یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۰۳

Moviereview

نقد فيلم

نقد فيلم بتمن شواليه تاريكي بر مي خيزد | بخش پنجم

۳ بازديد

ليندي همينگ ، طراح لباس ، توضيح داد كه بن از ماسك براي استنشاق گاز ضد درد استفاده مي كند ، كه به گفته كارگردان كريستوفر نولان ، "درد او را كمتر از آستانه نگه مي دارد تا بتواند عمل كند". در طراحي لباس بن ، همينگ به آن نياز داشت تا "مانند تركيبي از انواع و اقسام قطعه هايي كه با هم سنگ فرش مي كرد ، وقتي از مكان هاي بسيار دور افتاده عبور مي كرد. ما قسمتهايي از جليقه او را ساختيم ، به عنوان مثال ، از قطعات يك ارتش قديمي چادر لباس او نظامي است ، اما به هيچ وجه يكنواخت نيست. " همينگ همچنين ماسك بن را طراحي كرد تا "حيواني" به نظر برسد. [7] [116] [117] ناظر جلوه هاي لباس گراهام چرچارد ، يك مدل سه بعدي از چهره و جمجمه تام هاردي بازيگر را براي طراحي ماسك ايجاد كرد ، به طوري كه اين ماسك مي تواند كاملا با خطوط صورت هاردي مطابقت داشته باشد. [7] همينگ شخصاً كت بانه را طراحي كرد كه اعتراف كرد تكميل آن دو سال به طول انجاميده است. با الهام گرفتن از يك ژاكت ارتش سوئد و يك كت لباس مجلسي از انقلاب فرانسه ، اين لباس به گونه اي طراحي شد كه بن را به همان اندازه استبدادي و انقلابي نشان دهد. [7] وقتي همينگ براي يافتن خياطي در لس آنجلس كه مي توانست با قيچي كار كند دشوار بود ، اين طراحي دشوار بود. [118]
بتسويت از 110 قطعه جداگانه تشكيل شده بود كه هر قطعه بايد ده ها بار در طول توليد تكرار مي شد. لايه پايه از مش پلي استر ساخته شده است كه به دليل خاصيت تنفس و رطوبت زدايي ، توسط توليدكنندگان ورزشي و فناوري پيشرفته مورد استفاده قرار مي گيرد. سپس قطعات قالب اورتان انعطاف پذير را به مش متصل كردند تا پوشش زرهي بدنه را تشكيل دهند. پانل هاي الياف كربن در داخل قسمت هاي روي پاها ، سينه و شكم قرار گرفتند. اين گاو از روي گچ صورت و سر بيل مجسمه سازي شد تا كاملاً مناسب كريستين بيل شود. اين لباس از زمان شواليه تاريكي براي فيلم بدون تغيير باقي ماند. [7]
در ايجاد كت و شلوار كت و شلوار سلينا كايل ، از دو لايه مواد استفاده شده است كه لايه بيروني آن اسپندكس با روكش پلي اورتان است و با نقش و نگار شش ضلعي نقش بسته است. لباس كت و شلوار همچنين از دستكش هاي تا آرنج ، كمربند كمكي و چكمه هايي تا بلندي ران با پاشنه سنبله تشكيل شده بود. [7]
طراحي توليدTully Summers ، هنرمند كانسپت ، در مورد سبك فيلمبرداري نولان در مورد تفاوت طرح هاي اين فيلم با طرح هاي مبتني بر فانتزي براي مردان سياه پوش 3 اظهار داشت: "تفاوت براي من سبك بصري كريستوفر نولان بود. فيلم هاي بتمن كه بسيار جذاب هستند لحن قابل قبول آنهاست. او اغلب يك طراحي خام و خشن را به طرحي بسيار زيبا و طراحي زيبا ترجيح مي دهد. اين نوعي زيبايي شناسي عملي نظامي است. شواليه تاريكي برمي خيزد يك فيلم جنگي است. " تهيه كننده اما توماس اظهار داشت كه اين فيلم بتمن از دو ويژگي اول به كارگرداني نولان داراي زيبايي بصري متفاوتي است و توضيح مي دهد كه "قرار است زمستاني در گاتهام باشد ، بنابراين در آنجا قرار است ظاهر كاملاً متفاوتي به فيلم ببخشد." [ 119]
اين فيلم وسيله نقليه اي را معرفي مي كند كه با Batplane و Batcopter مقايسه شده است و "Bat" ناميده مي شود. در طراحي خفاش ، ناتان كراولي به او نزديك شد و انگار يك پروژه واقعي نظامي بود و بر لزوم "قرار گرفتن آن در همان خانواده" Tumbler و Batpod تأكيد كرد. نسخه نهايي Bat ، نشانه هاي طراحي خود را از هواپيماهاي Harrier Jump Jet ، Bell Boeing V-22 Osprey و Boeing AH-64 Apache گرفته است. [7] كريس كوربولد با توجه به تأكيد كريستوفر نولان بر جلوه هاي عملي بيش از تصاوير توليد شده توسط رايانه ، اندازه و شكل خفاش را چالشي بزرگ براي فيلمبرداري توصيف كرد. به منظور ايجاد "پرواز" خفاش ، توسط سيمهاي مختلف پشتيباني مي شود ، از جرثقيل و هلي كوپتر معلق مي شود و براي شبيه سازي حركت بر روي يك وسيله نقليه هدفمند با كنترل هيدروليك سوار مي شود.
هنگام طراحي مجموعه Batcave ، كرولي و كوين كاواناو ، طراح توليد همكارش ، ايده سيلابي شدن در Batcave و داشتن تجهيزات بتمن ، بتسويت و ابر رايانه را از آب بالا گرفتند. [7] مجموعه ديگري در كاردينگتون به عنوان "زندان زيرزميني" طراحي شده است ، يك هزارتوي تراشيده از سلولهاي سنگي در يك پرتگاه وسيع با شافت عمودي 120 فوت (37 متر) كه به سطح منتهي مي شود. فضاي داخلي بالاي زندان در جودپور هندوستان فيلمبرداري شده است ، زيرا به دليل "منظره ممنوعيت به ويراني" افزوده شد.در مصاحبه اي در اكتبر 2010 ، هانس زيمر آهنگساز تأييد كرد كه براي بازي در سريال شواليه تاريكي برمي خيزد. به جيمز نيوتن هوارد پيشنهاد شد همانطور كه براي بتمن آغاز مي كند و شواليه تاريكي اين كار را انجام دهد ، با زيمر برگردد و نمره را بنويسد ، اما او اين كار را انجام نداد زيرا اظهار داشت شيمي ايجاد شده بين زيمر و نولان در زمان ساخت فيلم Inception باعث مي شود كه او مانند اين باشد يك "چرخ سوم". زيمر چندين نشانه از امتيازات قبلي را به همراه داشت ، اما توضيح مي دهد كه او مي خواست براي "تم بين" در "جهت كاملاً متفاوت" حركت كند.

نقد فيلم بتمن شواليه تاريكي بر مي خيزد | بخش چهارم

۳ بازديد

طرحطراحي لباس
براي طراحي و ساخت ماسك بانه ، از يك مدل نقشه برداري ديجيتالي از صورت و جمجمه تام هاردي استفاده شده است.ليندي همينگ ، طراح لباس ، توضيح داد كه بن از ماسك براي استنشاق گاز ضد درد استفاده مي كند ، كه به گفته كارگردان كريستوفر نولان ، "درد او را كمتر از آستانه نگه مي دارد تا بتواند عمل كند". در طراحي لباس بن ، همينگ به آن نياز داشت تا "مانند تركيبي از انواع و اقسام قطعه هايي كه با هم سنگفرش مي كرد ، وقتي از مكان هاي بسيار دور افتاده عبور مي كرد. ما قسمتهايي از جليقه او را ساختيم ، به عنوان مثال ، از قطعات يك ارتش قديمي چادر لباس او نظامي است ، اما به هيچ وجه يكنواخت نيست. " همينگ همچنين ماسك بن را طراحي كرد تا "حيواني" به نظر برسد. [7] [116] [117] ناظر جلوه هاي لباس گراهام چرچارد ، يك مدل سه بعدي از چهره و جمجمه تام هاردي بازيگر را براي طراحي ماسك ايجاد كرد ، به طوري كه اين ماسك مي تواند كاملا با خطوط صورت هاردي مطابقت داشته باشد. [7] همينگ شخصاً كت بانه را طراحي كرد كه اعتراف كرد تكميل آن دو سال به طول انجاميده است. با الهام گرفتن از ژاكت ارتش سوئد و كت لباس مجلسي از انقلاب فرانسه ، اين لباس به گونه اي طراحي شد كه بن را از نظر جنبه هاي استبدادي و انقلابي جلوه دهد. [7] وقتي همينگ براي يافتن خياطي در لس آنجلس كه بتواند با قيچي كار كند تلاش مي كرد ، اين طراحي دشوار بود. [118]
بتسويت از 110 قطعه جداگانه تشكيل شده بود كه هر قطعه بايد ده ها بار در طول توليد تكرار مي شد. لايه پايه از مش پلي استر ساخته شده است كه به دليل خاصيت تنفس و رطوبت زدايي ، توسط توليدكنندگان ورزشي و فناوري پيشرفته مورد استفاده قرار مي گيرد. سپس قطعات قالب اورتان انعطاف پذير را به مش متصل كردند تا پوشش زرهي بدنه را تشكيل دهند. پانل هاي الياف كربن در داخل قسمت هاي روي پاها ، سينه و شكم قرار داده شدند. اين گاو از روي گچ صورت و سر بيل مجسمه سازي شد تا كاملاً مناسب كريستين بيل شود. اين لباس از زمان شواليه تاريكي براي فيلم بدون تغيير باقي ماند. [7]
در ايجاد كت و شلوار كت و شلوار سلينا كايل ، از دو لايه مواد استفاده شده است كه لايه بيروني آن اسپندكس با روكش پلي اورتان است و با نقش و نگار شش ضلعي نقش بسته است. لباس كت و شلوار همچنين از دستكش هاي تا آرنج ، كمربند كمكي و چكمه هايي تا بلندي ران با پاشنه سنبله تشكيل شده بود.
طراحي توليدTully Summers ، هنرمند كانسپت ، در مورد سبك فيلمبرداري نولان در مورد تفاوت طرح هاي اين فيلم با طرح هاي مبتني بر فانتزي براي مردان سياهپوش 3 اظهار داشت: "تفاوت براي من سبك بصري كريستوفر نولان بود. لحن قابل قبول بودن فيلم هاي بتمن بسيار جذاب است. او اغلب طرحي خام و خشن را به طرحي بسيار زيبا و طراحي زيبا ترجيح مي دهد. نوعي زيبايي شناسي عملي نظامي است. اين مواد براي كار ساخته شده اند ، خريداران را تحت تأثير قرار نمي دهد شواليه تاريكي برمي خيزد يك فيلم جنگي است. " تهيه كننده اما توماس اظهار داشت كه اين فيلم بتمن از دو ويژگي اول به كارگرداني نولان داراي زيبايي بصري متفاوتي است ، و توضيح مي دهد كه "قرار است زمستاني در گاتهام باشد ، بنابراين در آنجا قرار است جلوه اي كاملا متفاوت به فيلم بدهد."اين فيلم وسيله نقليه اي را معرفي مي كند كه با Batplane و Batcopter مقايسه شده است و "Bat" ناميده مي شود. در طراحي خفاش ، ناتان كراولي به او نزديك شد و انگار يك پروژه واقعي نظامي بود و بر لزوم "قرار گرفتن آن در همان خانواده" Tumbler و Batpod تأكيد كرد. نسخه نهايي Bat ، نشانه هاي طراحي خود را از هواپيماهاي Harrier Jump Jet ، Bell Boeing V-22 Osprey و Boeing AH-64 Apache گرفته است. [7] كريس كوربولد با توجه به تأكيد كريستوفر نولان بر جلوه هاي عملي بيش از تصاوير توليد شده توسط رايانه ، اندازه و شكل خفاش را چالشي بزرگ براي فيلمبرداري توصيف كرد. به منظور ايجاد "پرواز" خفاش ، توسط سيمها پشتيباني متفاوتي از جرثقيل ها و هلي كوپترها انجام مي شود و براي شبيه سازي حركت بر روي يك وسيله نقليه ساخته شده با كنترل هيدروليك سوار مي شود.هنگام طراحي مجموعه Batcave ، كرولي و كوين كاواناو ، طراح توليد همكارش ، ايده سيلابي شدن در Batcave و داشتن تجهيزات بتمن ، بتسويت و ابر رايانه را از آب بالا گرفتند. [7] مجموعه ديگري در كاردينگتون به عنوان "زندان زيرزميني" ، هزارتوي تراشيده از سلولهاي سنگي در يك پرتگاه وسيع با شافت عمودي 120 فوت (37 متر) كه به سطح منتهي مي شد ، طراحي شد. قسمتهاي بيروني بالاي زندان در جودپور هندوستان فيلمبرداري شده است ، زيرا به دليل "منظره ممنوعيت به ويراني" افزوده شد.در مصاحبه اي در اكتبر 2010 ، هانس زيمر آهنگساز تأييد كرد كه براي بازي در سريال شواليه تاريكي برمي خيزد. به جيمز نيوتن هاوارد پيشنهاد شد همانطور كه براي بتمن آغاز مي كند و شواليه تاريكي اين كار را انجام دهد ، با زيمر برگردد و نمره را بنويسد ، اما او اين كار را انجام نداد زيرا خاطر نشان كرد كه شيمي ايجاد شده بين زيمر و نولان در زمان ساخت فيلم Inception باعث مي شود او مانند اين باشد "چرخ سوم". [122] زيمر چندين نشانه از امتيازات قبلي را به همراه داشت ، اما توضيح مي دهد كه او مي خواست براي "تم بين" در "جهت كاملاً متفاوت" حركت كند.

نقد فيلم بتمن شواليه تاريكي بر مي خيزد | بخش سوم

۳ بازديد

در سال 2005 ، ديويد اس. گوير تأييد كرد كه براي دو فيلم كه مربوط به جوكر است ، درمانهايي نوشت. مورد اول شامل بتمن ، هاروي دنت و كميسارياي گوردون است كه جوكر را شكار مي كند ، در حالي كه نفر دوم جوكر را به زخم دنت مي اندازد و در طول دادگاه او را به دو چهره تبديل مي كند. درمان سوم به همان روشي كه نسخه نهايي شواليه تاريكي برمي خيزد پايان يافت. [55] جنبه هاي ديگر درمان سوم در شواليه تاريكي گنجانده شد. [56] با اين حال ، خانواده هيت لجر اظهار داشتند كه او قصد داشت قبل از مرگ خود نقش خود را به عنوان جوكر تكرار كند. [57] پس از مرگ لجر ، كريستوفر نولان تصميم گرفت كه اين نقش را به احترام بازي اش تكرار نكند و در ابتدا در ساخت فيلم سوم مردد بود. [58]
رئيس توليد برادران وارنر ، جف روبينوف اميدوار بود كه فيلم سوم در سال 2011 يا 2012 اكران شود. [59] نولان مي خواست اين داستان براي قسمت سوم باشد تا او را از نظر احساسي سرمايه گذاري كند. وي استدلال كرد: "در سطحي تر ، من بايد اين س askال را بپرسم ،" چند فيلم سوم خوب در يك حق راي دادن را مردم مي توانند نام ببرند؟ " براي كتابش "هنر و ساخت سه گانه شواليه تاريكي". [61] نولان فقط به دليل يافتن يك داستان ارزشمند ، با فيلم سوم موافقت كرد ، زيرا ترس داشت در صورت عدم ضرورت ديدن فيلم ، در نيمه راه حوصله اش سر برود. [62] تا دسامبر 2008 ، نولان قبل از اينكه خود را به اينسپشن متعهد كند ، يك خلاصه داستان خلاصه را كامل كرد. [63] بعداً در ماه دسامبر ، آلن اف. هورن تأييد كرد كه در حالي كه بحث و گفتگو با نولان در مورد فيلم سوم ادامه داشت ، هيچ بازيگري انجام نشده بود و هورن همه اين شايعات را انكار كرد. [64] قبل از اينكه نولان درگيري خود را تأييد كند ، گري اولدمن گفته بود كه اطمينان دارد نولان برمي گردد.
به دنبال موفقيت جوكر در شواليه تاريكي ، مديران استوديو آرزو داشتند كه ريدلر به عنوان شخصيت منفي اصلي معرفي شود زيرا وي شخصيتي مشابه به حساب مي آمد و انتخاب بازيگر لئوناردو دي كاپريو را تشويق مي كرد. [66] با اين حال ، نولان مي خواست آنتاگونيست بسيار متفاوت از تجسم قبلي باشد و متعهد به استفاده از بانه در عوض باشد ، [66] با اشاره به نياز به شخصيتي با حضور فيزيكي در فيلم. [67] او در ابتدا با داستان پس زمينه شخصيت آشنا نبود ، [20] اما به جذابيت يك كهن الگو اشاره كرد و آن را "فوق العاده نوع شرور" ناميد. هنگام مقايسه انتخاب بانه با جوكر ، نولان جوكر را به عنوان نمونه اي از "هرج و مرج شيطاني ، آشفته و داراي شوخ طبعي شيطاني" برجسته كرد و او را در مقابل بانه قرار داد ، كه او را به "يك هيولاي كلاسيك فيلم [... ] با يك مغز عالينولان گفته است كه پيش نويس فيلمنامه وي از رمان چارلز ديكنز با عنوان "حكايت دو شهر" در سال 1859 الهام گرفته است كه حول انقلاب فرانسه است. [68] اين اداي احترام به ديكنز به طور خلاصه با داشتن پارچه باند نامشخص گره گره در فيلم ، نماد شخصيت ادبي او مادام ديفرج ، و آشكارتر با مداحي كميسر گوردون براي بروس وين ، كه به طور مستقيم از يك داستان از دو شهر گرفته شده است ، نشان داده شد. [68]
در 9 فوريه 2010 ، اعلام شد كه نولان ماجرا را "شكست" و متعهد شد كه به پروژه بازگردد. [69] اندكي پس از آن ، اعلام شد كه ديويد اس. گوير و جاناتان نولان در حال كار بر روي يك فيلمنامه هستند. [70] گوير پروژه را در هنگام پيش توليد براي شروع كار بر روي Man of Steel ترك مي كند. جاناتان نوشتن فيلمنامه را بر اساس داستان برادرش كريس و گوير ادامه داد. [12] كريس نولان گفت كه پيش نويس اصلي برادرش حدود 400 صفحه است.خط داستاني فيلم با قوس داستان مجموعه داستان هاي كميك بتمن "Knightfall" (1993) مقايسه شده است كه بانه را به نمايش مي گذارد. ميني سريال شواليه تاريكي برمي گردد (1986) ، كه در آن بتمن پس از ده سال غيبت به شهر گاتهام برمي گردد. و قوس داستان "سرزمين هيچ مردي" (1999) ، كه گاتهمي را كه از ساير نقاط جهان جدا شده و توسط گروههاي مختلف غاصب است ، به تصوير مي كشد. [72] [73] نام مستعار "شواليه تاريكي" براي اولين بار در بتمن در بتمن شماره 1 (1940) ، در داستاني كه توسط بيل فينگر نوشته شده بود ، اعمال شد. [74] [75] نولان تأييد كرد كه جوكر در فيلم سوم برنخواهد گشت ، و شايعات مبني بر استفاده از فيلم هاي بلا استفاده هيت لجر از شواليه تاريكي را رد كرد. [76] گفته مي شود ، قبل از مرگش ، لجر قصد داشت پس از لذت بردن از زمان فيلمبرداري شواليه تاريكي ، نقش جوكر را در فيلم سوم تكرار كند ، ايده اي كه توسط آرون اكهارت بازيگر دو چهره پشتيباني مي شود. [45] شواليه تاريكي برمي خيزد ، نولان را با بسياري از همكاران گذشته اش ، از جمله والي پفيستر فيلمبردار ، ناتان كراولي ، طراح توليد ، لي اسميت ، تدوينگر لي اسميت ، ليدي همينگ ، طراح لباس ، پاول فرانكلين و كريس كوربولد ، ناظران جلوه هاي ويژه ، و هانس زيمر ، آهنگساز ، پيوند داد.در حين جستجوي موقعيت مكاني در دسامبر 2010 ، نولان جستجوي مكانهايي مانند هند ، روماني و ميشيگان را آغاز كرد.

نقد فيلم بتمن شواليه تاريكي بر مي خيزد | بخش دوم

۳ بازديد

قالبكريستين بيل در نقش بروس وين / بتمن:يك فرد ميلياردر اجتماعي كه خود را وقف محافظت از شهر گاتهام در برابر دنياي جنايتكار خود مي كند ، به عنوان يك هوشيار ترسيده. نولان اظهار داشته است كه ، به دليل فاصله هشت ساله بين شواليه تاريكي و شواليه تاريكي برمي خيزد ، "او پيرتر بروس وين است ؛ او در وضعيت خوبي نيست." [6] بيل از يك رشته هنرهاي رزمي به نام Keysi Fighting استفاده مي كرد متدي كه اكنون براي وضعيت فعلي وين و سبك بانه اصلاح شده است. [7] بيل اظهار داشت كه شواليه تاريكي برمي خيزد آخرين فيلم او در بتمن خواهد بود. [8] بيل اذعان كرد كه بتمن "يك فرد سالم نيست ، اين كسي است كه كار خوبي انجام مي دهد ، اما او در آستانه انجام كار بد است". [9] بيل تصريح مي كند كه "او نمي خواهد [مرگ والدينش] را فراموش كند. او مي خواهد عصبانيتي را كه از آن بي عدالتي احساس مي كرد حفظ كند". [10] بيل از ترك اين حق راي دادن تلخ و شيرين شد و گفت كه اين كار مانند "خداحافظي با يك دوست قديمي است". [11]مايكل كين در نقش آلفرد پني ورث: [12]ساقي مورد اعتماد و معتمد بروس ، كه به عنوان يك شخصيت پدر براي وين عمل مي كند اما قادر به پذيرش تمايل وين براي احياي شخصيت بتمن خود نيست ، حتي از موقعيت خود استعفا داد تا جدي بودن موقعيت خود را تحت تأثير قرار دهد. كريستوفر نولان با تأكيد بر پيوند عاطفي بين پنيورث و وين ، بر اهميت آن در فيلم هاي قبلي تأكيد كرد و پيش بيني كرد كه روابط به گونه اي پيش خواهد رفت كه قبلاً سابقه نداشته است. [7]گري اولدمن در نقش جيمز گوردون: [12]كميسر اداره پليس شهر گاتهام و يكي از معدود افسران پليس صادق شهر. اولدمن شرح كاراكتر اين شخصيت در پاكسازي شهر گاتهام را اينگونه توصيف كرد كه وي را خسته جهان و كمي خسته كرده است ، [13] گوردون را به سربازي تشبيه مي كند كه از شانس حضور در خط مقدم مي پرد. زندگي او از زمان شواليه تاريكي بدتر شده است. همسرش او را رها كرده و فرزندان آنها را برده است و شهردار قصد دارد او را از كار خود اخراج كند. گوردون به دليل نقش خود در پوشاندن جنايات هاروي دنت احساس گناه مي كند و آماده استعفا از سمت خود به عنوان كميساري براي آن است ، اما سپس احساس مي كند كه گاتهام در معرض تهديد قرار دارد.آن هاتاوي در نقش سلينا كايل / گربه زن: [14] [15]يك سارق حرفه اي گربه ، گريفتر و زن فتال كه يك رابطه بازيگوش و مسخره كننده با وين برقرار مي كند كه "برخي از لرزها را از شخصيت او دور مي كند" ، [7] و "تخته سنگ تميز" را دنبال مي كند (يك برنامه رايانه اي كه شايعه شده است براي پاك كردن تاريخ جنايي يك شخص) هنگامي كه او از طريق وين و بتمن عبور مي كند. هاتاوي از اينكه نمي دانست براي چه نقشي در نظر گرفته شده است ، تست داد. [16] هاتاوي اين نقش را از نظر جسمي بيشترين تقاضاي خود را كه تا به حال بازي كرده توصيف كرد و اعتراف كرد كه اگرچه فكر مي كرد خود را متناسب مي داند ، اما مجبور است تلاش هاي خود را در سالن ورزش دو برابر كند تا مطابق با خواسته هاي اين نقش باشد. [17] [ 18] هاتاوي براي اين نقش به طور گسترده در هنرهاي رزمي آموزش ديد و در توسعه عملكرد خود به هدي لامار - كه الهام اوليه شخصيت كتاب كميك بود - نگاه كرد. [19]تام هاردي در نقش بانه: [14]يك شرور انقلابي مرموز و از نظر جسمي تحميل شده كه از ليگ سايه ها تكفير شده و خود را به عنوان "رهايي دهنده درد" به تصوير مي كشد. او نااميد است كه با تخريب گاتهام ميراث Ra's al Ghul را ادامه دهد. اين شخصيت توسط كريستوفر نولان به دليل تمايلش براي ديدن آزمايش بتمن از نظر جسمي و روحي انتخاب شده است. [6] [20] به گفته ليندي همينگ ، طراح لباس ، شخصيت از ماسكي استفاده مي كند كه گاز مسكن او را تأمين مي كند تا دردي را كه از آسيب ديدگي "در اوايل داستانش" متحمل شده تسكين دهد. [6] هاردي قصد داشت شخصيت را "تهديدآميزتر" از نسخه رابرت سوانسون از شخصيت در فيلم Batman & Robin از جوئل شوماخر معرفي كند و براي اين كار ، به تصوير كشيدن او ايجاد تناقض بين صدا و بدن او بود. هاردي براي اين نقش 30 پوند (14 كيلوگرم) اضافه كرد ، [21] وزن خود را به 200 پوند (90 كيلوگرم) افزايش داد. [21] هاردي صداي بين را بر تأثيرات متعددي بنا نهاد ، كه شامل بارتلي گورمن و ميراث كتاب هاي كميك اين شخصيت است. [22] [23] بن ادعا مي كند كه دشمنان انقلاب او ثروتمند و فاسدي هستند كه ادعا مي كند "مردم" را ستم مي كنند. اسلاوي ژيژك ، نظريه پرداز سياسي و منتقد فرهنگي ، بانه را در حال مبارزه با "بي عدالتي ساختاري" مي داند ، در حالي كه او را به يك Che Guevara امروزي تشبيه مي كند كه به دليل احساس عشق ، ضد شهودي به خشونت رانده مي شود. [24]ماريون كوتيار در نقش ميراندا تيت / تاليا الغول:عضوي كه به تازگي در هيئت اجرايي وين اينترپرايز ارتقا يافته است و يك بروس هنوز هم داغدار را ترغيب مي كند تا دوباره به جامعه بپيوندد و كارهاي بشردوستانه پدرش را ادامه دهد ، اما بعدا مشخص شد كه وي دختر همدست Ra و al Bane است.جوي كينگ در نقش تاليا الغول جوان. [26]جوزف گوردون-لويت در نقش جان بليك:يك افسر پليس جوان كه غرايز او را به اين باور مي رساند كه مشكلي در افق وجود دارد و وقتي پليس بزرگتر چيزي را از خود در درون جوان ديد ، توسط گوردون به كارآگاهي ارتقا مي يابد.

نقد فيلم بتمن شواليه تاريكي بر مي خيزد | بخش اول

۳ بازديد

شواليه تاريكي برمي خيزد يك فيلم ابرقهرماني محصول سال 2012 به كارگرداني كريستوفر نولان است كه به همراه برادرش جاناتان نولان فيلمنامه را نوشت و داستان آن را با ديويد اس. گوير نوشت. [5] براساس شخصيت كميك DC بتمن ، آخرين قسمت از سه گانه شواليه تاريكي نولان و دنباله شواليه تاريكي (2008) است. كريستين بيل در كنار برادر وين / بتمن ، در كنار مايكل كين ، گري اولدمن ، آن هاتاوي ، تام هاردي ، ماريون كوتيار ، جوزف گوردون-لويت و مورگان فريمن بازي مي كند. هشت سال پس از وقايع شواليه تاريكي ، بانه انقلابي بروس وين را مجبور مي كند تا نقش خود را به عنوان بتمن از سر بگيرد و شهر گاتهام را از نابودي هسته اي نجات دهد.
كريستوفر نولان در مورد بازگشت به سريال براي فيلم سوم مردد بود ، اما پس از ساخت داستاني با برادرش و گوير توافق كرد كه احساس مي كند سريال را با توجه به نتايجي رضايت بخش به پايان برساند. نولان از اولين كتاب كميك بانه در خط داستاني 1993 "شواليه" ، سري 1986 شواليه تاريكي برمي گردد و خط داستاني 1999 "سرزمين هيچ مردي" الهام گرفت. فيلمبرداري از ماه مه تا نوامبر 2011 در مكانهايي از جمله جودپور ، لندن ، ناتينگهام ، گلاسگو ، لس آنجلس ، شهر نيويورك ، نيوارك و پيتسبورگ انجام شد. نولان براي بهينه سازي كيفيت تصوير ، از دوربين فيلم هاي 70 ميلي متري IMAX براي فيلمبرداري از جمله شش دقيقه اول فيلم استفاده كرده است. يك نوع وسيله نقليه از Batplane و Batcopter اصطلاحاً "خفاش" ، يك مجموعه زندان زيرزميني ، و يك مجموعه جديد Batcave به طور خاص براي فيلم ساخته شد. همانند شواليه تاريكي ، كمپين هاي بازاريابي ويروسي در اوايل توليد آغاز شدند. وقتي فيلمبرداري به پايان رسيد ، كمپاني برادران وارنر مجدداً فعاليت خود را متمركز كرد ، وب سايت هاي تبليغاتي ايجاد كرد ، شش دقيقه اول فيلم را منتشر كرد ، پيش نمايش تريلرهاي نمايشي و اطلاعات مربوط به داستان فيلم را ارسال كرد.
شواليه تاريكي برمي خيزد در شانزدهم ژوئيه 2012 در شهر نيويورك به نمايش درآمد. اين فيلم در 20 ژوئيه 2012 در ايالات متحده و انگلستان اكران شد. اين فيلم نظرات مثبتي دريافت كرد ، با ستايش از بازي ها ، سكانس هاي اكشن فيلمنامه ، كارگرداني ، امتياز موسيقي و عمق عاطفي ، با بسياري از منتقدان ، آن را نتيجه گيري رضايت بخشي از سه گانه مي دانند. اتفاق نظر در Rotten Tomatoes آن را "بلند پروازانه ، متفكر و قوي" مي نامد. اين فيلم در سراسر جهان بيش از 1 ميليارد دلار فروش داشته و به عنوان دومين فيلم از مجموعه فيلم هاي بتمن با درآمد 1 ميليارد دلاري درآمد. اين فيلم علاوه بر اينكه پردرآمدترين فيلم نولان بود ، در زمان اكران به هفتمين فيلم پردرآمد تاريخ تبديل شد و همچنين سومين فيلم پردرآمد سال 2012 بود.طرحبانه ، يك تروريست نقابدار و عضو سابق ليگ سايه ها ، دكتر لئونيد پاول ، فيزيكدان هسته اي را قبل از سقوط هواپيما از هواپيماي CIA بر فراز ازبكستان ربود.
هشت سال پس از مرگ دادستان منطقه هاروي دنت ، بتمن ناپديد شده است. جرم سازمان يافته به لطف قانون قانوني كه اختيارات گسترده تري به پليس داده است ، در شهر گاتهام ريشه كن شده است. كميساريا ، جيمز گوردون ، اقدامات جنايتكارانه دنت را پس از تغيير شكل دادن او مخفي نگه داشته و اجازه داده است كه مسئوليت جنايات وي متوجه بتمن شود. او سخنراني براي خواندن حقايق آماده كرده است ، اما تصميم مي گيرد آن را نخواند. بروس وين به يك شخص منزوي تبديل شده است ، و وين اينترپرايز پس از آنكه وين پروژه راكتور همجوشي خود را متوقف كرد ، وقتي فهميد كه اين سلاح مسلح است ، ضرر مي كند.
بين پايگاه خود را در فاضلاب هاي شهري مستقر مي كند و رقيب شركت وين ، جان داگت را وادار مي كند تا اثر انگشت هاي وين را بخرد. سارينا گربه سارق گربه چاپهاي وين را از وين مانور براي داگت بدست مي آورد ، اما او در صرافي از دو برابر عبور مي كند و به پليس هشدار مي دهد. گوردون و پليس مي آيند و در حالي كه كايل فرار مي كند ، دژخيمان بانه و داگت را به فاضلاب تعقيب مي كنند. دژخيمان گوردون را مي گيرند و او را به بن مي رسانند. گوردون فرار مي كند و توسط افسر تازه كار GCPD جان بليك پيدا مي شود. بليك ، يتيمي همكار كه هويت مخفي وين را استنباط كرد ، با او روبرو مي شود و او را متقاعد مي كند كه به عنوان بتمن برگردد.بين با استفاده از اثر انگشت وين در يك سري معاملات كه باعث ورشكستگي وين مي شود ، به بورس سهام گاتهام حمله مي كند. بتمن براي اولين بار پس از هشت سال در حالي كه بانه و زيردستانش را رهگيري مي كند دوباره سر و كله مي زند. ساقي وين ، آلفرد پنيورث ، متقاعد شده است كه وين آنقدر قدرت ندارد كه با بانه بجنگد و در تلاش براي نجات او استعفا مي دهد. وين در ميراندا تيت مدير عامل جديد Wayne Enterprises راحتي مي يابد و اين دو عاشق مي شوند. با استفاده از معاملات سرقت شده ، بين عمليات خود را گسترش داده و داگت را مي كشد.
كايل موافقت مي كند كه بتمن را به بانه ببرد اما در عوض او را به دام بانه هدايت مي كند. بن فاش مي كند كه او قصد دارد مأموريت Ra's al Ghul را براي نابودي گاتهام انجام دهد. بتمن در يك نزاع با بانه مي جنگد اما بانه او را شكست مي دهد ، قبل از اينكه او را به خارج از زندان به زندان زيرزميني كه در آن فرار غيرممكن است ، ضربه كمتري به كمرش وارد كند. زندانيان داستان فرزند Ra's al Ghul را تعريف مي كنند ، كه قبل از فرار در زندان به دنيا آمد و بزرگ شد - تنها زنداني كه اين كار را كرده است.

نقد فيلم بتمن شواليه تاريكي | بخش دوم

۴ بازديد

قابل توجه ترين جلوه ويژه اين كارگردان ، جوكر هيت لجر است. ارزيابي عملكرد در هر مقياس مرسوم ، گردبادي از انرژي و تأثيرات ، عملكرد دشواري است ، براندو و هاپكينز و نيكلسون در مخلوط كن ريخته مي شوند تا "پوره" شوند و سپس در اواسط چرخش پويا شوند. اينكه آن را قانع كننده بناميم يك ادعاي جنايي است ، و با اين حال به نظر مي رسد ايجاد يك انسان زنده كمتر از نابودي يك فرد است ، تمريني كه در مركز برگزار نمي شود. حتي بدون مرگ لجر ، اين عملكرد عميقا ناخوشايند است. همانطور كه هست ، دشوار است كه آن را نشانه يا علامت فاجعه بعدي بدانيم.بقيه بازيگران به همان خوبي كه انتظار داريد ، به همان خوبي است. اولدمن نجابت خوداثر را همانطور كه هميشه روي صفحه بوده فريبنده مي كند. جيلنهال يك گام بالاتر از هولمز قبلي است و به داوز يك حس خارش دوست داشتني مي بخشد. كين و فريمن لمس هاي لازم پشتيباني حمايتي را ارائه مي دهند. بيل به طور ناگهاني به عنوان بروس وين صاف است ، هرچند وقتي او كيپ و گاو مي پوشد ، باريتون تند پسر سخت خود را به طرز خطرناكي نزديك به تقليد مي كند. اما اين اكهارت در نقش دنت ، پيچيده ترين و متضادترين شخصيت فيلم است كه واقعاً مي درخشد. پس از سال ها ناپديد شدن در نقش هاي مكمل در فيلم هايي مانند ارين بروكوويچ و پرستار بتي ، اكهارت به عنوان يك رهبر برجسته جذاب ظاهر مي شود. در واقع ، نقش شواليه تاريكي او تا حدودي اصلي ترين نقش است ، با يك قوس روشن از دادستان شجاع اما بيهوده تا - خوب ، اگر شما كميك ها را مي دانيد ، مي دانيد كه چگونه او را به باد مي دهد. متأسفانه ، در پايان ، وقتي مسخ مأموريت او تا حدي عجولانه و غيرقابل اجرا مي شود ، متأسفانه اين فيلمنامه او را كمي پايين مي آورد.در واقع ، نولان آنقدر مواد را در فيلم خود جمع مي كند كه علي رغم دو ساعت و نيم دويدن بسيار زياد ، چندين بار گوشه ها را قطع مي كند و رشته ها را آويزان مي كند. ما شاهد مرگ هاي تكان دهنده اي هستيم ، اما فيلم هرگز به اندازه كافي كند نمي شود تا بتواند واقعاً غم و اندوه همراه را تجربه كنيم. در يك لحظه ، جوكر به يك مهماني مجلل در آپارتمان پنت هاوس بروس وين حمله مي كند ، اما پس از جهش بتمن از پنجره براي نجات مهمان شام كه به شدت سقوط مي كند ، كل صحنه از بين مي رود ، گويا سازندگان فيلم فراموش كرده اند كه يك ديوانه آدمكش هنوز در آن است اين آپارتمان با تعداد زيادي از مهماني هاي درمانده (از جمله سناتور پاتريك ليهي ، يك علاقه مند به بتمن كه در فيلم يك بازيگر معروف دارد). همچنين اين تنها زماني نيست كه سرنوشت جوكر به دار آويخته مي شود.با اين حال اگر فيلم فاقد وضوح و انسجام روايي فيلم Memento يا The Prestige نولان باشد ، مشخص نيست كه اين نا مرتبي كاملاً غير عمدي است. در پايان ، شواليه تاريكي كمتر فيلمي درباره خير در برابر شر است تا نظم در برابر هرج و مرج ، يك بازي اخلاقي كه يك كارت وحشي ، جوكر ، به آن اثر مخرب وارد شده است. در حالي كه هارلكين مضر در يك لحظه بحران وجودي به سخنراني "دنت" مي پردازد ، "اوباش برنامه هايي دارد. پليس برنامه هايي دارد. گوردون برنامه دارد. آنها نقشه كشي مي كنند ، همه سعي در كنترل مناطق كوچك خود در جهان دارند ... من سعي مي كنم به برنامه ريزان نشان دهيد كه تلاش آنها براي كنترل امور واقعاً چقدر رقت انگيز است. " در واقع ، كل فيلم گهگاه به مثابه آزمايشي در آنتروپي احساس مي شود ، جهاني كه در آن حتي بهترين برنامه هاي ريزي شده - كه شايد نولان نيز شامل آن باشد - به سرعت آرام مي گيرند.شواليه تاريكي تركيبي عجيب و غريب است ، تلاشي براي تزريق جديت اخلاقي به چيزي كه اساساً يك تصور كمتر از حد جدي است. فكر مي كنم اين سخت باشد كه در هيچ فيلمي نبايد هم خفاش و هم كودكي وحشت زده تهديد به قتل شود. اما علي رغم تنش هايي كه بين شكل و عملكرد آن وجود دارد ، شواليه تاريكي بسيار بيشتر از شكست موفق مي شود و به طرز تحريك آميزي در ذهن باقي مي ماند. در برهه اي از اوايل فيلم ، تقريباً به نظر مي رسد كه نولان مانيفست سينمايي خود را به ما ارائه مي دهد ، وقتي بروس وين به آلفرد توضيح مي دهد: "بتمن محدوديتي ندارد". البته درست نيست. اما ديدن اينكه چقدر مي توان اين محدوديت ها را افزايش داد بسيار جذاب است.

نقد فيلم بتمن شواليه تاريكي | بخش اول

۴ بازديد

تا كجا مي توان يك سرگرمي بيكار را بدون شكستن به سمت هنر متمايل كرد؟ اين سوالي است كه تلويحاً توسط شواليه تاريكي كارگردان كريستوفر نولان مطرح شده است ، اولين فيلم ابرقهرماني كه پيشنهاد جدي براي فراتر رفتن از ژانر شكوفايي خود را ارائه مي دهد. اين يك كار جاه طلبي استثنايي است ، اگرچه هميشه تحقق نيافته است ، مثالي تلخ در مورد نقش قهرمانان ، قدرت نمادها و شرايطي كه ممكن است دومي از اولي با ارزش تر باشد. و گرچه خالي از نقص نيست ، اما اين نقايص تقريباً با ساختار اخلاقي پراكنده و چند لايه آن جدايي ناپذير است.
اين فيلم از نزديك در رديف راه اندازي مجدد امتياز نولان در بتمن آغاز مي شود. صليبي سربلند موفق شده پشت توده هاي فالكون شهر گاتهام را بشكند ، اما سنديكاهاي جنايي متنوعي با نژاد متنوع و متنوع از لاشه آن شكوفا شده اند. ستوان جيم گوردون (گري اولدمن) كه با همكار با بتمن (كريستين بيل) همكاري مي كرد ، تلاش كرده بود تا بودجه هاي ناخوشايند سنديكا ها را رديابي و منزوي كند. با اين حال افراد خوب تنها نيستند: يك سارق قاتل به نام جوكر (هيت لجر) پول اوباش را نيز هدف قرار داده و روش خود را براي رسيدن به آن - سرقت از بانك ها با تعدادي از افراد مسلح قابل خرج كردن و سپس ، خوب ، خرج كردن آنها - به طور قابل توجهي مستقيم تر از كار طاقت فرساي به دست آوردن سوابق بانكي و احضارهاي احضاريه است. اوباش ، به رهبري يك سالواتوره ماروني (اريك رابرتز) سرانجام با جوكر متحد خواهند شد ، البته تا زماني كه او بيش از چند نفر آنها را ترور نكند و آنها را نكشته باشد. بتمن و گوردون نيز به همين دليل با وكيل دادگستري جديد صليبي شهر ، هاروي دنت (آرون اكهارت) ابراز داشتند.خدمت به پليس و سارقين به عنوان دو مضمون موضوعي اصلي فيلم جنايي است ، اما نولان (كه نويسنده فيلمنامه با برادر جاناتان بود) دستگاه را از لحاظ هندسي گسترش مي دهد. گاتهام او اين است كه يك فاز را از جاس ويدون ، يك مكان متشكل از جفت هاي بهم پيوسته ، قرض بگيرد: يك هوشيار جنون آميز كه لباس خفاش را مي پوشد و يك فرد عجيب قاتل كه آرايش دلقك را اعمال مي كند. جوكر صورت زخم ، پوزخند ريكتوس عميق گونه هاي او را بخيه زد ، كه به دنت مي آموزد كه چگونه تراژدي شخصي مي تواند روح را از چهره منحرف كند. يك بتمن كه در سايه با جرم مبارزه مي كند و يك D.A. كه در روشنايي مي جنگد - و در عين حال هر دوي آنها براي عشق همان زن ، راشل داوز (مگي جيلنهال ، وارث نقش از كيتي هولمز) مي جنگند.اين گواهي بر ديد گسترده نولان است كه جدا از مثلث بتمن-جوكر-دنت ، مهمترين شخصيت فيلم گوردون يا داوز يا ماروني نيست (يا آلفرد قاصد مايكل كين يا لوسيوس فاكس مورگان فريمن ، كه به عنوان پدربزرگ بتمن "س"). اين خود گاتهام است ، شهري ناآرام و با توانايي بالقوه براي جلب خير و شر به طور يكسان. شواليه تاريكي ، تا حدي شگفت آور ، فيلمي از سياست به معناي ديگر است: آنتاگونيست هايش مانند رمان نويسان ويكتوريايي بر سر روح يك باكره بر سر روحيه عمومي مي جنگند. بتمن خود را به عنوان نمادي از اميد و عدالت پرورش مي دهد ، اما همچنين باعث تلافي جويي در اوباش و ظاهر (سايه هاي نيروي مگنوم) افراد هوشيار خونخواه تر از خودش مي شود. تعجب آور نيست كه او آرزو دارد رداي خود را به دنت كم خطرتر رها كند ("او توضيح مي دهد" گاتهام "به يك قهرمان با چهره احتياج دارد). در همين حال جوكر با يك سري اولتيماتاي ​​فاني سعي مي كند مردم گاتهام را به همدستي جنايي بكشاند: Batman را فاش كنيد يا خشم من را تحمل كنيد. هشدار دهنده تخريب يا تماشاي سوختن بيمارستان. ديگران را بكشيد يا خودتان كشته شويد. اين ماده غني ، طنين انداز است و نولان عميقاً غرق مي شود.حتي از آنجا كه معماري اخلاقي فيلم بسيار باروك تر از معماري Batman Begins است ، زيبايي آن نيز كمرنگ شده است. رفته است گاتهام خيالي مونوريل هاي مرتفع كه در يك ساختمان آينده نگرانه وين جمع مي شوند و در معتبر شيكاگو ، جايي كه فيلم فيلمبرداري شده است ، با تغييرات معتبرتري جايگزين مي شود. فرقه هزار ساله نينجا سلف خود نيز متهم شده است كه متهم به از بين بردن كلانشهرهاي انحطاطي از طريق نقشه هاي عجيب و غريب است. شرور شواليه تاريكي ممكن است يك سايكوپات باشد ، اما ابزار او كاملاً سرد كننده است: چاقوي تشنه ، بمب بيمار. (اين يك فيلم براي كودكان نيست و MPAA بايد از رضايت خود در مورد PG-13 شرم كند.)نولان تعهدات ژانر خود را به همان راحتي كه مي توان اميدوار كرد ، در اين ديد تاريك مي بافد. او هنوز در ايجاد جغرافياي سكانس هاي اكشن خود با مشكل روبرو است و صحنه هاي جنگ او كمي گنگ و مبهم است ، اما با اين وجود تعدادي قطعه به يادماندني را به صحنه مي برد: يك حركت بالدار بر فراز كلانشهر خوابيده ، كه با كيفيت بسيار عالي IMAX شليك شده است. فيلم؛ تعقيب و گريز يك ماشين ديوانه وار (در واقع ، كاميون) كه در نهايت با جبهه جلويي يك 18 چرخ سنگين به اوج خود مي رسد. نولان عاقلانه استفاده از CGI را به حداقل مي رساند (حتي در صورت چرخش نيمه) و تفاوت آن محسوس است. قابل توجه ترين جلوه ويژه اين كارگردان ، جوكر هيت لجر است. ارزيابي در هر مقياس مرسوم عملكرد دشواري است.

نقد فيلم بتمن آغاز مي كند | بخش ششم

۳ بازديد

باجه بليط فروشيBatman Begins در 15 ژوئن 2005 در ايالات متحده و كانادا در 3858 سالن سينما آغاز به كار كرد [3] ، از جمله 55 سالن IMAX. اين فيلم در آخر هفته افتتاحيه خود با جمع آوري 48 ميليون دلار در رده هاي برتر قرار گرفت ، كه "با توجه به استانداردهاي بلاك باستر فوري امروز" بسيار قدرتمند اما غير قابل تأمل است ". [54] درآمد 5 روزه اين فيلم 72.9 ميليون دلار بود كه با شكست Batman Forever (1995) به عنوان امتياز برتر. Batman Begins همچنين با فروش 3.16 ميليون دلار ، ركورد پنج روز افتتاحيه در 55 سينماي IMAX را شكست. علاقه مندان به سينما از نظرسنجي فيلم را با درجه A ارزيابي كردند و طبق نظرسنجي هاي اين استوديو ، Batman Begins بهترين فيلم در بين فيلم هاي Batman محسوب مي شد. اطلاعات جمعيتي مخاطبان 57 درصد مرد و 54 درصد افراد بالاي 25 سال بود.
اين فيلم در آخر هفته ديگر جايگاه نخست خود را بدست آورد و در يك افت 43 درصدي نسبت به آخر هفته اول خود ، 28 ميليون دلار جمع كرد. Batman Begins با درآمد عمومي 205 ميليون دلاري در آمريكاي شمالي روبرو شد و مجموعاً 371.8 دلار در سراسر جهان از اكران اصلي خود برخوردار بود. اين محصول با انتشار مجدد سال 2012 خود 1.6 ميليون دلار بيشتر درآمد كسب كرد و در كل عمر خود را در سراسر جهان به 373.4 ميليون دلار رساند. اين چهارمين فيلم پردرآمد بتمن است كه از آگوست 2012 ، پشت فيلم بتمن ساخته تيم برتون قرار دارد كه 411 ميليون دلار فروش جهاني داشته و همچنين از دنباله هاي آن شواليه تاريكي و شواليه تاريكي برمي خيزد كه بيش از 1 ميليارد دلار فروش داشته اند . بتمن آغاز مي كند در آخر هفته افتتاحيه خود به طور متوسط ​​12،634 دلار براي هر سالن تئاتر. اين نمايش در سينماهاي بيشتري اكران شد ، اما بليط فيلم هاي قبلي بتمن ، به استثناي بتمن و رابين ، بليط كمتري را فروخت. Batman Begins هشتمين فيلم پردرآمد سال 2005 در آمريكا بود.استقبال انتقاديجمع كننده نظر Rotten Tomatoes بر اساس 286 بازبيني ، با ميانگين امتياز 7.68 / 10 ، به فيلم امتياز 84٪ را مي دهد. در اجماع انتقادي اين سايت آمده است: "بتمن آغاز مي كند" و "بدجنس و تاريك ، اما همچنين هيجان انگيز و هوشمندانه" فيلمي است كه ماهيت يكي از ابرقهرمان هاي قطعي را درك مي كند. در Metacritic ، كه ميانگين ارزيابي هاي معتدل رتبه بندي را اختصاص مي دهد ، اين فيلم براساس 41 منتقد ميانگين نمره 70 از 100 را دريافت كرده است كه نشان دهنده "بررسي هاي معمول مطلوب" است. مخاطبان نظرسنجي شده توسط CinemaScore به فيلم ميانگين نمره "A" در مقياس A + تا F دادند.جيمز براردينلي كار نولان و گوير را براي درك بيشتر "اينكه بتمن كيست و چه چيزي انگيزه اوست" تحسين كرد ، چيزي كه براردينلي احساس كرد فيلم تيم برتون كم دارد. در همان زمان ، براردينلي احساس كرد كه جنبه رمانتيك بين بيل و هولمز كارساز نيست زيرا بازيگران فاقد مواد شيميايي كريستوفر ريو و مارگوت كيدر (سوپرمن) يا توبي مگواير و كرستن دانست (مرد عنكبوتي) بودند كه در نقش هاي مختلف خود مشترك بودند. طبق گفته توتال فيلم ، نولان موفق به خلق شخصيت ها و داستان هاي آنچنان قدرتمندي مي شود كه سكانس هاي اكشن سومين اكشن نمي توانند با "فريسون صحبت كردن دو نفر" مقايسه شوند ، و فيلم فرعي عاشقانه كيتي هولمز و كريستين بيل جرقه اي دارند "با طراوت و عاري از پيتر پاركر / غر زدن به سبك مري جين ».
كنت توران از لس آنجلس تايمز ، كه احساس مي كرد فيلم به آرامي شروع مي شود ، اظهار داشت كه "داستان ، روانشناسي و واقعيت ، نه جلوه هاي ويژه" ، به تاريكي موجود در زرادخانه بتمن كمك مي كند. وي خاطرنشان كرد كه نيسون و هولمز برخلاف توانايي بيل در "احساس نقش خود در استخوانهايش" ، به نظر نمي رسد كه در "هم كهن الگوهاي كتاب هاي مصور و هم افراد واقعي" مناسب شخصيت هاي آنها باشد. ديويد دنبي ، نيويوركي ، نظر براردينلي و توران را قبول ندارد. او وقتي فيلم را با دو فيلم تيم برتون مقايسه مي كرد ، تحت تأثير قرار نگرفت و اينكه حضور "كريستين بيل" با "جديت كسل كننده فيلمنامه" مانع شد ، اوج نهايي "پنير و هيجان انگيز" بود و نولان به آن متوسل شده بود. تقليد از "جعلي" كه ساير فيلمسازان هنگام فيلمبرداري سكانس هاي اكشن استفاده مي كنند.مايكل ويلمينگتون از شيكاگو تريبون معتقد بود كه نولان و گوير موفق شده اند "نقوش درام و انتقام عذاب آور را به راحتي با شوخي هاي سبك قلب و كنايات كميك بوك مخلوط كنند" ، و نولان اين مجموعه را از "جوك هاي جدي هاليوود" كه داراي حق راي است رانده به دبير كتاب و مصور كتاب هاي طنز دنيس اونيل اظهار داشت كه "او احساس مي كند فيلمسازان واقعاً شخصيتي را كه ترجمه مي كنند درك مي كنند" و از اين فيلم به عنوان بهترين فيلم هاي بتمن به عنوان زنده ياد كرد. در مقابل ، جي.آر. جونز ، از روزنامه شيكاگو ريدر ، فيلمنامه را انتقاد كرد و نولان و ديويد گوير به دليل عدم تحقق "هياهوي بررسي روان آسيب ديده بتمن".راجر ايبرت ، كه در مورد فيلم هاي قبلي نقدهاي متفاوتي داشت و در نقد خود براي Batman Returns ادعا كرد كه اعتقاد ندارد نوآر در فيلم هاي ابرقهرماني كار نمي كند ، نوشت اين فيلم "فيلم بتمن است كه من منتظر آن بودم ؛ به عبارت صحيح تر ، فيلمي كه نمي فهميدم منتظر آن هستم ». او با دادن چهار ستاره از چهار ستاره ، او تصاوير واقع بينانه زرادخانه بتمن - Batsuit ، Batcave ، Tumbler و Batsignal - و همچنين تمركز بر "داستان و شخصيت" را با استرس كمتري نسبت به "اقدام با فن آوري بالا" ستود. "

نقد فيلم بتمن آغاز مي كند | بخش پنجم

۳ بازديد

سازندگان فيلم قصد داشتند يك Batsuit بسيار متحرك بسازند كه به پوشنده اجازه مي دهد تا به راحتي براي جنگيدن و خم شدن حركت كند. تجسم هاي قبلي فيلم Batsuit سخت و به ويژه محدود كننده حركت كامل سر بوده است. ليندي همينگ ، طراح لباس و خدمه اش ، در كارگاه Batsuit در كارگاه FX با نام رمز "Cape Town" ، محوطه اي امن در استوديوهاي Shepperton در لندن ، كار كردند. طرح اصلي Batsuit يك لباس زير نئوپرن بود كه با اتصال بخشهاي لاتكس كرم قالب شكل گرفته است. كريستين بيل قبل از تمرين بدني قالب و مجسمه سازي شده بود تا تيم بتواند روي يك بازيگر بدنه كامل كار كند. براي جلوگيري از نقص هاي حاصل از مجسمه سازي با خاك رس ، از پلاستيلين براي صاف كردن سطح استفاده شد. علاوه بر اين ، تيم مخلوط هاي مختلفي از فوم را براي پيدا كردن مخلوطي كه نرم ترين ، سبك ترين ، بادوام ترين و سياه ترين باشد ، دم كردند. مشكل اخير مشكلي را ايجاد كرد ، زيرا روند ساختن كف كف باعث ماندگاري كف مي شود.
براي شنل ، كريستوفر نولان كارگردان مي خواست يك "خرقه روان ... داشته باشد كه مانند بسياري از رمان هاي بزرگ گرافيكي مي وزد و جريان مي يابد". تيم هممينگ از نسخه خود نايلون چتر نجات كه داراي الكترواستاتيك است ، ايجاد كرد ، روشي كه وزارت دفاع انگليس با تيم به اشتراك گذاشت. اين روند توسط نيروي پليس لندن براي به حداقل رساندن تشخيص ديد در شب استفاده شد. در بالاي اين شنل يك گاو قرار داشت ، كه توسط نولان ، همينگ و ناظر جلوه هاي لباس Graham Churchyard طراحي شده است. اين گاو به اندازه كافي نازك ساخته شده است كه اجازه حركت مي دهد ، اما به اندازه كافي ضخيم است تا وقتي كه بيل سر خود را در Batsuit چرخاند ، از چروك شدن جلوگيري كند. چرچارد توضيح داد كه اين گاو براي نشان دادن "مردي كه عصبانيت دارد" طراحي شده است ، بنابراين شخصيت او از طريق ماسك آشكار مي شود.
با رقصيدن مبارزه كنيدجاستو ديگوئز و اندي نورمن ، طراحان مبارزه بتمن آغازگرها ، بازيگران و مجري هاي بدلكاري را با استفاده از روش مبارزه Keysi اسپانيايي آموزش دادند [48] ، كه خود پس از استفاده در فيلم و دنباله آن ، شواليه تاريكي به شهرت رسيد. با اين حال ، اين روش در شواليه تاريكي برمي خيزد به دليل سن و شرايط جسمي بتمن و مطابقت با سبك جنگي بيل. اين روش يك سيستم دفاع شخصي است كه آموزش آن مبتني بر مطالعه و پرورش غرايز طبيعي است.
جلوههاي بصريبراي Batman Begins ، نولان بدلكاري سنتي را بر تصاوير رايانه اي ترجيح داد. از مدلهاي مقياس براي نشان دادن معبد Narrows و Ra's al Ghul استفاده شده است. با اين حال ، چندين عكس ايجاد كننده وجود داشت كه تصاوير مركب CG بودند ، مانند افق گاتهام ، عكس هاي خارجي برج وين و برخي از عكس هاي مونوريل خارجي. توالي مونوريل اوج فيلم هاي اقدام زنده ، كار مدل و CGI را مخلوط كرده است. خفاش هاي به تصوير كشيده شده در فيلم كاملاً ديجيتالي بودند (به جز عكسهايي كه فقط شامل يك يا دو خفاش بودند) ، زيرا تصميم گرفته شد كه كارگرداني تعداد زيادي خفاش واقعي روي صحنه مشكل ساز شود. خفاش هاي مرده اسكن شدند تا مدل هاي ديجيتالي ايجاد كنند. مكان ها و مجموعه ها به صورت ديجيتالي بازآفريني شدند تا خفاش هاي پرنده با وارد شدن به فيلم تمام شده ناسازگار به نظر نرسند.امتياز بازي Batman Begins توسط هانس زيمر و جيمز نيوتن هوارد ساخته شده است. نولان در ابتدا زيمر را براي ساخت موسيقي دعوت كرد و زيمر از نولان پرسيد كه آيا مي تواند هوارد را نيز براي آهنگسازي دعوت كند ، زيرا آنها هميشه همكاري را برنامه ريزي كرده بودند. اين دو آهنگساز در مضامين جداگانه اي براي "تقسيم شخصيت" بروس وين و تغيير منزل او ، بتمن همكاري كردند. زيمر و هوارد آهنگسازي را در لس آنجلس آغاز كردند و به لندن نقل مكان كردند و براي دوازده هفته در آنجا ماندند تا بيشتر كارهاي خود را انجام دهند. [52] زيمر و هوارد با مراجعه به مجموعه هاي Batman Begins به دنبال الهام براي شكل دادن امتياز بودند.زيمر مي خواست از نوشتن موسيقي كه در فيلم هاي قبلي بتمن انجام شده بود خودداري كند ، بنابراين اين موسيقي به تلفيق موسيقي اركستر و الكترونيك تبديل شد. اركستر نود قطعه اي فيلم [51] از اعضاي اركسترهاي مختلف لندن ساخته شد و زيمر ترجيح داد بيش از تعداد معمول ويولنسل ها را استفاده كند. زيمر براي كمك به منعكس كردن موسيقي در برخي از صحنه هاي فيلم كه خاطرات غم انگيز والدين بروس وين درگير است ، يك پسر سوپرانو را به خدمت گرفت. زيمر گفت: "او آهنگ بسيار زيبايي را مي خواند و سپس گير مي كند ، مانند توسعه منجمد و دستگير شده است." او همچنين سعي كرد از طريق موسيقي بعد انساني را به بتمن اضافه كند ، كه نوع رفتار او "روان پريش" است. هر دو آهنگساز براي ايجاد موسيقي به ارزش 2 ساعت و 20 دقيقه براي فيلم همكاري كردند و زيمر سكانس هاي اكشن را ساخت و هاوارد روي صحنه هاي دراماتيك تمركز كرد.Batman Begins در 15 ژوئن 2005 در ايالات متحده و كانادا در 3858 سالن سينما آغاز به كار كرد [3] ، از جمله 55 سالن IMAX. اين فيلم در آخر هفته افتتاحيه خود با جمع آوري 48 ميليون دلار در رده هاي برتر قرار گرفت ، كه "با توجه به استانداردهاي بلاك باستر فوري امروز" قوي اما غير چشمگير "ارزيابي شد.

نقد فيلم بتمن آغاز مي كند | بخش چهارم

۳ بازديد

 

طرح

نولان از فيلم علمي تخيلي فرقه اي Blade Runner در سال 1982 به عنوان منبع الهام براي Batman Begins استفاده كرد. او Blade Runner را براي Pfister و دو نفر ديگر نمايش داد تا نگرش و سبكي را كه مي خواست از فيلم بگيرد نشان دهد. نولان دنياي فيلم را "يك درس جالب در مورد فن آوري كاوش و توصيف يك جهان معتبر كه به نظر مي رسد هيچ محدوديتي ندارد" توصيف كرد ، درسي كه او براي توليد Batman Begins استفاده كرد.
نولان با طراح توليد ناتان كراولي همكاري كرد تا چهره شهر گاتهام را ايجاد كند. كراولي مدلي از شهر را ساخت كه گاراژ نولان را پر كرده بود. كراولي و نولان آن را به عنوان يك كلانشهر بزرگ و مدرن طراحي كردند كه بازتاب دهنده دوره هاي مختلف معماري شهر باشد. عناصر از شهرهاي نيويورك ، شيكاگو و توكيو ترسيم شده اند. دومي به دليل آزادراه هاي مرتفع و مونوريل. Narrows بر اساس طبيعت بي رمق شهر ديواري كاولون (در حال حاضر تخريب شده) در هنگ كنگ بنا شده بود.
غلت گيرهمچنين نگاه كنيد به: Batmobileكراولي مراحل طراحي Tumbler را براي فيلم با استفاده از مدل bashing آغاز كرد. كراولي از مخروط دماغه مدل P-38 Lightning استفاده كرد تا به عنوان شاسي براي موتور توربين Tumbler عمل كند. در طي چهار ماه شش مدل Tumbler با مقياس 1:12 ساخته شد. به دنبال ايجاد مدل در مقياس ، خدمه اي متشكل از بيش از 30 نفر ، از جمله كراولي و مهندسين كريس كالورت و آني اسميت ، در عرض دو ماه يك نمونه بزرگ از Tumbler را از يك بلوك بزرگ از پلي استايرن فوم تراشيدند.
از مدل پلي استايرن براي ايجاد يك "قاب آزمايش" فولادي استفاده شده است ، كه بايد تا چندين استاندارد مقاومت كند: سرعت بيش از 100 مايل در ساعت (160 كيلومتر در ساعت) ، 0 تا 60 مايل در ساعت (97 كيلومتر) / ساعت) در 5 ثانيه ، يك سيستم فرمان داشته باشيد تا در گوشه و كنار شهر چرخشي تند ايجاد كنيد و در برابر پرتاب خودرانگي تا 30 فوت (9.1 متر) مقاومت كنيد. در اولين آزمايش پرش ، قسمت جلويي Tumbler خراب شد و بايد كاملاً ساخته شود. پيكربندي اوليه Tumbler كه به تازگي طراحي شده است شامل يك موتور 5.7 ليتري Chevy V8 ، يك محور كاميون براي محور عقب ، لاستيك هاي جلو توسط Hoosier (كه در واقع لاستيك هاي مسابقه اي خاكي است كه در عقب سمت راست اتومبيل هاي اسپرينت چرخ باز استفاده مي شود) ، 4 عقب لاستيك هاي 44 / 18.5-16.5 Interco Super Swamper TSL (44 "بلند ، عرض 18.5" ، نصب شده روي چرخ 16.5 ") و سيستم تعليق كاميون هاي مسابقه اي Baja. روند طراحي و توسعه آن 9 ماه طول كشيد و هزينه آن چندين ميليون دلار بود.
با اتمام مراحل طراحي ، چهار اتومبيل مسابقه اي آماده در خيابان ساخته شد كه هر وسيله نقليه داراي 65 صفحه و هزينه ساخت 250،000 دلار بود. دو ماشين از چهار ماشين نسخه تخصصي بود. يك نسخه ، نسخه فلپ بود ، كه داراي هيدروليك و فلپ بود تا عكس هاي نزديك را در جايي كه خودرو خود را از طريق هوا حركت مي داد ، شرح دهد. نسخه ديگر نسخه جت بود ، كه در آن يك موتور جت واقعي بر روي خودرو سوار مي شد و با شش مخزن پروپان سوخت مي گرفت. ديد داخل خودرو ضعيف بود ، بنابراين مانيتورها به دوربين هاي روي بدنه خودرو متصل شدند. رانندگان حرفه اي Tumblers قبل از اينكه براي صحنه هاي فيلم در خيابان هاي شيكاگو رانندگي كنند ، شش ماه رانندگي با وسايل نقليه را تمرين كردند. [47]
فضاي داخلي Tumbler يك مجموعه استوديويي بي حركت بود و در واقع فضاي داخلي يك Tumbler با قابليت خيابان نيست. كابين خلبان بزرگتر بود تا بتواند براي صحنه هايي كه در فضاي داخلي تامبلر فيلمبرداري شده است ، دوربين قرار دهد. علاوه بر اين ، نسخه ديگر Tumbler يك مدل مينياتوري بود كه مقياس 1: 6 Tumbler واقعي بود. اين مدل مينياتوري داراي يك موتور الكتريكي بود و براي نشان دادن لامبي كه از روي دره ها و بين ساختمان ها پرواز مي كرد مورد استفاده قرار گرفت. با اين حال ، از غلتك واقعي براي دنباله آبشار استفاده شد. [47]
بتسويتمردي با لباس كت و شلوار ، با يك گاو بر سر ، يك كمربند كمكي و يك شنل كه پشت سر او جريان دارد.Batsuit ، پوشيده توسط كريستين بيل.سازندگان فيلم قصد داشتند يك Batsuit بسيار متحرك بسازند كه به پوشنده اجازه مي دهد تا به راحتي براي جنگيدن و خم شدن حركت كند. تجسم هاي قبلي فيلم Batsuit سخت و به ويژه محدود كننده حركت كامل سر بوده است. ليندي همينگ ، طراح لباس و خدمه اش ، در كارگاه Batsuit در كارگاه FX با نام رمز "Cape Town" ، محوطه اي امن در استوديوهاي Shepperton در لندن ، كار كردند. طرح اصلي Batsuit يك لباس زير نئوپرن بود كه با اتصال بخشهاي لاتكس كرم قالب شكل گرفته است. كريستين بيل قبل از تمرين بدني قالب و مجسمه سازي شده بود تا تيم بتواند روي يك بازيگر بدنه كامل كار كند. براي جلوگيري از نقص هاي حاصل از مجسمه سازي با خاك رس ، از پلاستيلين براي صاف كردن سطح استفاده شد. علاوه بر اين ، تيم مخلوط هاي مختلفي از فوم را براي پيدا كردن مخلوطي كه نرم ترين ، سبك ترين ، بادوام ترين و سياه ترين باشد ، دم كردند. مشكل اخير ، مشكلي را ايجاد كرد ، زيرا روند ساختن كف كف باعث كاهش دوام كف شد. [12]
براي شنل ، كريستوفر نولان كارگردان مي خواست يك "خرقه روان ... داشته باشد كه مانند بسياري از رمان هاي بزرگ گرافيكي مي وزد و جريان مي يابد".