سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ۰۳

تايتانيك

نقد فيلم

خللاصه فيلم تايتانيك (فيلم 1997)

۵ بازديد

تايتانيك (به انگليسي: Titanic) فيلمي عاشقانه و فاجعه حماسي در سال 1997 است كه به كارگرداني ، نويسندگي ، توليد مشترك و تدوين مشترك جيمز كامرون ساخته شده است. اين فيلم با در نظر گرفتن جنبه هاي تاريخي و تخيل ، مبتني بر گزارش هاي مربوط به غرق شدن RMS Titanic است و بازيگراني چون لئوناردو دي كاپريو و كيت وينسلت به عنوان اعضاي طبقات مختلف اجتماعي كه در طول اولين سفر بدبخت خود ، عاشق كشتي مي شوند ، بازي مي كنند.

تايتانيك

 

الهام كامرون از فيلم از شيفتگي وي به كشتي غرق شد. وي احساس كرد كه يك داستان عاشقانه با تلفات انساني عجين شده است و براي انتقال تأثير عاطفي فاجعه ضروري است. توليد در سال 1995 آغاز شد ، زماني كه كامرون فيلم هايي از لاشه اصلي كشتي تايتانيك را شليك كرد. صحنه هاي مدرن موجود در كشتي تحقيقاتي در Akademik Mstislav Keldysh كه كامرون هنگام فيلمبرداري از لاشه هواپيما از آن به عنوان پايه استفاده كرده بود ، گرفته شده است. براي ايجاد دوباره غرق شدن ، از مدل هاي مقياس ، تصاوير توليد شده توسط رايانه و بازسازي تايتانيك ساخته شده در استوديوي باجا استفاده شد. اين فيلم با همكاري مالي پارامونت پيكچرز و 20th Century Fox ساخته شده است. اولي پخش را در آمريكاي شمالي انجام مي داد در حالي كه دومي فيلم را در سطح بين المللي منتشر كرد. اين فيلم با بودجه توليد 200 ميليون دلار گرانترين فيلم ساخته شده در آن زمان بود.

با انتشار در 19 دسامبر 1997 ، تايتانيك به موفقيت هاي مهم تجاري و تجاري دست يافت. نامزد 14 جايزه اسكار ، همه چيز درباره حوا (1950) را براي بيشترين نامزدي اسكار به تساوي كشاند و يازده جايزه را به دست آورد ، از جمله جوايز بهترين فيلم و بهترين كارگرداني ، مساوي كردن بن هور (1959) براي بيشترين اسكار برنده شده توسط يك فيلم . تايتانيك با درآمد جهاني در حدود بيش از 1.84 ميليارد دلار ، اولين فيلمي بود كه به مرز يك ميليارد دلار رسيد. اين فيلم پردرآمدترين فيلم تمام ادوار باقي ماند تا اينكه آواتار كامرون در سال 2010 از آن پيشي گرفت. نسخه سه بعدي تايتانيك ، كه در 4 آوريل 2012 به مناسبت گراميداشت صدمين سال غرق شدن منتشر شد ، 343.6 ميليون دلار اضافي در سراسر جهان به دست آورد و فيلم را تحت فشار قرار داد. در كل جهان به 2.18 ميليارد دلار مي رسد و اين دومين فيلم با بيش از 2 ميليارد دلار فروش جهاني است (پس از آواتار). در سال 2017 ، اين فيلم براي بيستمين سالگرد انتشار مجدداً اكران شد و براي ثبت در فهرست ثبت ملي فيلم ايالات متحده انتخاب شد.

طرح

در سال 1996 ، Brock Lovett ، شكارچي گنج و تيم او سوار كشتي تحقيقاتي Akademik Mstislav Keldysh شدند تا در لاشه كشتي RMS Titanic گردنبندي با الماس كمياب ، قلب اقيانوس جستجو كنند. آنها گاوصندوق حاوي نقاشي يك زن جوان را كه فقط گردنبند خود را به تاريخ 14 آوريل 1912 ، روزي كه كشتي به كوه يخ اصابت كرده ، بازيابي مي كنند. از تجربيات او در كشتي تايتانيك است.

در سال 1912 ساوتهمپتون ، مسافر كلاس اول 17 ساله رز ديويت بوكاتر ، نامزدش كال هاكلي و مادرش روت سوار لوكس تايتانيك شدند. روت تأكيد مي كند كه ازدواج رز مشكلات مالي خانواده آنها را برطرف مي كند و به آنها اجازه مي دهد وضعيت طبقه بالاي خود را حفظ كنند. رز كه از نامزدي دلگير است ، از بالاي عقب بالا مي رود و فكر خودكشي را مي كند. جك داوسون ، يك هنرمند ضعيف ، مداخله مي كند و او را دلسرد مي كند. رز كه با جك كشف شده بود ، به كال نگران گفت كه او از لبه همت مي زد و جك او را از سقوط نجات داد. كال بي تفاوت مي شود و به او پيشنهاد مي شود كه جك جايزه بگيرد. او از جك دعوت مي كند تا در كلاس اول با آنها شام بخورد. جك و رز با وجود احتياط كال ، كالكشن Spicer Lovejoy و روت ، از او احتياط مي كنند. پس از شام ، رز مخفيانه در يك مهماني در كلاس سوم به طور مخفيانه به جك مي پيوندد.

رز با آگاهي از عدم تأييد كال و روت ، پيشرفت هاي جك را پس مي زند ، اما بعداً متوجه مي شود كه او را به كال ترجيح مي دهد. رز پس از قرار ملاقات در كمان هنگام غروب آفتاب ، جك را به اتاق دولت خود برد. به درخواست او ، جك طرح گل رز را ارائه مي دهد كه برهنه مي پوشد و در حال حاضر نامزدي كال ، قلب اقيانوس است. آنها از Lovejoy طفره مي روند و در اتومبيل داخل محفظه حمل و نقل رابطه جنسي برقرار مي كنند. در عرشه رو به جلو ، آنها شاهد برخورد كشتي با كوه يخي هستند و گوش دادن به افسران و سازنده آن در مورد جدي بودن آن مي شنوند.

كال از نقاشي رز توسط جك و يادداشت توهين آميز او در صندوق امانات همراه با گردنبند كشف مي كند. وقتي جك و رز سعي كردند كال را از اين برخورد مطلع كنند ، كال با تلاشي كه لاوجو گردنبند را به جيب جك فرو برد ، تلافي كرد و او را به سرقت متهم كرد. جك دستگير و در دفتر فرماندهي اسلحه مهار مي شود. كال گردنبند را در جيب كت خودش مي گذارد.

با غرق شدن كشتي ، رز از كال و مادرش كه سوار قايق نجات شده است فرار مي كند و جك را آزاد مي كند. كال و جك روي عرشه قايق او را تشويق مي كنند كه سوار قايق نجات شود. كال در حالي كه فقط قصد نجات خود را داشت ، ادعا مي كند مي تواند اطمينان حاصل كند كه او و جك با خيال راحت پياده مي شوند. همانطور كه قايق نجات او پايين مي آيد ، رز متوجه مي شود كه نمي تواند جك را ترك كند و دوباره سوار مي شود. كال تپانچه لاوجوي را مي گيرد و رز و جك را به داخل سالن غذاخوري درجه يك غرق مي كند. پس از استفاده از مهمات خود ، او تسليم مي شود. كال متوجه مي شود كه كت و در نتيجه گردنبند را به رز داده است. وي بعداً با حمل كودك گمشده سوار قايق نجات مي شود.

جك و رز پس از مقاومت در برابر چندين مانع ، به عرشه قايق برمي گردند. قايق هاي نجات عزيمت كرده اند و مسافران در حال سقوط در حال مرگ هستند زيرا استرن از آب خارج مي شود. كشتي از وسط شكسته مي شود و استرن را درون آب مي اندازد. جك و رز به پشت آن صعود مي كنند و سوار آن مي شوند و وارد اقيانوس مي شوند. او به او كمك مي كند تا روي يك صفحه چوبي فقط براي يك نفر شناور باشد. او به او اطمينان مي دهد كه او يك پيرزن و گرم در رختخوابش خواهد مرد. جك در اثر هيپوترمي مي ميرد ، [8] اما رز توسط يك قايق نجات كه نجات مي يابد نجات مي يابد.

RMS Carpathia بعداً بازماندگان را نجات مي دهد. رز در كشتي ، رز از كال در مسير پيمايش به شهر نيويورك پنهان مي شود ، جايي كه نام خود را به عنوان رز داوسون مي گذارد. رز مي گويد بعداً خواند كه كال پس از از دست دادن ثروت خود در سقوط وال استريت در سال 1929 خودكشي كرد.

با بازگشت به زمان حال ، لاوت تصميم مي گيرد پس از شنيدن داستان رز ، جستجوي خود را كنار بگذارد. رز تنها در عقب كلديش ، قلب اقيانوس را كه در تمام مدت در اختيار او بود بيرون مي كشد و آن را به دريا مي ريزد. در حالي كه او ظاهراً در خواب است يا در تختخواب خود فوت كرده است ، [9] عكس هاي روي كمد او زندگي آزادانه و ماجراجويي را به تصوير مي كشد. رز جوان با تشويق كساني كه در كشتي جان باختند ، در پله بزرگ تايتانيك با جك متحد شد.
قالب

شخصيت هاي خيالي
لئوناردو دي كاپريو (بالا ، عكس در سال 2014) ، كه جك داوسون را به تصوير كشيده است ، و كيت وينسلت (عكس در سال 2011) ، كه رز ديويت بوكاتر را به تصوير كشيده است.

    لئوناردو دي كاپريو در نقش جك داوسون: كامرون گفت كه او به بازيگران احتياج دارد تا احساس كند واقعاً در كشتي تايتانيك هستند ، زنده بودن آن را دوباره زنده كند و "اين انرژي را بگيرد و به جك بدهد ، ... هنرمندي كه قادر است قلبش را داشته باشد اوج بگيريد ". [10] جك به عنوان يتيمي دوره گرد ، فقير از Chippewa Falls ، ويسكانسين ، كه به جهان ، از جمله پاريس سفر كرده است ، به تصوير كشيده شده است. او در يك بازي پوكر دو بليط كلاس سوم براي تايتانيك برنده مي شود و با دوست خود فابريزيو سفر مي كند. او در نگاه اول به رز جذب مي شود. دعوت نامزدش براي صرف شام عصر روز بعد با آنها ، جك را قادر مي سازد تا يك شب با مسافران درجه يك مخلوط شود. اگرچه بازيگران مطرحي مانند متيو مك كاناهي ، كريس اودانل ، بيلي كراوداپ و استيون دورف مورد توجه قرار گرفتند ، اما كامرون احساس كرد كه آنها براي يك جوان 20 ساله خيلي پير هستند. [11] [12] [13] [14] تام كروز علاقه مند بود ، اما قيمت درخواست او بسيار زياد بود. [12] كامرون جارد لتو را براي اين نقش در نظر گرفت ، اما لتو از امتحان امتناع كرد. [15] جرمي سيستو يك سري آزمايشات روي صفحه را با وينسلت و سه بازيگر زن ديگر انجام داد كه براي نقش رز رقابت مي كردند. [16] دي كاپريو ، 21 ساله در آن زمان ، توسط مدير بازيگري مالي فين مورد توجه كامرون قرار گرفت. [11] در ابتدا ، او اين نقش را نمي خواست و از خواندن اولين صحنه عاشقانه خود امتناع ورزيد (زير را ببينيد). كامرون گفت ، "او يك بار آن را خواند ، سپس شروع به گول زدن كرد ، و ديگر هرگز نتوانستم او را وادار كنم كه روي آن تمركز كند. اما براي يك ثانيه ثانيه ، يك شاخه نور از آسمان ها پايين آمد و جنگل را روشن كرد." كامرون به شدت به توانايي بازيگري دي كاپريو اعتقاد داشت و به او گفت: "ببين ، من قصد ندارم اين پسر را جوگير و روان رنجور كنم. من نمي خواهم به او يك لقمه و لنگ و همه چيزهايي كه مي خواهي بدهم." كامرون اين شخصيت را به عنوان يك نوع جيمز استوارت تصور مي كرد. [11] اگرچه جك داوسون يك شخصيت خيالي بود ، در قبرستان Fairview در هاليفاكس ، نوا اسكوشيا ، جايي كه 121 قرباني دفن شده اند ، قبري با عنوان "J. Dawson" وجود دارد. جي. داوسون واقعي ، جوزف داوسون ، ماشين اصلاح موتورخانه بود. جون لاندو ، تهيه كننده فيلم ، در مصاحبه اي گفت: "فقط بعد از اكران فيلم فهميديم كه يك سنگ قبر جي. داوسون وجود دارد."

كيت وينسلت در نقش رز ديويت بوكاتر: كامرون گفت وينسلت "چيزي را كه شما به دنبالش بوديد" داشت و "كيفيتي در چهره او بود ، در چشمان او" كه "او فقط مي دانست مردم آماده اند با او فاصله بگيرند ". [10] رز يك دختر 17 ساله است ، اصالتاً اهل فيلادلفيا است كه مجبور مي شود با كال هاكلي 30 ساله نامزد شود تا او و مادرش روت بتوانند وضعيت طبقه بالاي خود را پس از ترك پدرش حفظ كنند بدهي خانواده. رز به عنوان مسافر درجه يك با كال و روت سوار RMS Titanic مي شود و با جك ديدار مي كند. وينسلت درباره شخصيت خود گفت: "او چيزهاي زيادي براي دادن دارد ، و او يك قلب كاملاً باز دارد. و او مي خواهد جهان را كشف و ماجراجويي كند ، اما احساس مي كند كه اين اتفاق نخواهد افتاد." [10] گوئينت پالترو ، وينونا رايدر ، كلر دانس ، گابريل انور و ريز ويترسپون براي اين نقش در نظر گرفته شده بودند. [11] [18] [19] [20] وقتي آنها آن را رد كردند ، وينسلت 22 ساله براي اين نقش به شدت كمپين زد. وي روزانه يادداشت هاي كامرون را از انگلستان مي فرستاد ، كه باعث شد كامرون او را براي مميزي به هاليوود دعوت كند. همانند دي كاپريو ، مدير بازيگري مالي فين در ابتدا وي را مورد توجه كامرون قرار داد. هنگام جستجوي يك گل رز ، كامرون اين شخصيت را "از نوع آدري هپبورن" توصيف كرد و در ابتدا حتي پس از تحت تأثير قرار دادن تست صفحه نمايش در مورد انتخاب وينسلت مطمئن نبود. وينسلت پس از آزمايش با دي كاپريو ، كاملاً تحت تأثير او قرار گرفت و به كامرون زمزمه كرد: "او عالي است. حتي اگر مرا انتخاب نكنيد ، او را انتخاب كنيد." وينسلت يك گل رز تك رنگ با كارت امضا شده "از گل تو" به كامرون فرستاد و از طريق تلفن لابي كرد. "نمي فهمي!" او يك روز وقتي از طريق تلفن همراه با Humvee به او رسيد ، التماس كرد. "من رز هستم! نمي دانم چرا شما حتي شخص ديگري را مي بينيد!" پايداري و همچنين استعداد او سرانجام او را متقاعد كرد تا او را در اين نقش انتخاب كند. [11]
بيلي زين در نقش كال هاكلي: كال نامزد 30 ساله مغرور و دلال گل رز است كه وارث ثروت فولاد پيتسبورگ است. او از رابطه رز با جك بيشتر احساس خجالت ، حسادت و بي رحمي مي كند. اين قسمت در ابتدا به متيو مك كاناهي ارائه شد ، [12] و راب لو نيز به عنوان پيگير آن ، ركورد زده است. [21]

فرانسيس فيشر در نقش روت ديويت بوكاتر: مادر بيوه رز ، كه خواستگاري دخترش را با كال ترتيب مي دهد تا جايگاه والاي خانواده اش را حفظ كند. او دخترش را دوست دارد اما معتقد است موقعيت اجتماعي مهمتر از داشتن يك ازدواج عاشقانه است. او به شدت جك را دوست ندارد ، حتي اگر او جان دخترش را نجات داده باشد.
گلوريا استوارت در نقش رز داوسون كالورت: رز فيلم را در دستگاهي با قاب مدرن روايت مي كند. كامرون اظهار داشت ، "براي ديدن حال و گذشته ، من تصميم گرفتم يك بازمانده خيالي ايجاد كنم كه [نزديك به] 101 سال دارد و او به گونه اي ما را از طريق تاريخ متصل مي كند." [10] پيرمرد 100 ساله رز پس از كشف نقاشي برهنه از او در لاشه ، به لاوت اطلاعاتي درباره "قلب اقيانوس" مي دهد. او براي اولين بار از زمان غرق شدن ، از زمان حضور خود در كشتي مي گويد. در سن 87 سالگي ، استوارت بايد آرايش مي شد تا پيرتر از اين نقش به نظر برسد. [12] كامرون در مورد انتخاب بازيگران استوارت اظهار داشت: "مدير انتخاب من او را پيدا كرد. او را براي يافتن بازيگران بازنشسته دوران طلايي سي و چهل سال به ماموريت فرستادند." [22] كامرون گفت كه او نمي داند استوارت كيست ، و في وي نيز براي اين نقش در نظر گرفته شد. كامرون اظهار داشت: "اما [استوارت] كاملاً درگير آن بود و بسيار شفاف و داراي چنين روحيه عالي بود. و من ارتباط بين روح او و روح وينسلت را ديدم." "من اين جوي د ويور را در هر دوي آنها ديدم ، كه فكر مي كردم مخاطب مي تواند آن جهش شناختي را انجام دهد كه همان فرد است." [22] استوارت در 26 سپتامبر 2010 ، در سن 100 سالگي درگذشت ، تقريباً همان رز بزرگتر در اين فيلم بود. [23]
بيل پاكستون در نقش بروك لاوت: يك شكارچي گنج به دنبال "قلب اقيانوس" در لاشه كشتي تايتانيك در زمان حال است. زمان و بودجه سفر وي در حال اتمام است. او بعداً در نتيجه گيري اين فيلم تأمل كرد كه با وجود سه سال فكر در مورد تايتانيك ، هرگز آن را درك نكرده است تا اينكه داستان رز را شنيده است.
سوزي آميس در نقش ليزي كالورت: نوه رز كه وقتي به ملاقات لاوت در كشتي مي رود او را همراهي مي كند و از گذشته عاشقانه مادربزرگ با جك داوسون باخبر مي شود.
دني نوچي در نقش فابريزيو: بهترين دوست ايتاليايي جك ، كه پس از برنده شدن دو بليط جك در يك بازي پوكر ، با او سوار RMS Titanic مي شود. فابريزيو هنگام غرق شدن تايتانيك سوار قايق نجات نمي شود و در اثر شكستن يكي از قيف هاي كشتي و سقوط به آب ، كشته مي شود و او و چند مسافر ديگر را له مي كند و به كام مرگ مي كشد.
ديويد وارنر در نقش اسپايسر لاوجوي: يك پاسبان سابق پينكرتون ، لاوجو ، نوكر و محافظ انگليسي كال است ، كه مراقب رز است و در مورد شرايط نجات جك مشكوك است. او هنگامي كه تايتانيك به دو نيم مي شود مي ميرد و باعث مي شود در يك دهانه عظيم سقوط كند. وارنر در ميني سريال تلويزيوني 1979 S.S حضور داشت. تايتانيك

جيسون بري در نقش تامي رايان: مسافر كلاس سوم ايرلندي است كه با جك و فابريزيو دوست است. تامي كشته مي شود وقتي كه او به طور تصادفي به جلو رانده مي شود و توسط يك افسر اول وحشت زده مرداك مورد اصابت گلوله قرار مي گيرد.

شخصيت هاي تاريخي

اگرچه قرار نبوده است كه تصويري كاملاً دقيق از وقايع باشد ، [24] اين فيلم شامل نمايش چندين شخصيت تاريخي است:
مارگارت براون واقعي (سمت راست) كه به كاپيتان آرتور هنري روسترون جايزه اي براي خدماتش در نجات مسافران زنده مانده تايتانيك مي دهد.

    كيتي بيتس در نقش مارگارت "مولي" براون: ديگر زنان درجه يك ، از جمله روت ، به قهوه اي به عنوان "مبتذل" و "پول جديد" نگاه مي كنند. او با جك دوستانه است و هنگامي كه او را براي صرف شام در سالن غذاخوري درجه يك دعوت مي كنند ، يك لباس شب (كه براي پسرش خريداري شده) به او قرض مي دهد. او توسط مورخان "مولي براون غيرقابل غرق شدن" لقب گرفت زيرا با حمايت ساير زنان ، وي فرمانده قايق نجات 6 را از Quartermaster Robert Hichens فرماندهي كرد. برخي از جنبه هاي اين مشاجره در فيلم كامرون به تصوير كشيده شده است.

ويكتور گاربر در نقش توماس اندروز: سازنده كشتي ، اندروز به عنوان مردي مهربان و شايسته به تصوير كشيده مي شود كه نسبت به موفقيت بزرگ خود متواضع است. پس از تصادم ، او سعي مي كند ديگران ، به ويژه ايسماي را متقاعد كند كه "يك قطعيت رياضي" است كه كشتي غرق مي شود. او در هنگام غرق شدن كشتي در حالي كه كنار اتاق در اتاق سيگار كشيدن درجه يك ايستاده است ، به تصوير كشيده شده و از عدم ساخت يك كشتي قوي و ايمن ابراز تاسف مي كند. اگرچه اين يكي از مشهورترين افسانه هاي غرق شدن تايتانيك شده است ، اين داستان كه در كتابي در سال 1912 منتشر شد (توماس اندروز: كشتي سازي) و از اين رو ادامه يافت ، از جان استوارت ، مباشر كشتي بود كه در واقع تقريباً در ساعت 1:40 بامداد كشتي را با قايق شماره 15 ترك كرد [26] پس از آن لحظه شهادت هاي اندروز مشاهده شد. [26] به نظر مي رسد كه اندروز مدتي در اتاق استعمال دخانيات ماند تا افكار خود را جمع كند و سپس به كمك تخليه ادامه داد. [26] گزارش مشاهده شده ديگر اين بود كه اندروز با عصبانيت صندلي هاي عرشه را به داخل اقيانوس پرتاب مي كرد تا مسافران از آنها به عنوان وسايل شناور استفاده كنند. اندروز آخرين بار در آخرين لحظه در حال ترك كشتي ديده شد.
برنارد هيل در نقش كاپيتان ادوارد جان اسميت: اسميت قصد داشت قبل از بازنشستگي كشتي تايتانيك را براي آخرين سفر خود انجام دهد. هنگام غرق شدن كشتي ، او به داخل چرخ چرخ بر روي پل عقب نشيني مي كند ، در حالي كه شيشه ها از آب منفجر مي شوند در حالي كه او به چرخ كشتي مي چسبد ، مي ميرد. درباره اينكه آيا او به اين روش درگذشت يا بعداً در آب نزديك قايق نجات تاشو واژگون شده "B" منجمد شد ، گزارش هاي متناقضي وجود دارد. [27]
جاناتان هايد در نقش J. Bruce Ismay: مديرعامل ناآگاه و ناپسند وايت استار لاين ، كه بر روي كاپيتان اسميت تأثير مي گذارد تا با احتمال ورود زودتر به نيويورك و توجه مطبوعات مطبوعات سريعتر پيش رود. در حالي كه اين اقدام در تصاوير مشهور فاجعه ظاهر مي شود ، اما با شواهد پشتيباني نمي شود. [28] [29] پس از برخورد ، او تلاش مي كند تا درك كند كه كشتي "غرق نشدني" او محكوم به فنا است. بعداً ايزماي درست قبل از پايين آمدن آن ، روي Collapsible C (يكي از آخرين قايق هاي نجات كه كشتي را ترك كرده) سوار مي شود. مطبوعات و مردم به دليل زنده ماندن از اين فاجعه در حالي كه بسياري از زنان و كودكان غرق شده بودند ، از او بعنوان يك ترسو نام بردند.
اريك برادن در نقش جان جيكوب آستور چهارم: يك مسافر درجه يك كه رز (به درستي) او را ثروتمندترين مرد كشتي مي نامد. اين فيلم آستور و همسر 18 ساله اش مادلين (شارلوت چاتون) را به تصوير مي كشد كه توسط رز در سالن غذاخوري درجه يك به جك معرفي شده اند. در طول مقدمه ، آستور مي پرسد آيا جك به "بوستون داوسون" متصل است ، سوالي كه جك با قاطعيت گفت كه او در عوض به Chippewa Falls Dawsons وابسته است ، آن را منحرف مي كند. Astor آخرين بار به عنوان طغيان گنبد شيشه اي Grand Staircase ديده مي شود و جريان آب در آن زياد است.

برنارد فاكس در نقش سرهنگ ارچيبالد گريسي چهارم: اين فيلم نشان مي دهد كه گريسي در اظهار نظري به كال "زنان و ماشين آلات با هم مخلوط نمي شوند" ، و جك را به خاطر نجات رز از سقوط از كشتي تبريك مي گويد ، اگرچه از اينكه اقدام به خودكشي است ، بي اطلاع است. . فاكس فردريك فلت را در فيلم يك شب به يادآوري 1958 به تصوير كشيده بود.
Michael Ensign در نقش بنيامين گوگنهايم: يك بزرگ معدن در كلاس درجه يك سفر مي كند. او در حالي كه همسر و سه دخترش در خانه منتظر او هستند ، معشوقه فرانسوي خود مادام اوبرت (فاني برت) را به همنوعان خود نشان مي دهد. وقتي جك بعد از نجات رز ، براي شام به مسافران درجه يك ديگر مي پيوندد ، گوگنهايم از او به عنوان "بوهميان" ياد مي كند. او در هنگام غرق شدن در پلكان بزرگ آب گرفتگي ديده مي شود و مي گويد كه آماده است به عنوان يك آقا پايين برود.
جاناتان ايوانز-جونز در نقش والاس هارتلي: مدير گروه و ويولون كشتي كه با غرق شدن كشتي با همكاران خود در عرشه قايق موسيقي نشاط آور پخش مي كند. با شروع غوطه وري نهايي ، وي گروه را در اجراي نهايي "Nearer، My God، to Thee" ، با آهنگ بتاني ، هدايت مي كند [30] [31] و در حال غرق شدن مي ميرد.
مارك ليندسي چاپمن به عنوان افسر ارشد هنري وايلد: افسر ارشد كشتي ، كه كال را به دليل داشتن فرزند در آغوش ، به يك قايق نجات مي دهد. قبل از مرگ ، او سعي مي كند قايق ها را به محل غرق شدن برگرداند تا مسافران را با دميدن سوت نجات دهد. پس از يخ زدگي و مرگ ، رز با استفاده از سوت خود توجه افسر پنجم لو را به خود جلب مي كند كه منجر به نجات وي مي شود.
يوان استوارت در مقام افسر اول ويليام مرداك: افسري كه شب هنگام برخورد كشتي به كوه يخ مسئول پل مي شود. مرداك هنگام هجوم به سمت قايق هاي نجات ، هراسان لحظه اي به تامي رايان و همچنين يك مسافر ديگر شليك مي كند ، سپس با شليك به سر خودكشي مي كند. هنگامي كه اسكات ، برادرزاده مرداك فيلم را ديد ، به نمايش عموي خود كه به اعتبار قهرماني مرداك خدشه وارد مي كند اعتراض كرد. [32] چند ماه بعد ، اسكات نيسون ، نايب رئيس فاكس براي ارائه عذرخواهي شخصي به دالباتي ، اسكاتلند ، محل زندگي مردوك ، رفت و همچنين كمك 5000 يورويي را به دبيرستان دالباتي براي ارتقا's جايزه يادبود ويليام موردوك ارائه داد. [33] كامرون در مورد تفسير DVD عذرخواهي كرد ، اما اظهار داشت كه مأموراني بودند كه براي اجراي سياست "زنان و كودكان اول" تيراندازي مي كردند. [34] به گفته كامرون ، تصوير او از مورداك ، تصويري از يك "انسان شريف" است ، نه از يك مرد "بد" يا "قاتل ناجوانمرد". وي افزود ، "من مطمئن نيستم كه امروز همان احساس مسئوليت و وقف كامل در انجام وظيفه را پيدا كرده باشيد. اين مرد نيمي از قايق هاي نجات خود را قبل از اينكه همتاي خود در بندر حتي يك قايق را راه اندازي كرده بود ، راه اندازي كرد. و قهرماني. "[35]

جاناتان فيليپس به عنوان افسر دوم چارلز لايتولر. لايتولر مسئوليت تخليه سمت بندر را بر عهده گرفت. اين فيلم به تصوير كشيدن لايتولر است كه به كاپيتان اسميت اطلاع مي دهد ديدن كوههاي يخ بدون شكستن آب دشوار است و به دنبال اين برخورد پيشنهاد مي شود كه خدمه بايد سوار زنان و كودكان شوند و به كشتي هاي نجات بروند. ديده مي شود كه اسلحه در دست دارد و تهديد به استفاده از آن براي حفظ نظم مي كند. با ريزش اولين قيف ، وي در بالاي Collapsible B ديده مي شود. لايتولر ارشد ترين افسري بود كه از اين فاجعه جان سالم به در برد.
سيمون كرين در نقش افسر چهارم جوزف باك هال: افسري كه شليك شراره و سرنشين نجات قايق 2 را هنگام غرق شدن به عهده داشت. او را روي بالهاي پل نشان مي دهد كه به دريانوردان در حال شليك شراره كمك مي كند.
ايوان گرافود به عنوان افسر پنجم هارولد لوو: تنها افسر كشتي كه يك قايق نجات را هدايت مي كند تا بازماندگان غرق شدن از آب هاي يخ زده را بازيابي كند. اين فيلم لو را در حال نجات رز نشان مي دهد.
ادوارد فلچر در نقش افسر ششم جيمز مودي: تنها افسر ارشد كشتي كه در غرق شدن جان خود را از دست داده است. اين فيلم تصويري از مودي را نشان مي دهد كه فقط چند لحظه قبل از عزيمت از ساوتهمپتون ، جك و فابريزيو را وارد كشتي مي كند. بعداً به دنبال دستورات آقاي مرداك براي قرار دادن كشتي با سرعت كامل مودي نشان داده مي شود و افسر اول مرداك را در مورد كوه يخ آگاه مي كند. آخرين بار وي ديده مي شود كه پس از تلاش ناموفق براي پرتاب A جمع شده ، به يكي از داويت هاي سمت راست محكم چسبيده است.
جيمز لنكستر در نقش پدر توماس بايلز: مسافر درجه دو پدر بايلز ، كشيش كاتوليك از انگلستان ، در لحظات آخر كشتي هنگام مسافرت در حال دعا و تسليت مسافران به تصوير كشيده شده است.
لو پالتر و السا ريون در نقش ايسيدور اشتراوس و آيدا استراوس: ايسيدور مالك سابق R.H.Macy and Company ، نماينده سابق كنگره از نيويورك و عضو كميسيون پل نيويورك و نيوجرسي است. هنگام غرق شدن ، به همسرش آيدا مكاني در يك قايق نجات پيشنهاد مي شود ، اما او حاضر نمي شود و مي گويد كه با ماندن در كنار ايزيدور به عهد عروسي خود احترام مي گذارد. آنها آخرين بار ديده مي شوند كه وقتي آب اتاق هاي اتاق آنها را پر مي كند ، روي تخت خود دراز كشيده و يكديگر را در آغوش گرفته اند.

مارتين جارويس در نقش Sir Cosmo Duff-Gordon: يك بارون اسكاتلندي كه در قايق نجات نجات مي يابد 1. قايق هاي نجات 1 و 2 قايق هاي اضطراري با ظرفيت 40 بودند. در انتهاي رو به جلو عرشه قايق قرار داشتند ، اينها براي پرتاب آماده بودند از سقوط يك فرد در دريا. در شب فاجعه ، قايق نجات 1 با حضور 12 نفر از جمله داف-گوردون ، همسرش و منشي وي ، چهارمين قايق نجات بود. بارون به دليل رفتارش در طي حادثه بسيار مورد انتقاد قرار گرفت. گفته شد كه وي بر خلاف سياست "زنان و كودكان اول" سوار قايق اضطراري شده است و قايق براي نجات كساني كه در آب تلاش مي كنند نتوانسته است برگردد. وي به هر يك از خدمه كشتي نجات پنج پوند پيشنهاد داد كه منتقدين رفتار او را رشوه مي دانستند. داف گوردون در آن زمان (و منشي همسرش در نامه اي كه در آن زمان نوشته شده و در سال 2007 دوباره كشف شده است) اظهار داشتند كه هيچ زن يا كودكي در مجاورت پرتاب قايق خود منتظر سوار شدن نبوده اند و تأييد وجود دارد قايق نجات 1 از تايتانيك تقريباً خالي بود و ظاهراً اولين افسر ويليام مرداك خوشحال بود كه بعد از اينكه از داف-گوردون و همسرش و منشي اش خواستند جايي (فقط براي پر كردن آن) به آنها پيشنهاد كند ، پس از آنها سوال كردند كه آيا مي توانند سوار شوند. داف-گوردون پيشنهاد پولش را به خدمه قايق نجات رشوه رد كرد. تحقيق هيئت تجارت انگليس در مورد اين فاجعه انكار داف-گوردون از رشوه دادن به خدمه را پذيرفت ، اما اظهار داشت كه اگر قايق اضطراري به سمت افرادي كه در آب بودند قايقراني مي كرد ، بسيار خوب مي توانست برخي از آنها را نجات دهد . [36] [37]
روزاليند آيرس در نقش ليدي داف گوردون: يك طراح مد مشهور در جهان و همسر سر كاسمو. او در نجات قايق نجات 1 به همراه همسرش نجات يافت. او و شوهرش هرگز شايعات مبني بر ممنوع كردن بازگشت خدمه قايق نجات به محل غرق شدن در صورت باتلاق گرفتن را زير پا گذاشتند. [38] [39] [40]
روشل رز در نقش نوئل لزلي ، كنتس لباس: نشان داده شده است كه كنتس با Cal و DeWitt Bukators دوستانه است. علي رغم اينكه از جامعه در سطح بالاتري نسبت به سر كاسمو و ليدي داف-گوردون برخوردار است ، وي مهربان است و به قايق سواري كمك مي كند و حتي از مسافران فرار نيز مراقبت مي كند.
اسكات جي. اندرسون در نقش فردريك ناوگان: محصولي كه كوه يخ را ديد. ناوگان در حال غرق شدن در كشتي Lifeboat 6 فرار مي كند.
پاول برايتول در نقش گروه چهارم رابرت هيچنز: يكي از شش عضو ارشد كشتي و هنگام برخورد با چرخ كشتي است. او مسئول قايق نجات 6 است. او پس از غرق شدن از بازگشت و انتخاب بازماندگان امتناع مي ورزد و سرانجام توسط مولي براون فرماندهي قايق انجام مي شود.

مارتين ايست در نقش رجينالد لي: نگاه ديگر در لانه كلاغ. او از غرق شدن جان سالم به در برد.
    گريگوري كوك در نقش جك فيليپس: اپراتور ارشد بي سيم در كشتي تايتانيك كه كاپيتان اسميت دستور ارسال سيگنال پريشاني را داد.
    كريگ كلي در نقش عروس هارولد: اپراتور بي سيم جوان در تايتانيك.
    ليام تووهي در نقش رئيس بيكر چارلز جوگين: نانوا در فيلم در بالاي نرده با جك و رز در حالي كه كشتي غرق مي شود ظاهر مي شود و از يك بطري برانكي مي نوشد. طبق شهادت واقعي جوگين ، او سوار كشتي شد و بدون اينكه موهايش را خيس كند پا به آب گذاشت. وي همچنين اعتراف كرد كه به سختي سرما را احساس كرده است ، به لطف الكل. [41]
    تري فارستال به عنوان مهندس ارشد جوزف جي بل: بل و افرادش تا آخرين لحظه براي روشن نگه داشتن چراغ ها و برق كار مي كردند تا سيگنال هاي اضطراب خاموش شوند. بل و همه مهندسان در روده تايتانيك جان خود را از دست دادند.

Cameos

چندين نفر از اعضاي خدمه Akademik Mstislav Keldysh در فيلم ظاهر مي شوند ، از جمله آناتولي ساگالويچ ، خالق و خلبان خودروي MIR خودران Deep Submergence. [42] آندرس فالك ، كه يك فيلم مستند درباره مجموعه فيلم هاي اين مجموعه براي انجمن تاريخي تايتانيك فيلمبرداري كرده است ، به عنوان يك مهاجر سوئدي كه جك داوسون هنگام ورود به كابين خود با او ملاقات مي كند ، در فيلم ظاهر مي شود. ادوارد كامودا و كارن كامودا ، رئيس وقت و نايب رئيس انجمن كه به عنوان مشاور فيلم فعاليت مي كردند ، به عنوان موارد اضافي در اين فيلم انتخاب شدند. [43] [44]
پيش توليد
نوشتن و الهام بخشيدن

جيمز كامرون مدتها شيفته غرق شدن كشتي بود و RMS Titanic "كوه اورست غرق كشتي" بود. [46] [47] [48] او تقريباً از نقطه زندگي خود گذشته بود كه احساس كرد مي تواند يك سفر زير دريايي را در نظر بگيرد ، اما گفت كه او هنوز "يك بي قراري ذهني" دارد تا زندگي را كه از وقتي از دانشگاه به علوم به هنر روي آورد از زندگي دور كرده بود. بنابراين وقتي يك فيلم IMAX از فيلم هايي كه از خود كشتي خراب شده ساخته شد ، او تصميم گرفت تا بودجه هاليوود را بپردازد تا "هزينه يك سفر را انجام دهد و همان كار را انجام دهد". كامرون گفت: "به اين دليل نبود كه من به ويژه مي خواستم فيلم را بسازم." "من مي خواستم تا غرق شدن كشتي غواصي كنم." [46]

كامرون فيلم نامه اي براي يك فيلم تايتانيك نوشت ، [49] با مديران فاكس قرن بيستم از جمله پيتر چرنين ديدار كرد و آن را به عنوان "رومئو و ژوليت روي تايتانيك" طرح كرد. [47] [48] كامرون اظهار داشت ، "آنها مانند" اوووووكااااااي - يك حماسه عاشقانه سه ساعته بودند؟ مطمئنا ، اين فقط همان چيزي است كه ما مي خواهيم. آيا كمي Terminator در آن وجود دارد؟ آيا هواپيماهاي هارير ، شليك يا تعقيب ماشين؟ " من گفتم: "نه ، نه ، نه. اينطور نيست." [11] استوديو در مورد چشم انداز تجاري ايده مشكوك بود ، اما ، به اميد يك رابطه طولاني مدت با كامرون ، آنها به او چراغ سبز دادند. [11 ] [12] [22]
كارگردان ، نويسنده و تهيه كننده جيمز كامرون (تصوير در سال 2000)

كامرون فاكس را متقاعد كرد كه اين فيلم را بر اساس تبليغاتي كه با فيلمبرداري خود به كشتي غرق شده تايتانيك ارائه مي شود ، تبليغ كند [49] و چندين غواصي را براي مدت دو سال در اين سايت ترتيب داد. [45] كامرون گفت: "زمين من در اين مورد بايد كمي دقيق تر باشد." "بنابراين من گفتم ،" ببين ، ما بايد تمام اين افتتاحيه را انجام دهيم جايي كه آنها در تايتانيك اكتشاف مي كنند و آنها الماس را پيدا مي كنند ، بنابراين ما مي خواهيم همه اين عكسهاي كشتي را داشته باشيم. " كامرون اظهار داشت ، "اكنون ، ما مي توانيم آنها را با مدل هاي دقيق و عكس هاي كنترل حركت و CG و همه موارد ديگر انجام دهيم ، كه هزينه X مقدار پول خواهد بود - يا مي توانيم X به علاوه 30 درصد را خرج كنيم و در واقع به آن شكسته ايم . "[47]

خدمه در سال 1995 دوازده بار به لاشه واقعي در اقيانوس اطلس شليك كردند. در آن عمق ، با فشار آب 6000 پوند بر اينچ مربع ، "يك نقص كوچك در روبنا كشتي به معناي مرگ فوري براي همه سرنشينان است." غواصي ها نه تنها پرخطر بودند ، بلكه شرايط نامطلوب مانع از فيلم هاي بسيار مطلوبي شد كه كامرون مي خواست. [12] در طي يك غواصي ، يكي از شناورها با بدنه تايتانيك برخورد كرد و هم به زير هواپيما و هم به كشتي آسيب رساند و قطعاتي از كفن ملخ غوطه ور در اطراف روبنا پراكنده شد. سنگر خارجي محوطه كاپيتان اسميت فروريخت و فضاي داخلي را آشكار كرد. اطراف ورودي پل بزرگ نيز آسيب ديد. [50]

پايين آمدن به سايت واقعي باعث شد هم كامرون و هم خدمه بخواهند "تا آن سطح از واقعيت زندگي كنند ... اما سطح ديگري از واكنش وجود داشت كه از لاشه واقعي دور مي شد ، اين كه اين فقط يك داستان نبود ، او گفت فقط يك درام نيست. "اين يك واقعه بود كه براي افراد واقعي كه واقعاً مردند اتفاق افتاد. مدت زيادي كار در اطراف لاشه هواپيما ، شما چنين حس شديدي از غم و اندوه و بي عدالتي عميق آن و پيام آن را دريافت خواهيد كرد." كامرون اظهار داشت ، "شما فكر مي كنيد ،" احتمالاً قرار نيست بسياري از فيلمسازان به تايتانيك بروند. ممكن است هرگز فيلم ديگري وجود نداشته باشد - شايد يك مستندساز. " به همين دليل ، او احساس كرد "مسئوليت بزرگي در انتقال پيام عاطفي آن - مسئوليت درست انجام آن قسمت نيز وجود دارد". [22]

كامرون پس از فيلمبرداري از عكسهاي زير آب ، شروع به نوشتن فيلمنامه كرد. [49] او مي خواست از افرادي كه در حين غرق شدن جان خود را از دست دادند ، تجليل كند ، بنابراين شش ماه به تحقيق درباره همه خدمه و مسافران تايتانيك پرداخت. [45] وي گفت: "من هرچه مي توانم خواندم. يك جدول زماني بسيار دقيق از چند روز كشتي و يك جدول زماني بسيار دقيق از آخرين شب زندگي آن ايجاد كردم." [47] "و من براي نوشتن فيلمنامه در اين زمينه كار كردم ، و برخي از كارشناسان تاريخي را مجبور كردم آنچه را كه من نوشته ام را تجزيه و تحليل كنم و در مورد آن نظر بدهم ، و آن را تنظيم كردم." [47] نقش كاليفرنيايي در نابودي تايتانيك ، اگرچه اين بعداً قطع شد (نگاه كنيد به زير). از ابتداي تيراندازي ، آنها "يك تصوير كاملاً واضح" از آنچه در آن شب در كشتي اتفاق افتاده بود ، داشتند. وي گفت: "من كتابخانه اي داشتم كه يك ديوار كل دفتر تحريريه من را پر از وسايل تايتانيك كرده بود ، زيرا مي خواستم درست شود ، مخصوصاً اگر قصد غواصي به كشتي را داشته باشيم." "اين به نوعي ميله را بالاتر مي برد - به تعبيري فيلم را بالا مي برد. ما مي خواستيم اين تصويري قطعي از اين لحظه از تاريخ باشد به گونه اي كه گويي شما در ماشين زمان برگشته ايد و آن را شليك كرده ايد." [47]

كامرون در ساخت فيلم توسط يك محصول 1958 انگليس ، يك شب براي يادآوري ، كه از جواني ديده بود ، تأثير پذيرفت. او آزادانه برخي از ديالوگ ها و صحنه هاي آن فيلم را كپي كرد ، از جمله مهماني پر سر و صدا مسافران در حال اداره ، [51] و نوازندگاني كه هنگام غرق شدن كشتي بر روي عرشه بازي مي كردند. [24]

كامرون احساس مي كرد غرق شدن تايتانيك "مانند يك رمان عالي است كه واقعاً اتفاق افتاده است" ، اما اين واقعه فقط يك داستان اخلاقي شده است. اين فيلم تجربه زندگي در تاريخ را به مخاطبان خواهد داد. [45] براك لاوت ، شكارچي گنج نماينده كساني بود كه هرگز با عنصر انساني فاجعه ارتباط برقرار نكردند ، [42] در حالي كه شكوفائي عاشقانه جك و رز ، كامرون معتقد بود ، جذاب ترين قسمت داستان خواهد بود: هنگامي كه عشق آنها سرانجام نابود شود ، مخاطبان از دست دادن سوگواري مي كنند. [45] وي گفت: "همه فيلمهاي من داستانهاي عاشقانه هستند ، اما در فيلم تايتانيك سرانجام تعادل را درست كردم. اين يك فيلم فاجعه نيست. اين يك داستان عاشقانه است كه با يك عكس عجيب و غريب از تاريخ واقعي روبرو است." [22]

كامرون عاشقانه با رز پير را تنظيم كرد تا سالهاي مداخله را ملموس و تكان دهنده كند. [45] در حالي كه وينسلت و استوارت اعتقاد خود را بر اين باورند كه به جاي خوابيدن در رختخواب ، شخصيت در پايان فيلم مي ميرد ، [52] [53] كامرون گفت كه ترجيح مي دهد آنچه را كه قصد دارد با پايان كار فاش نكند زيرا "[ t] او بايد چيزي باشد كه شما شخصاً تهيه مي كنيد ؛ به صورت جداگانه. "[9]
مدل سازي مقياس
يك كشتي شبيه تايتانيك در يك بندر با آسمان صاف و موج هاي كوچك ساخته مي شود.
بازسازي RMS Titanic. نقشه ها توسط سازنده كشتي اصلي تهيه شده بود و كامرون سعي داشت كشتي را با حداكثر جزئيات و دقت بسازد. [54]

هارلند و ولف ، سازندگان RMS تايتانيك ، بايگاني خصوصي خود را به روي خدمه گشودند و نقشه هايي را كه تصور مي شد از دست رفته است به اشتراك بگذارند. براي فضاي داخلي كشتي ، تيم طراح توليد پيتر لامونت به دنبال مصنوعات مربوط به آن دوران بودند. جديد بودن كشتي به اين معني بود كه هر پروانه بايد از ابتدا ساخته شود. [54] فاكس 40 هكتار از ساحل جنوبي Playas de Rosarito در مكزيك را به دست آورد و در 31 مه 1996 شروع به ساخت يك استوديوي جديد كرد. يك مخزن افق هفده ميليون گالني براي قسمت خارجي كشتي بازسازي شده ساخته شد كه 270 درجه از اقيانوس را فراهم مي كند. كشتي در مقياس كامل ساخته شده است ، اما لامونت قسمت هاي زائد را بر روي روبنا و عرشه چاه را به جلو برد تا كشتي در مخزن قرار بگيرد ، و قسمت هاي باقيمانده با مدل هاي ديجيتالي پر شود.

قايق هاي نجات و قيف ها ده درصد كوچك شده بودند. عرشه قايق و عرشه A مجموعه هاي كاري بودند ، اما بقيه كشتي فقط آبكاري استيل بود. درون آن يك سكوي بالابر پنجاه فوتي قرار داشت تا كشتي در حين توالي غرق شدن خم شود. برج بالا يك برج جرثقيل با قد 162 فوت (49 متر) در 600 فوت (180 متر) مسير ريلي قرار داشت كه به عنوان يك سكوي ساختاري ، روشنايي و دوربين تركيب مي شد. [42]

مجموعه هايي كه نمايانگر اتاقهاي داخلي تايتانيك هستند دقيقاً همانند ساخته هاي اوليه و با استفاده از عكس ها و نقشه هاي سازندگان تايتانيك توليد شده اند. Grand Staircase كه به طور برجسته در اين فيلم ديده مي شود ، با استاندارد بالايي از اصالت بازسازي شد ، اگرچه نسبت به نمونه اصلي 30٪ گسترش يافته و با تيرهاي فولادي تقويت شده بود. صنعتگران از مكزيك و بريتانيا تزيينات و كارهاي گچبري تزئين شده را بر اساس طرح هاي اصلي تايتانيك مجسمه سازي كردند. [55] موكت ، تودوزي ، تكه هاي مبلمان منفرد ، وسايل روشنايي ، صندلي ، كارد و چنگال و ظروف با تاج White Star Line روي هر قطعه از جمله اشيايي بودند كه مطابق با طرح هاي اوليه بازآفريني شده اند. [56] كامرون علاوه بر اين ، دو مورخ تايتانيك ، دون لينچ و كن مارشال را براي تأييد جزئيات تاريخي فيلم استخدام كرد. [12]