جمعه ۰۷ اردیبهشت ۰۳

Moviereview

نقد فيلم

نحوه قرار دادن و اجراي سقف كاذب

۱۳ بازديد

سقف كاذب داراي چندين مزيت است. مي توانيد يك اتاق يا سالن را جذابتر كنيد ، يا مي توانيد از آن براي پنهان كردن تيرهاي سقف يا سقف ناتمام استفاده كنيد. مي توانيد نورافكن هاي فرو رفته را در سقف جا دهيد و كابل ها و لوله هاي برق را پنهان كنيد. همچنين مهم: سقف كاذب مي تواند صرفه جويي زيادي در هزينه هاي گرمايش انجام دهد.
جهت آگاهي از نحوه اجرا سقف كاذب كليك نماييد.

نكات توجه
سيستم هاي مختلفي با استفاده از براكت و پانل هاي سقفي در دسترس هستند. ما انتخاب كرده ايم كه از يك چارچوب چوبي استفاده كنيد كه مي توانيد خودتان بسازيد.

گزينه 1: اصلاح چارچوب به طور مستقيم به تيرها يا سقف گچ شده

با تعمير يك چارچوب چوبي شروع كنيد تا مستقيماً به تيرهاي سقف يا سقف موجود پشتيباني شود. مطمئن شويد كه از شاخه هاي صحيح استفاده مي كنيد. توجه داشته باشيد كه تيرهاي سقفي ممكن است از ارتفاع هاي مختلفي برخوردار باشند. تكيه گاه هاي چوبي را با فاصله 40 سانتي متر ثابت كنيد. سپس پانل هاي سقفي به چارچوب چوبي پيچ مي شوند.

گزينه 2: اصلاح چارچوب معلق در سقف گچ بري

مانند مرحله 1 ، تكيه گاه ها را با فاصله برابر 40 سانتي متر به سقف ثابت كنيد. با استفاده از پيچ و شاخه ها ، تكيه گاه ها را به سقف موجود پيچ ​​كنيد. اطمينان حاصل كنيد كه تمام تكيه گاه ها را در يك ارتفاع قرار دهيد.

رفع پايه هاي عمودي بر روي تكيه گاه ها

مرحله بعدي تصميم گيري در مورد ارتفاع سقف جديد است. ارتفاع مورد نظر را از كف اندازه بگيريد و آن را در 4 گوشه مشخص كنيد. سپس مي توانيد از برآمدگي هايي با طول مناسب براي رفع صفحات سقف كاذب استفاده كنيد. پايه ها را به تكيه گاه هاي سقف ثابت كنيد. عرض پانل هاي عايق معمولاً 60 سانتي متر است. بنابراين اگر با فاصله 60 سانتي متر پايه هاي پايه را نيز تعمير كنيد ، صفحات عايق دقيقاً بين آنها قرار مي گيرد. اين بدان معناست كه شما نيازي به برش دادن اندازه پانل ها نخواهيد داشت.

رفع تكيه گاه هاي ديوار و اعضاي چارچوب

براي مشخص كردن موقعيت تكيه گاه هاي ديوار بر روي ديوار ، از يك سيم و يك سطح روح استفاده كنيد. اگر سطح ليزر داشته باشيد راه حل خوبي است. سپس قسمت زيرين چارچوب افقي خواهد بود. تكيه گاه هاي ديوار را در امتداد خطوط مشخص شده با شاخه و پيچ ثابت كنيد و سپس اعضاي چارچوب را در ارتفاع يكسان تا انتهاي پايه ها ثابت كنيد.

عايق را اعمال كنيد

سپس پانل هاي عايق روي اعضاي چارچوب نصب مي شوند. اگر پايه هاي فاصله 60 سانتي متري را نصب كنيد ، مي توانيد پانل هاي عايق را بدون نياز به اندازه برش دهيد. فراموش نكنيد كه براي ايجاد يك لايه عايق بدون وقفه ، عايق را بين پايه هاي عمودي اعمال كنيد. هنگام كار با مواد عايق هميشه از دستكش ، عينك ايمني ، ماسك گرد و غبار و لباس محافظ استفاده كنيد.

رديف اول پانل هاي سقفي را اصلاح كنيد

با استفاده از پيچ هاي 25 ميلي متري گچ با فاصله بين پيچ هاي 20 سانتي متر ، اولين صفحه سقف را به سمت چپ به ديوار بچرخانيد. يك فاصله انبساطي 8 ميلي متري بين صفحه و ديوار بگذاريد. اين شكاف بعداً با يك نوار پايان پوشانده مي شود. پانل سقفي بعدي را با ضلع كوتاه در مقابل ضلع كوتاه پانل اول قرار دهيد و به دنبال آن قسمت بلند را قرار دهيد.

برش پانل ها به طول

در انتهاي رديف ، طول مورد نياز را اندازه بگيريد و اين را روي صفحه جديد علامت گذاري كنيد. براي شروع رديف بعدي از قسمت باقيمانده پانل استفاده كنيد. اگر هر رديف را با صفحه اي به همان طول شروع كنيد ، ظاهر منظمي از سقف تمام شده خواهيد داشت. براي برش پانل به طول ، آن را با چاقوي سرگرمي روي سطح قابل مشاهده قرار دهيد و سپس با استفاده از يك نوار چوبي يا تخته براي پشتيباني آن را جدا كنيد. سپس مي توانيد پشت مقوا را برش دهيد.

پايان دادن به مفاصل

اگر مي خواهيد اتصالات بين صفحات سقف را به پايان برسانيد ، مطمئن شويد كه تميز و بدون گرد و غبار هستند. سپس با خمير دوغاب سازي و چاقوي بتونه شكاف ها را پر كنيد. پس از خشك شدن به مدت 24 ساعت ، در صورت لزوم لايه دوم را اعمال كنيد و پس از خشك شدن صاف كنيد. براي جلوگيري از ترك خوردگي بعدي مفاصل ، مي توانيد از مش انعطاف پذير ثابت شده در محل با خمير دوغاب استفاده كنيد

مشخصات لبه

براي به پايان رساندن لبه هاي خارجي سقف كاذب ، نوارهاي پايان را با چسب ساخت و ساز در محل ثابت كنيد. چند لكه چسب روي نوار پايان قرار دهيد ، آن را در جاي خود فشار دهيد ، بلافاصله دوباره آن را برداشته و پس از 5 دقيقه صبر بر روي آن ضربه بزنيد. براي يك پايان شسته و رفته در گوشه ها ، مي توانيد انتهاي نوارهاي پايان را در 45 درجه برش دهيد.

City Hall (فيلم 2020)

۱۴ بازديد

City Hall يك فيلم مستند آمريكايي در سال 2020 به كارگرداني ، تدوين و تهيه كنندگي مشترك فردريك وايزمن است. اين كاوشگر دولت بوستون ، ماساچوست است.

اولين فيلم اين فيلم در هفتاد و هفتمين جشنواره بين المللي فيلم ونيز در 8 سپتامبر سال 2020 بود.

 

طرح

اين فيلم دولت بوستون ، ماساچوست را از طريق عدالت نژادي ، مسكن ، اقدامات تغيير اقليم و موارد ديگر بررسي مي كند. مستندهاي ويزمن قوس روايي ، روايت يا مصاحبه استاندارد ندارند ، اما براساس مشاهده زندگي سازماني روزمره است ، در اين مورد فعاليت هاي دولت شهر بوستون در پاييز 2018 و زمستان 2019 است. بيشتر فيلم شهردار مارتي والش را در فعاليت هايي مانند ملاقات با دستياران ، خطاب به رهبران تجارت در مورد تأثير تغييرات آب و هوايي در بندر ، گوش دادن به سخنان پيشكسوتان در سالن Faneuil در 11 نوامبر ، مشاهده روز شكرگذاري در صنايع حسن نيت و دادن آدرس وضعيت شهر خود دنبال مي كند. در تالار سمفوني دومين موضوع اصلي فيلم كمك به كارمندان عمومي به افراد نيازمند است: گروه ويژه پيشگيري از تخليه ، يك گروه ويژه ديگر براي پيشرفت اقتصادي زنان لاتين و يك مشاور توسعه اقتصادي كه با يك فروشگاه مواد غذايي متمركز بر قوم كار مي كند. [2]

در موارد متعددي ، شهردار و كارمندان عمومي از سياست هاي دولت ترامپ شكايت مي كنند. در مصاحبه اي كه براي جشنواره بين المللي فيلم تورنتو انجام شد ، ويزمن مي گويد: "تالار شهر يك فيلم ضد ترامپ است زيرا شهردار و افرادي كه براي او كار مي كنند به هنجارهاي دموكراتيك اعتقاد دارند. آنها نمايانگر هر آنچه دونالد ترامپ در آن نيست."

I'm Thinking of Ending Things (فيلم) من به پايان چيزها فكر مي كنم

۹ بازديد

من به پايان چيزها فكر مي كنم (در حالي كه به فكر پايان دادن به چيزهايي با حروف كوچك هستم) يك فيلم ترسناك روانشناختي آمريكايي در سال 2020 است كه به نويسندگي و كارگرداني چارلي كافمن ساخته شده است. اين فيلم بر اساس رماني به همين نام از آئين ريد در سال 2016 ساخته شده است و جسي باكلي ، جسي پلمنز ، توني كولت و ديويد تئوليس در آن بازي مي كنند.

فيلم من به پايان چيزها فكر مي كنم

I'm Thinking of Ending Things در سينماهاي منتخب در تاريخ 28 آگوست 2020 و در نتفليكس در 4 سپتامبر 2020 اكران شد. اين نظرات مثبت منتقدين را دريافت كرد و آنها از دو اجراي اصلي و فيلمبرداري ستايش كردند.

طرح

يك زن جوان هنگام سفر براي ملاقات با والدينش در مزرعه خود ، فكر مي كند كه رابطه هفت هفته اي خود را با دوست پسر خود ، جيك ، به پايان برساند. در حين رانندگي ، جيك سعي مي كند شعري را كه در جواني خوانده است ، بخواند ، اود: تحريفات جاودانگي ، و زن را تحت فشار قرار مي دهد تا يكي از شعرهاي خود را بخواند تا وقت بگذارد. بعد از اينكه او شعري بيمارگونه در مورد بازگشت به خانه خواند [a] ، آنها به خانه مزرعه مي رسند. جيك زن جوان را به انبار مي برد و در آنجا داستاني را درباره يك خوك آلوده به كرگدن بازگو مي كند. در طول درايو ، و همچنين صحنه هاي بعدي فيلم ، روايت اصلي فيلم مربوط به فيلم هايي است كه يك سرايدار در يك دبيرستان مشغول به كار است ، از جمله صحنه هايي كه او دانش آموزان را در حال تمرين اوكلاهما مي بيند! و در راهرو مي رقصيد.

در خانه مزرعه ، زن جوان متوجه خراشيدگي هاي در زيرزمين مي شود. هنگام شام با پدر و مادر جيك ، اين زن كه توصيف مي شود مشاغل مختلفي دارد ، چند عكس از نقاشي هاي خود را به آنها نشان مي دهد و با ناسازگاري هاي روايي به آنها مي گويد كه چگونه او و جيك در يك شب چيزهاي بي اهميت با يكديگر ديدار كردند. بعداً ، او متوجه تصويري از جيك در كودكي شد ، اما پس از شناختن آن كودك به عنوان خودش گيج مي شود. او تماسي دريافت مي كند و يك صداي مرد مرموز در پست صوتي توضيح مي دهد كه "يك سوال براي پاسخ دادن وجود دارد". والدين جيك به طور غيرقابل پيش بيني به خود جوان و پير خود تبديل مي شوند. هنگامي كه زن جوان لباسشويي را به زيرزمين مي برد ، چندين لباس يكسان نظافتچي را در لباسشويي كشف مي كند و تماس ديگري از صداي مرموز دريافت مي كند. [3]

هنگام رانندگي به خانه ، جيك چندين مورد از شب را كه زن جوان به خاطر نمي آورد ، از جمله نوشيدن بيش از حد شراب ذكر مي كند. به زودي انجمن كلمات منجر به بحث گسترده اي درباره "خانمي تحت تأثير" از جان كاساوتس مي شود. [b] آنها در شهر تولسي ، يك بستني فروشي متوقف مي شوند كه كارمندان آن دانش آموزان مدرسه اي هستند كه سرايدار در آنجا كار مي كند. در حالي كه زن جوان بستني مي خرد ، يك كارمند با عجله سعي در هشدار دادن او درباره چيزي دارد كه نمي تواند توصيف كند. جيك در دبيرستان متوقف مي شود تا ليوان هاي بستني را دور بيندازد. پس از مشاجره اي داغ در پاركينگ در مورد شعر "عزيزم ، بيرون سرد است" ، جيك متوجه سرايداري مي شود كه از داخل مدرسه آنها را تماشا مي كند و تصميم مي گيرد با او مقابله كند و زن جوان را در ماشين تنها مي گذارد. پس از مدت ها انتظار ، او تصميم مي گيرد كه به دنبال جيك در داخل مدرسه بگردد. او سرايدار را ملاقات مي كند و از او مي پرسد جيك كجاست ، اما به ياد نمي آورد كه جيك چه شكلي است. او به سرايدار گفت كه شب ملاقات بين او و جيك هيچ اتفاقي نيفتاده است ، درعوض ادعا مي كند كه جيك به او خيره شده است و او را ناراحت كرده است.

بعد از اينكه زن جوان در انتهاي يك سالن جيك را كشف كرد ، آنها به افرادي نگاه مي كنند كه مانند خودشان در يك باله رويايي مشغول به كار هستند ، [ج] كه وقتي رقصنده دربان با چاقو رقصنده جيك را مي كشد ، پايان مي يابد.

پس از پايان شيفت كاري خود ، سرايدار دچار يك شكست ذهني مي شود و شروع به توهم كردن ديدگاه پدر و مادر جيك و همچنين صداي جنج بازي متحرك Tulsey Town مي كند. او لباسش را در مي آورد و به سمت توهم ديگر يك خوك آلوده به كرگدن كه به او مي گويد او و عقايدش يكي هستند ، به مدرسه مي رود و بايد لباس بپوشد.

در صحنه سالن اجتماعات ، يك جيك پير جايزه نوبل دريافت مي كند و ترانه اي از اوكلاهما مي خواند! [e] براي مخاطبان با شخصيت هاي مختلف ، كه او را مورد تحسين قرار مي دهند. در شليك نهايي ، ماشين جيك در پاركينگ مدرسه پوشيده از برف شده است.
قالب

    جسي پلمونز در نقش جيك [5]
        رايان لاتنر استيل در حال رقصيدن جيك
    جسي باكلي در نقش زن جوان ، [5] در طول فيلم با چندين نام از جمله لوسي ، لوئيزا ، لوسيا و ايمز نام برده مي شد.
        يونيتي فلان به عنوان زن جوان در حال رقص
    توني كولت به عنوان مادر [5]
    ديويد تئوليس به عنوان پدر [5]
    گاي بويد به عنوان سرايدار [6]
        فردريك اي. وودين به عنوان سرايدار در حال رقص
    هادلي رابينسون در نقش دختر لوري و تولسي تاون 1
    گاس بيرني در نقش خاله الر و دختر تولسي تاون 2
    ابي كوين به عنوان دانشجو و دختر تولسي تاون 3
    كولبي مينيفي در نقش ايوان
    آنتوني گراسو به عنوان مدير غذاخوري
    تدي كلوكا به عنوان مشتري غذاخوري
    جيسون رالف در نقش دوست پسر ايوان
    اليور پلات به عنوان صدا [7]

توليد

در ژانويه 2018 اعلام شد كه چارلي كافمن در حال اقتباس از رمان آئين ريد براي نتفليكس و همچنين كارگرداني است. [8] در ماه دسامبر ، Brie Larson و Jesse Plemons براي بازي در اين فيلم انتخاب شدند. [9] [10] در مارس 2019 ، جسي باكلي ، توني كولت و ديويد تئوليس به بازيگران پيوستند و باكلي جايگزين لارسون شد. [11]

عكاسي اصلي در 13 مارس 2019 در فيشكيل ، نيويورك آغاز شد [12] و در 29 آوريل 2019 به پايان رسيد. از 7 نوامبر 2019 ، فيلم در مرحله پس از توليد بود. [13] [14]
رهايي

اين فيلم در سينماهاي منتخب در تاريخ 28 آگوست 2020 ، [15] و در نتفليكس در 4 سپتامبر 2020 اكران شد. [16]
استقبال انتقادي

Rotten Tomatoes تجمع نظر گزارش مي دهد كه 81٪ از 220 نظر منتقدان مثبت است و ميانگين امتياز 7.51 / 10 است. در اجماع نظر منتقدان براي اين فيلم آمده است: "با كمك بازيهاي عالي جسي باكلي و جسي پلمنز ، من در فكر پايان دادن به چيزها هستم كه نويسنده و كارگردان چارلي كافمن را به سختي مي تواند با شرايط انساني دست و پنجه نرم كند." [17] ، اين فيلم براساس بررسي هاي 46 منتقد ميانگين نمره وزني 78 از 100 را نشان مي دهد كه نشان دهنده "بررسي هاي معمولاً مطلوب" است. [18]

كارن هان از Polygon نوشت: "فقدان پاسخهاي واضح و ساختار مي تواند نااميدكننده باشد ، اما نحوه عجيب و غريب روايت داستان ميزان واقعي بودن تبادلات بين شخصيتها را افزايش مي دهد. نااميدي اي كه لوسي از جيك احساس مي كند ، جيك با مادرش احساس مي كند ، آنچه والدينش نسبت به يكديگر احساس مي كنند ، خصوصاً با افزايش تنش بسيار ملموس است. زمان صرف 134 دقيقه اي فيلم مدت طولاني است كه بايد با اين احساس كنار بياييد ، اما واگرايي بزرگ كافمن از رماني كه اقتباس مي كند ، در وام دادن به پايان آن است يادداشت شناور تر. "[19] در بررسي خود ، برايان تالريكو از RogerEbert.com به فيلم 3 ⁄ از 4 ستاره داد و آن را" فيلمي ناميد كه از نظر نمادين پيچيده است و يك اقدام نهايي سورئال است. بيش از آنچه مردم انتظار دارند ". وي همچنين با تمجيد از فيلمبرداري گفت: فضاي فيلم "با تطبيق نسبت 4: 3 با مجوز از Łukasz Żal (جنگ سرد) تقويت مي شود كه بيننده را مجبور مي كند به آنچه در قاب است بيشتر توجه كند." [20] The Observer's Wendy ايده نوشت: "اين سينمايي نيست كه احساس خوبي در شما ايجاد كند. همچنين مسير آشنايي را طي نمي كند. اما" من به پايان چيزها فكر مي كنم "يكي از جسورانه ترين فيلم هاي غير منتظره سال است ، يك وحشت روانشناختي ناخوشايند و ناراحت كننده ، اشباع شده از يك منطق رويايي متزلزل كه به حوزه كابوس ها سر مي زند. "[21]

در يك بازبيني مختصر تر ، آدام گراهام از ديترويت نيوز به فيلم C داد و بازي هاي Plemons و Buckley را عالي توصيف كرد اما با ابراز تاسف از داستان نوشت: ، و ما قبلاً در اين جاده پيموده ايم. "[22] براي مدت زمان ، استفاني زاكارك نوشت:" براي هر لحظه خام و تأثيرگذار بر بينش ، صدها ميلي ثانيه از اثبات كافمن وجود دارد كه نشان مي دهد او چه هوشمندي شكنجه شده است. ساختن Ending Things بايد سخت باشد و تماشاي آن بسيار خسته كننده است. [23]

فيلم سينمايي اصول

۸ بازديد

Tenet يك فيلم اكشن-مهيجي و علمي تخيلي در سال 2020 است كه توسط كريستوفر نولان نوشته و كارگرداني شده و آن را با اما توماس تهيه كرده است. در توليد مشترك بين انگلستان و ايالات متحده ، جان ديويد واشنگتن ، رابرت پتينسون ، اليزابت دبيكي ، ديمپل كاپاديا ، مايكل كين و كنت برانا بازي مي كنند. اين توطئه به دنبال يك عامل مخفي (واشنگتن) انجام مي شود زيرا او جريان زمان را براي جلوگيري از جنگ جهاني سوم دستكاري مي كند.

فيلم اصول

نولان پس از بيش از يك دهه درمورد ايده هاي اصلي تنت ، بيش از 5 سال زمان برد تا فيلمنامه را بنويسد. پيش توليد در اواخر سال 2018 و انتخاب بازيگران در مارس 2019 آغاز شد و فيلمبرداري اصلي از ماه مه تا نوامبر سه ماه در دانمارك ، استوني ، هند ، ايتاليا ، نروژ ، انگلستان و ايالات متحده ادامه داشت. Hoyte van Hoytema ، فيلمبردار ، روي 70 ميلي متر و IMAX شليك كرد. صحنه هاي دستكاري زمان به عقب و جلو فيلمبرداري شد. بيش از صد كشتي و هزاران وسيله اضافي استفاده شد.

به دليل بيماري همه گير COVID-19 سه بار به تأخير افتاد ، Tenet در انگليس در 26 آگوست 2020 و ايالات متحده در 3 سپتامبر 2020 در IMAX ، 35 و 70 ميلي متر آزاد شد. اين اولين قطب چادر هاليوود بود كه پس از تعطيلي همه گير در سينماها افتتاح شد و با فروشي برابر با 353 ميليون دلار در سراسر جهان ، اين فيلم را به چهارمين فيلم پردرآمد سال 2020 تبديل كرده است. ، و تصاوير ، هر چند برخي از صدا و طرح پيچيده را انتقاد كردند.

طرح

يك مأمور سيا به نام "شخصيت اصلي" كه نامش مشخص نيست ، در يك عمليات مخفي در يك خانه اپراي كيف شركت مي كند. يك سرباز نقابدار با يك خرده برجسته مشخص به او كمك مي كند ، كه به نظر مي رسد گلوله را از طريق يك فرد مسلح متخاصم "شليك نمي كند". پس از تصرف يك مصنوعات عجيب ، قهرمان داستان توسط مزدوران اسير مي شود. او قبل از مصرف قرص سيانور شكنجه را تحمل مي كند. او بيدار شد كه ياد گرفت قرص امتحان وفاداري او بود. تيم او كشته شده و مصنوع از دست رفته است.

قهرمان داستان اكنون در سازماني مخفي به نام تنت استخدام شده است. يك دانشمند گلوله هايي با آنتروپي "وارونه" را به او نشان مي دهد كه به آنها اجازه مي دهد در طول زمان به عقب حركت كنند. وي معتقد است كه آنها در آينده ساخته مي شوند و سلاحي وجود دارد كه مي تواند گذشته را از بين ببرد. با كمك يك تماس محلي ، نيل ، قهرمان داستان رديابي فشنگ هاي گلوله را به فروشنده اسلحه پريا سينگ مي دهد. او كشف مي كند كه او يكي از اعضاي Tenet است. آندري ساتور ، اليگارشي روسي ، كارتريج هاي وي را خريداري و معكوس كرد.

قهرمان داستان به همسر بيگانه ساتور ، كات ، يك ارزياب هنري نزديك مي شود كه ندانسته نقاشي جعلي گويا را به ساتور فروخت. ساتور از اين نقاشي براي سياه نمايي او استفاده مي كند و او را تحت كنترل خود نگه مي دارد. قهرمان داستان نقشه مي كشد تا نقشه را با نيل از فريپورت ، تأسيساتي در فرودگاه اسلو بدزدد. در آنجا ، آنها يك ماشين ، "تورنسيل" پيدا مي كنند ، و دو مرد نقابدار را دور مي كنند. پريا توضيح مي دهد كه دوربرگردان مي تواند آنتروپي اشيا objects و افراد را معكوس كند و مردان ماسك دار همان شخص بودند.

در ساحل آمالفي ، كت شخصيت اصلي را به ساتور معرفي مي كند ، اما مي فهمد كه نقاشي سالم است. اين سه نفر قايق سواري مي كنند و كت سعي مي كند ساتور را غرق كند ، اما قهرمان داستان او را نجات مي دهد. Protagonist پيشنهاد مي كند تا به Sator كمك كند پرونده اي را كه به گفته او حاوي Plutonium-241 است ، بازيابي كند. در تالين ، شخصيت اصلي و نيل در كمين كاروان زرهي قرار مي گيرند و پرونده را كه حاوي مصنوعات گمشده در كيف است ، مي دزدند. آنها توسط يك ساتور وارونه ، كه كت را گروگان گرفته است ، كمين مي كنند. قهرمان داستان يك پرونده خالي به ساتور مي دهد و او عقب مي كشد. قهرمان داستان كت را نجات مي دهد ، اما دستگير مي شود و به انبار ساتور منتقل مي شود.

ساتور معكوس با دور معكوس به كت شليك مي كند ، در حالي كه ساتور عادي محل مصنوع را مي طلبد. قهرمان داستان به او اطلاعات نادرست مي دهد. در حالي كه ساتور فرار مي كند ، عوامل تنه به رهبري ايوز شخصيت اصلي را نجات مي دهند. گروه كات را از طريق چرخش گردان ساتور برمي گردانند تا او را واژگون كند ، و نتيجه دور را معكوس مي كند. قهرمان داستان به محل كمين برمي گردد و ساتور را تعقيب مي كند. وسيله نقليه وي واژگون شده و ساتور آن را به آتش مي كشد. قهرمان دوباره توسط تيم Ives نجات مي يابد. نيل فاش مي كند كه او يكي از اعضاي تنت است.

قهرمان و نيل به زمان گذشته به فري پورت سفر مي كنند. در آنجا ، قهرمان داستان با خود گذشته خود مبارزه مي كند و وارد چرخش چرخ مي شود تا خود را برگرداند و به دنبال او نيل و كت. پريا توضيح مي دهد كه اين مصنوعات بخشهايي از يك "الگوريتم" است كه قادر است به طور فاجعه باري سياره اي را كه Sator مونتاژ مي كند وارونه كند.
ميدان ساتور ، ارائه عنوان فيلم ، محل سكانس آغازين (اپراي كي يف) و نام شخصيت ها يا شخصيت ها (A. Sator؛ Arepo جعل كننده گويا؛ و Rotas Security در اسلو فريپورت) [5]

كت نشان مي دهد كه ساتور از سرطان لوزالمعده در حال مرگ است. او الگوريتم را با سوئيچ مرده اي تحريك مي كند و معتقد است كه دنيا بايد با او بميرد. كت معتقد است كه ساتور در آخرين تعطيلات در كنار هم بودن در ويتنام خود را خواهد كشت. نيروهاي قهرمان ، نيل ، كت و تنت به آن روز برمي گردند تا كت بتواند مرگ ساتور را به تأخير بيندازد در حالي كه تنت الگوريتم را امن مي كند.

Tenet الگوريتم مونتاژ شده را به زادگاه ساتور ، استالسك -12 در سيبري شمالي رهگيري مي كند. در "حركت ناخنك زماني" ، سربازان تيم قرمز به موقع جلو مي روند ، در حالي كه نيروهاي تيم آبي به عقب حركت مي كنند. قهرمان و آيوز توسط جسدي نقابدار كه در كوله پشتي خود يك خرده ريز دارد كمك مي كند و دوباره به زندگي بازمي گردد. در ويتنام ، كت سوار قايق بادباني قايق Sator مي شود و او را به عنوان قهرمان داستان مي كشد و ايوز الگوريتم را ايمن مي كند.

قهرمان ، نيل و آيوز الگوريتم را شكسته و راه هاي جدائي را از هم جدا مي كنند. قهرمان داستان متوجه خرنقه اي روي كوله پشتي نيل مي شود. نيل فاش مي كند كه او سالها قبل توسط قهرمان داستان جذب شده بود و اين ماموريت پايان يك دوستي طولاني مدت است. پريا تلاش مي كند كت را ترور كند ، اما توسط قهرمان داستان كشته مي شود ، او متوجه شده است كه او مغز متفكر آينده تنت است.
قالب

جان ديويد واشنگتن به عنوان شخصيت اصلي ، يك عامل سيا [6] [7]
    رابرت پتينسون در نقش نيل ، مسئول پروتاگونيست [7]
    اليزابت دبيكي در نقش كاترين "كت" بارتون ، [8] ارزياب هنر و همسر ساتور [7] [9]
    ديمپل كاپاديا به عنوان پريا ، [7] قاچاقچي اسلحه [10]
    مارتين دونووان در نقش في ، [8] رئيس قهرمان سازمان سيا (10)
    فيونا داوريف به عنوان ويلر ، رهبر تيم آبي [11]
    يوري كولوكولنيكف در نقش ولكوف ، محافظ ساتور [8]
    Himesh Patel در نقش ماهير ، [12] فيكس كننده [11]
    كلمنس پوسي در نقش باربارا ، [13] [14] دانشمند [7]
    آرون تيلور-جانسون در نقش ايوز ، [15] يك فرمانده نظامي [16]
    مايكل كين در نقش سر مايكل كراسبي ، افسر اطلاعاتي انگليس [17]
    كنت برانا در نقش آندري ساتور ، [18] يك اليگارشي روسي كه با آينده ارتباط برقرار مي كند [19] [20]

توليد
پيش توليد

كريستوفر نولان ، نويسنده و كارگردان ، ايده هاي پشت تنت را در طول بيست سال تصور كرد [21] ، اما كار بر روي فيلمنامه را از سال 2014 آغاز كرد. [8] عنوان palindrome و كنايه از ميدان ساتور است. [8] [22] نولان تلاش خودآگاهانه اي را انجام داد تا از هرگونه تأثير ژانر جاسوسي غير از حافظه شخصي خود پرهيز كند. [23] روزي روزگاري در غرب (1968) از فيلمنامه نويسي الهام گرفت. [21] كيپ ثورن ، فيزيكدان نظري ، كه با نولان در زمينه Interstellar (2014) كار مي كرد ، در مورد موضوعات فيزيك زمان و كوانتوم مشاوره شد. [24] پيش توليد از اواخر سال 2018 تا اوايل سال 2019 به طول انجاميد و رئيس بخش ها براي آماده سازي 5 ماه فرصت داشتند. [8] ناظر جلوه هاي ويژه ، اسكات آر فيشر ، فيلم ها و مستندهاي جنگ جهاني دوم را تماشا مي كرد تا نقاط مرجع واقع گرايي را پيدا كند. [25] طراح توليد ناتان كرولي از شركت هميلتون واچ درخواست كرد كه حدود سي ساعت مچي نظامي توليد كند ، هر آنالوگ با شمارش معكوس ديجيتال. [26] نولان و كرولي در فوريه و آوريل 2019 به مكان هاي جست و جو رفتند. نااميد از اپراي سلطنتي سوئد به عنوان يك مكان بالقوه براي خانه اپراي كيف ، كرولي آن را به Linnahall تغيير داد ، كه مناسب ميل او براي معماري بروتاليسم بود. برج شري وردان به جاي آنتيليا انتخاب شد ، زيرا دومي از امنيت بالايي برخوردار بود. باشگاه ملي ليبرال به جاي Sotheby's قرار گرفت ، كه مديريت آن از شركت در آن خودداري كرد. و هنگامي كه مدرسه ابتدايي Thornhill در Islington و مدرسه Channing نامناسب ارزيابي شد ، آنها به Cannon Hall رسيدند. نمونه هاي اوليه غالباً به صورت سه بعدي چاپ مي شدند. طراح لباس جفري كورلند و تيمش لباسها را در ايالات متحده بريدند و بخيه زدند و آنها را براي بازيگران اصلي و هزاران نفر ديگر توليد كردند. [8] [27]
ريخته گري

جان ديويد واشنگتن ، رابرت پتينسون و اليزابت دبيكي در مارس 2019 انتخاب شدند. [28] [29] واشنگتن ، پتينسون و دبيكي هر كدام مجاز به خواندن فيلمنامه بودند در حالي كه در يك اتاق حبس شده بودند. [19] [21] [30] نولان واشنگتن را براي بازي در BlacKkKlansman (2018) انتخاب كرد. [31] واشنگتن خاطرات روزانه اي را نگهداري مي كرد كه در آن آنها داستان پيشين قهرمان را گسترش مي داد. [32] ديدن پتينسون در Good Time (2017) تأثير قابل توجهي در تهيه كننده اما توماس ايجاد كرد. [8] پتينسون رفتارهاي شخصيت خود را بر اساس شيوه نويسنده كريستوفر هيتچنز بنا نهاد. [33] در حالي كه كت در ابتدا قصد داشت يك زن مسن تر باشد ، حضور دبيكي در بيوه ها (2018) سازندگان فيلم را متقاعد كرد. [8] بازيگران فيلم هاي ديمپل كاپاديا ، آرون تيلور-جانسون ، كلمنس پوسي ، مايكل كين و كنت براناگ با شروع فيلمبرداري اعلام شدند. [34] تست صفحه نمايش كاپاديا توسط كارگردان Homi Adajania هنگام كار در فيلم Angrezi Medium در سال 2020 انجام شد. [35] پوسي در آن زمان فرزند دوم خود را باردار بود ، چيزي كه توماس تصميم گرفت آن را قابل مشاهده كند. [8] صفحات كين فقط براي يك روز كار در اختيار او قرار گرفت. [36] براناگ توليد خود را در كارگرداني Death on the Nile (2020) براي انجام اين بخش به برنامه ريزي مجدد رساند و ادعا كرد كه بيش از هر زمان ديگري در كارنامه خود اين نسخه را مطالعه كرده است. [8] Himesh Patel در ماه اوت پيوست. [37] مارتين دونووان در اولين تريلر فاش شد. [38] فيونا دوريف و يوري كولوكولنيكف بعداً شامل شدند. [39] نقش دوريف ويلر اشاره به فيزيكدان نظري جان آرچيبالد ويلر است. [8]

فيلم هرگز به ندرت گاهي هميشه

۷ بازديد

Never Rarely ზოგჯერ Always هميشه يك فيلم درام است كه توسط اليزا هيتمن نوشته و كارگرداني شده است. در آن سيدني فلانيگان ، تاليا ريدر ، تئودور پلرين ، رايان اگولد و شارون ون اتن بازي مي كنند. اين اولين نمايش جهاني خود را در جشنواره فيلم ساندنس در 24 ژانويه 2020 انجام داد. همچنين براي انتخاب خرس طلايي در بخش اصلي رقابت در هفتادمين جشنواره بين المللي فيلم برلين ، جايي كه برنده جايزه بزرگ هيئت داوران خرس نقره اي شد ، انتخاب شد. [ 4] [5] [6]

اين فيلم توسط Focus Features در 13 مارس 2020 در ايالات متحده اكران شد.

فيلم هرگز به ندرت گاهي هميشه

 

طرح

پائيزه كالاهان 17 ساله شك دارد كه باردار است و به يك مركز بارداري در بحران مراجعه مي كند. در مركز ، او آزمايش فروشگاه دارو را انجام مي دهد كه 10 هفته بارداري او را تأييد مي كند. اگرچه او بلافاصله مي خواهد بارداري را خاتمه دهد ، اما در مورد فرزندخواندگي به او ادبيات داده مي شود و يك فيلم ضد سقط جنين به او نشان داده مي شود.

وي پس از اينكه فهميد بدون رضايت والدين قادر به سقط جنين در پنسيلوانيا نيست ، سعي مي كند با بلعيدن قرص ها و مشت زدن به شكم خود ، سقط جنين را القا كند. وقتي اين روش ها شكست مي خورد ، او به پسر عموي خود ، اسكايلار ، اعتماد مي كند كه باردار است. Skylar پول نقد را از فروشگاه مواد غذايي محل كار خود مي دزد و هر دو بليط شهر نيويورك را مي خرند.

آنها در اتوبوس با جاسپر ، مرد جواني روبرو مي شوند كه مدام به Skylar علاقه مند است ، حتي اگر سعي كند او را منفجر كند.

در كلينيك والدين برنامه ريزي شده ، پائيزن مي فهمد كه مركز بارداري در بحران به او دروغ گفته است كه چقدر زندگي مي كند و او در واقع 18 هفته باردار است. اگرچه او هنوز قادر به سقط جنين است ، اما براي انجام سقط بايد صبح روز بعد به يك درمانگاه ثانويه مراجعه كند.

پاييز و اسكايلار يك شب ناخوشايند را سوار مترو مي كنند و در يك بازي به بازي مي پردازند. صبح روز بعد در كلينيك ، پائيزون مي فهمد كه سقط جنين در سه ماهه دوم يك روش دو روزه است و پرداخت هزينه سقط جنين بيشتر بودجه وي را از بين مي برد. مشاور همچنين از او س seriesالاتي راجع به شركاي جنسي اش مي پرسد كه نشان مي دهد شركاي پاييز از نظر جسمي و جنسي سو ab استفاده كرده اند.

از نظر پول ، اسكايلار متوجه شد كه اين دو راهي براي رفتن به خانه ندارند. در حالي كه پاييز از تماس اسكايلار با مادران خود امتناع مي ورزد ، اسكايلر به جاسپر مي رسد و آنها را به بولينگ و كارائوكه مي برد. در آخر شب ، اسكايلار از جاسپر مي خواهد كه پول بليط اتوبوسشان را به آنها وام دهد كه با اين كار موافقت مي كند. اسكايلر براي يافتن دستگاه خودپرداز با جاسپر مي رود و بعداً پاييز به دنبال آنها مي رود. او آنها را پيدا مي كند كه پشت ستوني در حال بوسيدن هستند. پاييز كه فهميد اسكايلار آن را دوست ندارد ، از پشت ستون اسكايلر را مي گيرد تا او را راحت كند.

صبح ، پاييز به ملاقات خود مي رود و سقط مي كند. پاييز و اسكايلار به يك رستوران مي روند ، جايي كه اسكايلار از او درباره روش كار س aboutال مي كند اما پاييز همچنان مبهم است. اين دو با اتوبوس به پنسيلوانيا برگشتند.

قالب

    سيدني فلانيگان به عنوان پاييز
    تاليا رايدر در نقش Skylar
    تئودور پلرين در نقش جاسپر
    رايان اگولد در نقش تد
    شارون ون اتن در نقش مادر
    كلي چاپمن به عنوان مددكار اجتماعي
    كيم ريوس لين به عنوان متخصص بيهوشي
    درو سلتزر به عنوان مدير ريك
    كارولينا اسپيرو به عنوان مشاور مالي

توليد

در آوريل 2019 ، اعلام شد كه سيدني فلانيگان ، تاليا رايدر ، تئودور پلرين ، رايان اگولد و شارون ون اتن به جمع بازيگران اين فيلم پيوستند و اليزا هيتمن فيلمنامه اي را كه كارگرداني كرده كارگرداني كرد. آدل رومانسكي و سارا مورفي اين فيلم را تحت پرچم پاستل پروداكشنز توليد خواهند كرد ، در حالي كه رز گارنت ، تيم هدينگتون ، اليكا پورتنوي و الكس اورلوفسكي به ترتيب زير آگهي هاي فيلم هاي BBC Films و Tango Entertainment تهيه كنندگي اين فيلم را بر عهده دارند. Focus Features توزيع خواهد كرد. [7]

عكاسي اصلي در فوريه 2019 آغاز شد. [8]
رهايي

اولين نمايش آن در جشنواره فيلم ساندنس در 24 ژانويه سال 2020 بود. [9] در ايالات متحده در تاريخ 13 مارس 2020 منتشر شد. [10] با توجه به بيماري همه گير COVID-19 ، اين فيلم در 3 آوريل سال 2020 با تقاضاي فيلم منتشر شد. Focus در مورد بازنشر فيلم به صورت تئاتري بحث داشت اما پس از افتتاح مجدد سالن ها نگران رقابت بود. [12] پس از اينكه براي اكران نمايشي در ابتدا برنامه ريزي شده بود ، در 13 مه سال 2020 از طريق فيلم درخواستي در انگلستان منتشر شد. [13]
پذيرايي

در سينماها ، هرگز به ندرت گاهي اوقات هميشه هميشه 16655 دلار درآمد كسب كرد. [14]
پاسخ انتقادي

در وب سايت تجمع نظر Rotten Tomatoes ، اين فيلم داراي 99٪ تاييد بر اساس 189 بررسي و ميانگين امتياز 8.58 / 10 است. در اجماع انتقادي اين سايت آمده است: "با قدرت بازيگري و كارگرداني ، هرگز به ندرت گاهي اوقات هميشه اليزا هيتمن ، نويسنده-كارگردان را به عنوان فيلمساز حساسيت و لطف غيرمعمول مجدداً تأييد مي كند." [15] در مورد Metacritic ، امتياز فيلم با ميانگين وزني 91 از 100 است. ، بر اساس 34 منتقد ، نشانگر "تحسين جهاني" است. [16]
تقدير مي كند

هرگز به ندرت گاهي اوقات هميشه در جشنواره فيلم ساندنس 2020 براي جايزه بزرگ هيئت داوران دراماتيك ايالات متحده شركت مي كرد ، جايي كه برنده جايزه ويژه هيئت داوران براي نئو رئاليسم شد. [17] اين فيلم همچنين براي رقابت براي خرس طلايي در بخش اصلي رقابت در هفتادمين جشنواره بين المللي فيلم برلين انتخاب شد و جايزه بزرگ هيئت داوران خرس نقره اي ، دومين جايزه معتبر جشنواره را از آن خود كرد. [18]

فيلم سينمايي Da 5 Bloods

۸ بازديد

Da 5 Bloods يك فيلم درام جنگي آمريكايي در سال 2020 به كارگرداني ، تهيه كنندگي و نويسندگي مشترك اسپايك لي است. در اين فيلم دلوروي ليندو ، جاناتان ميجرز ، كلارك پيترز ، جاني تري نگوين ، نورم لوئيس ، ايسيا ويتلاك جونيور ، ملاني تيري ، پل والتر هاوزر ، جاسپر پاكونن ، ژان رنو و چادويك بوزمن حضور دارند. خلاصه داستان فيلم ، گروهي متشكل از چهار جانباز پير ويتنام را دنبال مي كند كه در جستجوي بقاياي رهبر دسته افتاده خود و همچنين گنجي كه هنگام خدمت در آنجا دفن كرده اند ، به كشور بازمي گردند.

در ابتدا توسط دني بيلسون و پاول دي ميو در سال 2013 نوشته شده بود ، و پس از همكاري موفق اين زوج در BlacKkKlansman (2018) ، لي و كوين ويلموت دوباره متن فيلمنامه را كار كردند. بازيگران در فوريه 2019 به اين فيلم پيوستند و فيلمبرداري يك ماه بعد آغاز شد و تا ژوئن ادامه داشت و در جنوب شرقي آسيا انجام شد. اين فيلم با بودجه توليد 30 تا 50 ميليون دلار در ميان گرانترين فيلمهاي لي قرار دارد.

اين فيلم توسط نتفليكس در 12 ژوئن سال 2020 اكران شد. [3] با انتقاد منتقدين از كارگرداني ، داستان ، مضامين ، فيلمبرداري و عملكرد ليندو ، منتقدين از آن نظر مثبت گرفتند ، منتقدان آن را به عنوان يك فيلم بسيار "تأثيرگذار" ارزيابي كردند.

طرح

در طول جنگ ويتنام ، گروهي از سربازان ارتش سياه ارتش لشكر 1 پياده ، [4] پل ، اوتيس ، ادي ، ملوين و رهبر دسته آنها نورمن ، كه خود را "خون" مي نامند ، محل سقوط هواپيماي سيا را تأمين مي كنند محموله هاي خود را ، قفسه اي از شمش هاي طلا ، به عنوان پرداخت براي مردم لاهو براي كمك به آنها در مبارزه با ويت كنگ ، بازيابي كند. خون ها تصميم مي گيرند طلا را براي خود بگيرند و آن را دفن كنند تا بعداً بتوانند آن را بازيابي كنند. با اين حال ، در ضد حمله ويتنامي ، نورمن كشته مي شود و خونين ها نمي توانند طلاي مدفون شده را پس از اعتصاب ناپالم ، تمام نشانه هاي شناسايي را از بين ببرند.

در حال حاضر ، پل ، اوتيس ، ادي و ملوين در شهر هوشي مين ديدار مي كنند. رانش زمين اخير هواپيماي سقوط كرده را كشف كرده بود و با اين اطلاعات جديد آنها قصد دارند طلا و جسد نورمن را پيدا كنند. اوتيس با دوست دختر قديمي ويتنامي خود Tiên متحد مي شود ، كه فاش مي كند او پدر فرزند بزرگ شده او است. Tiên Bloods را به Desroche ، تاجر فرانسوي معرفي مي كند كه موافقت مي كند به محض بازيابي خون ، طلا را از ويتنام قاچاق كند. به زودي پس از آن ، ديويد ، پسر پل به اين مأموريت پيوست.

Vinh ، يك راهنماي تور استخدام شده توسط Bloods ، گروه را به خارج از كشور هدايت مي كند ، جايي كه درگيري با يك تاجر محلي پال را مجبور مي كند اعتراف كند كه او داراي اختلال استرس پس از سانحه است. در يك بار هتل ، ديويد با هدي ، بنيانگذار LAMB ، سازماني كه به پاكسازي مين ها اختصاص دارد ، ملاقات مي كند. روز بعد ، وينه گروه را رها مي كند و به آنها مي گويد چند روز ديگر آنها را تحويل مي گيرد. در طول شب اول آنها ، پل يك قبضه اسلحه را كه توسط Tiên مخفيانه به او داده شده بود توقيف مي كند و به انگيزه هاي خود مشكوك مي شود. سرانجام ، خونين ميله هاي طلا را در آن طرف تپه پراكنده مي يابد. آنها همچنين بقاياي نورمن را پيدا مي كنند و بر روي آنها دعا مي كنند. ادي فاش مي كند كه هزينه هاي بيش از حد او باعث شكست او شده است ، اما خون اصلي برنامه اصلي نورمن را براي دادن طلا به برادران سياه پوست خود در ايالات متحده يادآوري مي كند.

در پياده روي ، ادي پا به مين مي گذارد و كشته مي شود. در هرج و مرج ، ديويد يك مين را نيز قدم مي گذارد اما آن را راه نمي اندازد ، دقيقاً همانطور كه هدي و دو داوطلب ديگر از LAMB ، سايمون و سپو ظاهر مي شوند. پل و ديگران موفق شدند داوود را به سلامت از مين بكشند. سپس پولس سه تفنگ خارجي را با اسلحه اوتيس به گروگان گرفت ، هراس انگيز است كه آنها آنها را به مقامات گزارش مي دهند. در طول شب سپو فرار مي كند در حالي كه ديويد و ديگران به زور اسلحه را از پل مي گيرند.

هنگامي كه خونها با وينه در محل قرار ملاقات توافق شده ملاقات مي كنند ، گروهي از افراد مسلح حاضر مي شوند تا طلا را در ازاي سپو ، كه اسير كرده اند ، طلب كنند. نتيجه يك تيراندازي منجر به اصابت گلوله به پاي ديويد و كشته شدن Seppo توسط مين در هنگام تلاش براي فرار شد. همه افراد مسلح توسط Bloods كشته مي شوند ، به جز يك نفر كه فرار مي كند. با فرض اينكه دسروچه از آنها عبور كرده است ، وين پيشنهاد مي كند كه به يك معبد متروك نزديك برويد و از خود در برابر نيروهاي مسلح دفاع كنيد. پل كه نمي خواهد به وينه اعتماد كند ، سهم خود را از طلا مي گيرد و به تنهايي به جنگل مي رود. خونهاي باقيمانده براي دردسر خود سهمي از طلاي باقي مانده را به وينه ، هدي و سايمون ارائه مي دهند.

همانطور كه به خودش خشمگين مي شود ، پل ديدگاهي در مورد نورمن دارد كه به او يادآوري مي كند او كسي است كه او را كشته است ، در حين آتش سوزي به طور تصادفي به او شليك كرده است و بايد گناه خود را كنار بگذارد. مردان دسروش پل را پيدا مي كنند و او را مي كشند. در معبد ، دسروچه و افراد مسلح مي رسند. اوتيس ، ملوين و وينه پس از رويارويي با فرانسوي ، اكنون با پوشيدن كلاه MAGA پل ، شروع به تيراندازي كردند و همه مردان دسروش را كشتند. دسروش اوتيس را زخمي مي كند و سعي مي كند او را با نارنجك دستي به پايان برساند ، اما ملوين با پريدن از بالاي آن خود را فدا مي كند. دسروچه خود را براي اعدام اوتيس آماده مي كند ، اما ديويد با اسلحه اوتيس شليك مي كند و او را مي كشد.

Vinh به خونهاي زنده مانده كمك مي كند تا طلا را به اشتراك بگذارند. بيوه ملوين سهم خود را دريافت مي كند و ادي به يك سازمان Black Lives Matter مي رود. هدي و سايمون سهام خود را به نام Seppo به LAMB اهدا مي كنند. بقاياي نورمن توسط ارتش براي خانواده اش به خانه آورده مي شود. داوود نامه اي از پولس را مي خواند كه به او مي گويد هميشه او را دوست خواهي داشت. اوتيس براي اولين بار به ديدار Tiên مي رود و با دخترش رابطه برقرار مي كند.
قالب

    دلروي ليندو در نقش پل
    جاناتان ميجرز در نقش ديويد
    كلارك پيترز در نقش اوتيس
    نورم لوئيس در نقش ادي
    ايسيا ويتلاك جونيور در نقش ملوين

جاني تري نگوين در نقش وينه
    ملاني تيري در نقش هدي بوويه
    پل والتر هاوزر در نقش سيمون
    ياسپر پاككنن در نقش سپو هاولين
    چادويك بوسمن در نقش "استورمين" نورمن ارل هالووي
    ژان رنو در نقش دسروشه
    ورونيكا نگو در نقش هانوي هانا
    Lê Y Lan به عنوان Tiên
    نگوين نگوك لام به عنوان كوين
    سندي هانگ فيم در نقش ميشون

توليد
توسعه و ريخته گري

اين فيلم در ابتدا فيلمنامه اي بود كه توسط دني بيلسون و پاول دي مئو در سال 2013 منتشر شد با عنوان آخرين تور ، با تهيه كنندگي اجرايي مايك بوندلي و باري لوين و كارگرداني اليور استون. [5] پس از انصراف استون در سال 2016 ، اسپايك لي و كوين ويلموت پس از اتمام BlacKkKlansman (2018) و تغيير آن به ديدگاه آفريقايي-آمريكايي ، دوباره نوشتند. [1] ساموئل ال جكسون ، جيانكارلو اسپوزيتو ، دون چيدل و جان ديويد واشنگتن در نقش هاي اصلي چشم داشتند ، اما همه آنها به دليل درگيري برنامه ريزي شدند. [6] در فوريه 2019 ، اعلام شد كه نتفليكس اين فيلم را توزيع خواهد كرد ، با بازي چادويك بوسمن ، دلروي ليندو و ژان رنو. [7] جاناتان ميجرز براي پيوستن به اواخر همان ماه وارد مذاكره شد. [8] در مارس 2019 ، پل والتر هاوزر ، كلارك پيترز ، ايسيا ويتلاك جونيور ، نورم لوئيس ، ملاني تيري و جاسپر پاكونن به جمع بازيگران فيلم پيوستند. [9] [10] اسپوزيتو نيز براي بازيگران تاييد شد ، اگرچه بعداً انصراف داد. [11]
فيلمبرداري

فيلمبرداري در 23 مارس 2019 آغاز شد. [12] توليد سه ماه به طول انجاميد ، بيشتر در شهر هوشي مين ، بانكوك و چيانگ ماي فيلمبرداري شد. بر خلاف فيلم هاي ديگر ، از جمله فيلم ايرلندي نتفليكس ، لي بازيگران اصلي را داشت (بيشتر آنها 60 ساله بودند) بدون استفاده از فن آوري ضد پيري يا گريم ، نوار نسخه هاي 20 ساله خود را در سكانس هاي فلش بك بازي مي كنند. براي عكس نهايي نسخه هاي 20 ساله آنها. [1] سكانس هاي دهه 1960 بر روي فيلم 16 ميلي متري نيز ضبط شد ، لي با انتخاب صحنه هاي مدرن به صورت ديجيتالي ، لي مجبور شد Netflix را راضي كند تا به او اجازه دهد. نيوتن توماس سيگل ، فيلمبردار ، به اين فكر افتاد كه سكانسهاي ويتنام را با استفاده از نوع دوربين و فيلم موجود در آن دوران فيلمبرداري كند. [13]

فيلم انتقام جويان (2019)

۶ بازديد

Avengers: Endgame يك فيلم ابرقهرماني آمريكايي در سال 2019 است كه بر اساس تيم ابرقهرمانان Marvel Comics Avengers ساخته شده توسط استوديوي مارول و توسط استوديوي Walt Disney Motion Pictures توزيع شده است. اين دنباله مستقيم فيلم Avengers: Infinity War (2018) و بيست و دومين فيلم در دنياي سينمايي مارول (MCU) است. اين فيلم به كارگرداني آنتوني و جو روسو و نويسندگي كريستوفر ماركوس و استيون مك فيلي ساخته شده است و در آن بازيگران گروهي شامل رابرت داوني جونيور ، كريس ايوانز ، مارك روفالو ، كريس همسورث ، اسكارلت جوهانسون ، جرمي رنر ، دون چيدل ، پل رود ، بري لارسون ، كارن گيلان ، دانايي گوريرا ، بنديكت وونگ ، جون فاورو ، بردلي كوپر ، گوينت پالترو و جاش برولين. در اين فيلم ، اعضاي بازمانده انتقام جويان و متحدان آنها تلاش مي كنند تا خسارت وارده به ثانوس در جنگ بي نهايت را برگردانند.

اين فيلم در اكتبر 2014 با عنوان Avengers: Infinity War - Part 2 اعلام شد ، اما بعداً مارول اين عنوان را حذف كرد. برادران روسو در آوريل 2015 به عنوان كارگردان پيوستند ، ماركوس و مك فيلي براي نوشتن فيلمنامه يك ماه بعد وارد برنامه شدند. اين فيلم به عنوان نتيجه گيري از داستان MCU تا آن مرحله عمل مي كند و قوس هاي داستان را براي چندين شخصيت اصلي به پايان مي رساند. خلاصه داستان چند لحظه از فيلم هاي قبلي است و بازيگران و تنظيمات را از كل امتيازات و همچنين موسيقي فيلم هاي قبلي باز مي گرداند. فيلمبرداري در آگوست 2017 در استوديوي Pinewood Atlanta در Fayette County ، جورجيا آغاز شد و با جنگ Infinity War پشت سر هم فيلمبرداري كرد و در ژانويه 2018 به پايان رسيد. فيلمبرداري اضافي در مناطق مترو و مركز شهر آتلانتا ، نيويورك ، اسكاتلند و انگليس انجام شد. . اين عنوان رسمي در دسامبر 2018 فاش شد. با بودجه تخميني 356 ميليون دلار ، يكي از گرانترين فيلمهاي ساخته شده است.

انتقام جويان: پايان بازي بسيار مورد انتظار بود و ديزني با بزرگترين كمپين بازاريابي مارول از اين فيلم حمايت كرد. اولين بار در 22 آوريل 2019 در لس آنجلس به نمايش درآمد و در 26 فوريه آوريل به عنوان بخشي از مرحله سه MCU با نمايش تئاتر در ايالات متحده منتشر شد. اين فيلم به دليل كارگرداني ، بازيگري ، امتياز موسيقي ، سكانس هاي اكشن ، جلوه هاي تصويري و وزن احساسي مورد ستايش قرار گرفت و منتقدان اوج فيلم 22 فيلم را تحسين كردند. اين فروش در سراسر جهان تقريباً 2.8 ميليارد دلار درآمد كسب كرد و در كل نمايش تئاتر Infinity War تنها در يازده روز پيشي گرفت و ركورد هاي زيادي را در گيشه شكست ، از جمله تبديل به پردرآمدترين فيلم تمام ادوار. اين فيلم جوايز و نامزدهاي بي شماري از جمله نامزدي بهترين جلوه هاي بصري در آكادمي 92 ، سه نامزد 25 امين جوايز منتقدان (برنده دو جايزه) و نامزدي جلوه هاي ويژه بصري در هفتاد و سومين دوره جوايز فيلم آكادمي انگليس را دريافت كرد.

طرح

بيست و سه روز پس از آنكه تانوس از دستكش بي نهايت براي از هم پاشيدن نيمي از زندگي در جهان استفاده كرد ، [N 1] كارول دنورس توني استارك و سحابي را از اعماق فضا نجات داده و آنها را به زمين بازگرداند ، جايي كه آنها با انتقام جويان باقيمانده متحد مي شوند - بروس بنر ، استيو راجرز ، ثور ، ناتاشا رومانوف و جيمز رودز — و راكت. آنها با قرار دادن Thanos در يك سياره خالي از سكنه ، قصد دارند از Infinity Stones براي معكوس كردن "Snap" استفاده كنند ، اما Thanos نشان داد كه او براي جلوگيري از استفاده بيشتر ، Stones را نابود كرده است. خشمگين ، ثور سر از تنسوس جدا مي كند.

پنج سال بعد ، اسكات لانگ از قلمرو كوانتوم فرار مي كند. [N 2] در محوطه انتقام جويان ، او براي رومانوف و راجرز توضيح داد كه پنج ساعت تجربه كرده است ، نه سال ، در حالي كه گرفتار شده است. آنها با استناد به نظريه قلمرو كوانتوم مي توانند به مسافرت در زمان بپردازند ، از استارك مي خواهند تا به آنها كمك كند سنگهاي گذشته را بدست آورند تا اقدامات Thanos در زمان حال را خنثي كنند. استارك از فكر كردن ، درمورد همسرش ، پپر پاتس ، و دخترش ، مورگان ، امتناع مي ورزد ، اما پس از مرگ در مورد مرگ پيتر پاركر ، اين كار را رها مي كند. استارك ، راكت و بنر كه از آن زمان هوش خود را با قدرت هالك ادغام كرده اند ، يك ماشين زمان مي سازند. يادداشت هاي بنر تغيير گذشته بر حال آنها تأثير نمي گذارد. در عوض هر تغييري واقعيتهاي متناوب شاخه اي ايجاد مي كند. او و راكت از خانه جديد پناهندگان آسگارديان در نروژ - نيو آسگارد - براي استخدام ثور ، كه اكنون اضافه وزن دارد و به شدت مشروب مي نوشد ، به دليل ناكامي در جلوگيري از توقف تانوس ، نااميد شدند. در توكيو ، رومانوف كلينت بارتون را استخدام مي كند ، كه اكنون به دنبال از هم پاشيدگي تانوس در خانواده اش هوشيار است.

بنر ، لانگ ، راجرز و استارك در سال 2012 به شهر نيويورك سفر مي كنند. [N 3] بنر از Sanctum Sanctorum بازديد مي كند و باستان را متقاعد مي كند كه Stone Time را به او بدهد. در برج استارك ، راجرز سنگ ذهن را بازيابي مي كند ، اما تلاش استارك و لنگ براي سرقت سنگ فضايي با شكست مواجه مي شود و به لوكي 2012 اجازه مي دهد با آن فرار كند. راجرز و استارك به S.H.I.E.L.D سفر مي كنند. دفتر مركزي در سال 1970 ، جايي كه استارك نسخه قبلي سنگ فضايي را بدست مي آورد و با پدرش هوارد روبرو مي شود. راجرز Pym Particles را از Hank Pym مي دزد تا در بازگشت به زمان حال استفاده كند و جاسوسان عشق پگي كارتر را از دست داده اند.

در همين حال ، راكت و ثور در سال 2013 به آسگارد سفر مي كنند و Reality Stone را از جين فاستر استخراج مي كنند [N 4] و چكش Thor Mjolnir را بازيابي مي كنند. بارتون و رومانوف در سال 2014 به ورمير سفر مي كنند ، جايي كه نگهدارنده Soul Stone ، جمجمه سرخ ، نشان مي دهد كه تنها با فدا كردن كسي كه دوستشان دارد مي توان به دست آورد. رومانوف خود را فدا مي كند ، و به بارتون اجازه مي دهد سنگ روح را بدست آورد. سحابي و رودز در سال 2014 به موراگ سفر مي كنند و قبل از اينكه پيتر كوئيل بتواند Power Stone را بدزدند. [N 5] رودس با Power Stone به زمان حال بازگشت ، اما وقتي پيوندهاي سايبرنتيك با ساير افراد قبلي خود ارتباط برقرار مي كنند ، سحابي ناتوان مي شود و اجازه 2014 مي دهد Thanos تا از سرنوشت خود به دست انتقام جويان مطلع شود. Thanos سحابي 2014 را جايگزين سحابي امروزي مي كند.

با متحد شدن در زمان حال ، انتقام جويان Stones را در يك دستكش فناوري كه Stark ، Banner و Rocket ايجاد كرده اند قرار مي دهند. بنر ، مقاوم ترين در برابر اشعه گاماي استونز ، براي استفاده از دستكش انتخاب مي شود و تجزيه را از بين مي برد. در همين حال ، 2014 سحابي از ماشين زمان براي انتقال 2014 ثانوس و كشتي جنگي او به زمان حال استفاده مي كند ، جايي كه او به مجموعه انتقام جويان كه به دنبال سنگ ها است حمله مي كند. سحابي امروزي گامورا را به خيانت به ثانوس 2014 متقاعد مي كند اما قادر به قانع كردن سحابي 2014 نيست و مجبور به كشتن او مي شود. در مواجهه با استارك ، ثور و يك راجرز زبردست مجولنير ، ثانوس آنها را بزرگتر مي كند و ارتش خود را از كشتي جنگي خود احضار مي كند تا Stones را بازيابي كند ، قصد دارد از آنها براي تخريب جهان و ايجاد جهان جديد استفاده كند. استيون استرنج به همراه ساير جادوگران ، انتقام جويان و نگهبانان كهكشان ، جنگجويان و ارتش هاي واكاندا و آسگارد براي جنگ با ثانوس و ارتشش به آنجا مي آيد. Danvers مي رسد و كشتي جنگي Thanos را منهدم مي كند ، اما Thanos بر او غلبه مي كند و دستكش را مي گيرد. استارك استونز را مي دزد و از آنها براي از هم پاشيدن ثانوس و ارتشش ، به قيمت جان خود ، استفاده مي كند.

ثور پس از تشييع جنازه استارك ، والكيري را به عنوان حاكم جديد نيو آسگارد منصوب مي كند و به نگهبانان پيوست. راجرز Infinity Stones و Mjolnir را به جدول زماني اصلي خود بازمي گرداند و در گذشته باقي مي ماند تا با كارتر زندگي كند. در حال حاضر ، يك راجرز مسن سپر و گوشته خود را به سام ويلسون منتقل مي كند.

قالب

    رابرت داوني جونيور در نقش توني استارك / مرد آهني: [3] [4]
    طبق گفته كارگردانان جو و آنتوني روسو ، داوني تنها بازيگري بود كه كل فيلمنامه اين فيلم را دريافت كرد. [5] كريستوفر ماركوس و استيون مك فيلي نويسندگان فيلمنامه مي دانستند كه مرگ استارك هم به عنوان "[حركت] به سوي از خودگذشتگي" و هم به عنوان پايان "فصل" استارك اجتناب ناپذير است. آنها احساس كردند كه مرگ او پس از اعطاي "زندگي كامل بازنشستگي" به او حاصل شده است ، و افزودند: "اين زندگي است كه او در تلاش بوده است ... آنها ازدواج كردند ، يك بچه داشتند ، عالي بود. اين مرگ خوبي است. "مثل يك تراژدي احساس مي شود. اين يك زندگي قهرمانانه و تمام شده است." [6] جو روسو توضيح داد كه استارك "هميشه مي دانست كه مي خواهد بميرد ، زيرا او هرگز نمي تواند اين تصور را در خود حفظ كند كه از جهان محافظت نمي كند" و افزود كه "استارك از همه انتقام جويان بود زيرا" استارك از همه دلهره آورتر است ... به خاطر قلبش. "[7] روس ها خواستار تأييد داوني براي قوس استارك بودند كه آنها از زمان كاپيتان آمريكا ساخته بودند: جنگ داخلي (2016). [8]
    كريس ايوانز در نقش استيو راجرز / كاپيتان آمريكا: [6]
    ماركوس راجرز را كسي توصيف كرد كه "در حال حركت به سوي نوعي منافع شخصي روشنگرانه" است. هم او و هم مك فيلي مي دانستند كه قصد دارد "رقص" اي را كه به پگي كارتر در فيلم Captain America: The First Avenger (2011) قول داده بود بدست آورد ، در حالي كه مكفي گفت: "او يك زندگي را به تعويق انداخت تا به وظيفه خود عمل كند. به همين دليل من اين كار را نكردم" فكر مي كنم ما هرگز قصد كشتن او را داشتيم. زيرا اين قوس نيست. قوس اين است كه ، من سرانجام مي توانم سپر خود را بگذارم زيرا من آن را به دست آورده ام. "[6] پاتريك گورمن مرجع مجموعه اي را براي يك استيو پير ارائه داد. راجرز. [9] [10]
    مارك روفالو به عنوان بروس بنر / هالك: [11]
    در اين فيلم ، بنر موفق شده است دو طرف خود را با آزمايش گاما متعادل كند و به او اين امكان را مي دهد تا هوش خود را با قدرت و قامت جسمي هالك تركيب كند ، [12] بر اساس هويت كتاب كميك "پروفسور هالك". [13] در مقايسه با قهرمانان ديگر ، كه به دليل از دست دادن در برابر Thanos بي انگيزه شده بودند ، بنر تنها شخصيتي است كه اميدوار است ، و آنتوني روسو توضيح مي دهد ، "بنر تنها شخصيتي است كه در واقع براي آينده اي درخشان ساخته مي شود ، سعي دارد چيزي كاملاً جديد بسازد. و چيز كاملا جديدي پيدا كنيد ... بنر كسي است كه قهرمانانه تر است به اين معنا كه اراده خود را براي ادامه تلاش حفظ كند. "[14] اين نتيجه گيري يك قوس شخصيت است كه در Thor: Ragnarok (2017) تاسيس شد و ادامه يافت انتقام جويان: جنگ بي نهايت. [15]

كريس همسورث در نقش ثور: [16]
ثور اكنون پس از نابودي چكش خود ، Mjolnir ، در Thor: Ragnarok ، يك تبر عرفاني معروف به Stormbreaker دارد. [17] در اين فيلم ، ثور به حاكمي با اضافه وزن و مستي پناهندگان آسگارد در تونزبرگ ، نروژ تبديل شده است. همسورث با اشاره به اين تغيير شديد شخصيت ، گفت: "من فقط يك عقيده داشتم. من مي خواستم اين بار كار متفاوتي انجام دهم. هر فيلمي كه مي خواستم ، به ويژه آخرين زوج و آنها در آن بودند" ، و اضافه كرد ، "ما ساعتها و روزها فيلمبرداري كرديم و بحث كرديم كه چقدر مي توانيم فشار بياوريم (ثور) و چه كارهايي مي توانيم متفاوت انجام دهيم." [18] آنتوني روسو اضافه كرد ، "حتي اگر با فيلم جسمي او در فيلم لذت ببريد وضعيت ، اين يك شوخي نيست. اين تظاهر به جايي است كه او در سطح شخصيت قرار دارد و ما فكر مي كنيم اين يكي از جنبه هاي قابل جبران او است. منظور من اين است كه نوعي پاسخ بسيار معمول به افسردگي و درد است. "[19 ] داستان ثور قوس مورد علاقه او بود و مي گفت: "بخشي از جادوي كريس به عنوان يك بازيگر كمدي فداكاري وي براي عمق شخصيت در يك سطح بسيار جدي است ... وقتي اين كمدي از مكاني مي آيد بسيار انحرافي و براندازانه است. تعهد كامل و پيچيدگي عاطفي. "[20] همسورث براي انجام ترانس حدود سه ساعت مو و آرايش كرد سازند ، كه همچنين او را ملزم به پوشيدن كت و شلوار مصنوعي بزرگ سيليكوني مي كند. او خود را سر صحنه "لبوفسكي ثور" خواند. [21] در ابتدا ، قرار بود كه ثور در ميانه Endgame به "خود قلقلك شده قديمي" خود بازگردد ، اما همسورث با موفقيت به نفع حفظ هيكل جديد ثور استدلال كرد. [21]
اسكارلت جوهانسون در نقش ناتاشا رومانوف / بيوه سياه: [22] [4]

در ابتداي فيلم ، رومانوف همچنان به فرماندهي چندين تيم از اطراف كهكشان در مقر انتقام جويان ادامه مي دهد ، كه جو روسو توضيح داد دليل آن ناتواني او در ادامه حركت از عدم موفقيت در جلوگيري از ثانوس است ، و مي گويد ، "او همه تلاش خود را مي كند تا سعي كنيد جامعه را به هم نزديك كنيد ... او هنوز ناظر روي ديوار است. "[23] در مورد تصميم رومانوف كه خود را فداي بارتون كرد تا سنگ روح را بدست آورد تا همه را به عقب برگرداند ، جو روسو اظهار داشت كه اين بخشي از يك تم بزرگتر در مورد تمايل به فداكاري ، در مقايسه با تمايل به محافظت در جنگ بي نهايت. او مي گويد ، "وقتي او به آن صحنه [سنگ روح] رسيد ، من فكر مي كنم كه او مي فهمد كه تنها راه براي بازگشت جامعه اين است كه او خود را فدا كند." [23] مك فيلي اظهار داشت ، "سفر او ، در ذهن ما ، اگر او بتواند انتقام جويان را پس بگيرد ، به پايان رسيده بود. او از چنين زمينه اي توهين آميز ، وحشتناك و كنترل ذهن برخوردار است ، بنابراين وقتي به Vormir مي رسد و فرصتي براي بازگرداندن خانواده دارد ، اين چيزي است كه او تجارت مي كند براي. "[6] براي آماده شدن براي فيلم ، يوهانسون تحت يك رژيم تمريني با شدت بالا ، كه شامل پليومتريك ، وزنه برداري المپيك ، و ژيمناستيك ، و همچنين يك رژيم غذايي محدود به زمان خوردن ، همه تحت نظارت مربي قديمي خود ، اريك جانسون ، كه از زمان Iron Man 2 (2010) با او كار كرده بود ، فيلمي كه شخصيت او را معرفي كرد. [24]
جرمي رنر در نقش كلينت بارتون / هاوكي: [25]
مك فيلي چرخش تاريك بارتون را به عنوان "نمونه خوبي از افرادي كه پس از ضربه محكم و ناگهاني داستان هاي بسيار قويتر داشتند" توصيف كرد. ؛ اما ، به جاي آن ، به Endgame منتقل شد ، ماركوس توضيح داد كه "قصد دارد وحشيگري آنچه را كه [Thanos] انجام داد ، كمرنگ كند." از چند صحنه در فيلم كه در هنگام تماشاي آن باعث پاره شدن من مي شود ، زيرا من به خانواده خودم فكر مي كنم ... و سپس شما فكر مي كنيد چه اتفاقي براي شما مي افتد ، به عنوان يك پدر. ويرانگر. "[14]
دون چيدل در نقش جيمز "رودي" رودز / ماشين جنگي: [26]
چيدل تعلق جديد رودز به عنوان انتقام جويان را چنين توصيف كرد: "اينقدر در ارتش با يك پا برخورد نمي كند. او خيلي بيشتر از آنچه در گذشته در كنار انتقام جويان بود". [27] اين در جهان بيني غريزي و واقع گرايانه تر رودز منعكس شده است. در ميان برخورد خارق العاده ، با چيدل توضيح مي دهد ، "او مطمئناً" آنچه "اتفاق مي افتد" [نگرش] بيش از شايد بقيه آنها باشد ، با توجه به سابقه او. اما اين يك آزمايش است آتش ، و او به سرعت با آنچه [تهديد] است سازگار شد ، نه آنچه كه آرزو مي كند باشد. [27]

پل راد در نقش اسكات لنگ / مرد مورچه اي: [4]
لنگ توسط دوقلوها Bazlo و Loen LeClair به عنوان يك كودك ، توسط جكسون A. Dunn در سن 12 سالگي و توسط لي مور در 89 سالگي به تصوير كشيده شده است. [28] اين آخرين فيلم مور قبل از مرگ او در آگوست 2018 بود. [29] ماركوس توضيح داد كه افزودن لانگ به اجراي سفر در فيلم كمك مي كند و مي گويد: "ما در فيلم دوم به او دسترسي داشتيم و اين واقعيت كه او يك زير مجموعه كامل از فناوري را به ارمغان مي آورد كه ارتباطي با مفهوم ديگري از زمان مانند هديه تولد بود. "[30]
بري لارسون در نقش كارول دانورس / كاپيتان مارول: [31] [32]
ماركوس اظهار داشت كه قدرت دانورز در مقياسي است كه قبلاً در MCU وجود نداشته و شخصيت او را به راجرز تشبيه كرده است ، "كه نوعي شخصي است كه حق دارد و مي داند كه آنها حق دارند و واقعاً نمي خواهد آن را بشنود. وقتي به آنها بگوييد اشتباه مي كنند ". [33] وقتي كه دنورز وقت اكران در فيلم را ندارد ، به اين دليل كه McFeely استدلال كرد "نه داستاني كه ما سعي مي كنيم بيان كنيم - آن انتقام جويان اصلي است كه با ضرر روبرو است و به نتيجه مي رسد و او خون تازه و تازه است." [6] لارسون قبل از شروع كار بر روي فيلم انفرادي اش Captain Marvel (2019) كه اولين بار اكران شد ، از صحنه هاي خود براي Endgame فيلمبرداري كرد. كارگردانان كاپيتان مارول ، آنا بودن و رايان فلك براي فيلمبرداري صحنه هاي او در Endgame حضور داشتند و به شخصيت Danvers در فيلم بركت دادند. [34]
كارن گيلان در نقش سحابي: [35]
سحابي پس از اينكه قبلاً در فيلم هاي قبلي MCU به عنوان يك آنتاگونيست يا ضد قهرمان معرفي شده بود ، در فيلم دچار يك قوس رستگاري مي شود و در آنجا كارهاي گذشته خود را جبران مي كند ، از جمله مواجهه با نسخه قبلي خود ، با گيلان اضافه مي كند كه "به چهره قبلي خود خيره شده و كاملاً واضح است كه او تا چه اندازه از آن فرد عصباني ، تلخ و پر پيچ و خم فاصله دارد. او شروع به برقراري ارتباط با ديگران و يافتن برخي از بخشش ها مي كند." [36] گيلان حدس مي زد كه سحابي يك نقش وقتي او فهميد كه Infinity War و Endgame از The Infinity Gauntlet اقتباس مي شود ، كه او قبلاً هنگام بازي در نقش سحابي در Guardians of the Galaxy (2014) بازي كرده بود ، نقش برجسته اي در فيلم داشت. [36] گيلان چندين صحنه را با داوني در افتتاحيه فيلم به اشتراك گذاشت و اين دو بيشتر صحنه هاي خود را با هم بداهه ساختند. [36]

دانايي گوريرا در نقش اوكوي [37]
بنديكت وونگ در نقش وونگ [38]
جون فاورو در نقش هوگن مبارك [39]
بردلي كوپر در نقش موشك: [40]
شان گان در هنگام فيلمبرداري ، با بازي و بيانات خود ، بعنوان مرجع حركتي شخصيت ، دوباره ايستاده راكت بود. [41] با حضور راكت در فيلم ، يك قوس داستاني ادامه مي يابد كه توسط جيمز گان نويسنده ، كارگردان و تهيه كننده اجرايي Endgame در دو فيلم اول نگهبانان كهكشان تاسيس شد ، در جنگ بي نهايت و پايان بازي ادامه يافت و در آينده پيش بيني مي شود Guardians of the Galaxy Vol. 3. [42]
گوينت پالترو در نقش Pepper Potts: [39] پاتس بر اساس زره نجات از زرهي مجهز به زره پوش ساخته شده توسط استارك براي او استفاده مي كند. [43] [44] پالترو گفت اين آخرين حضور اصلي وي در MCU خواهد بود. [45]
جاش برولين در نقش ثانوس: [46] [47]
جو روسو گفت كه پس از موفقيت ثانوس در فيلم Avengers: Infinity War ، او اكنون "كارش تمام شده است. او اين كار را انجام داده است. او بازنشسته شده است." به دليل شخصيتي كه قبلاً داراي سنگهاي Infinity بود ، تا اينكه تهيه كننده اجرايي Trinh Tran پيشنهاد كرد كه آنها در اولين اقدام فيلم Thanos را بكشند. [6] ماركوس توضيح داد كه مرگ زودهنگام اين شخصيت "برنامه Thanos را تقويت مي كند. او تمام شد ... مثل اين بود:" اگر من بايد بميرم ، اكنون مي توانم بميرم ". در جنگ Infinity War ، جايي كه او شخصيت اصلي در نظر گرفته شد ، همانطور كه مك فيلي توضيح داد: "ما بايد به خود اجازه مي داديم كمي از شرور عقب نشيني كنيم. فكر نمي كنم كسي در نيمه اول فيلم قصد داشته باشد ،" اوه كاش يك شرور وجود داشته باشد. شما در حال از دست دادن و دفع زمان هستيد و فكر مي كنيد اين يك نوع انتقام جويان عليه طبيعت است. " سازندگان فيلم سينمايي نسخه جوانتر Thanos را به نام "Warrior Thanos" ملقب كردند. [14] علاوه بر تهيه صدا براي شخصيت ، برولين ضبط حركت را روي صحنه انجام داد. [49] جو روسو براي برخي از صحنه هاي مقابل سحابي براي تانوس ايستاده بود. [50]

 

 

فيلم انتقامجويان

انتقام جويان: بازي آخر

۱۵ بازديد

Avengers: Endgame يك فيلم ابرقهرماني آمريكايي در سال 2019 است كه بر اساس تيم ابرقهرمانان Marvel Comics Avengers ساخته شده توسط استوديوي مارول و توسط استوديوي Walt Disney Motion Pictures توزيع شده است. اين دنباله مستقيم فيلم Avengers: Infinity War (2018) و بيست و دومين فيلم در دنياي سينمايي مارول (MCU) است. اين فيلم به كارگرداني آنتوني و جو روسو و نويسندگي كريستوفر ماركوس و استيون مك فيلي ساخته شده است و در آن بازيگران گروهي شامل رابرت داوني جونيور ، كريس ايوانز ، مارك روفالو ، كريس همسورث ، اسكارلت جوهانسون ، جرمي رنر ، دون چيدل ، پل رود ، بري لارسون ، كارن گيلان ، دانايي گوريرا ، بنديكت وونگ ، جون فاورو ، بردلي كوپر ، گوينت پالترو و جاش برولين. در اين فيلم ، اعضاي بازمانده انتقام جويان و متحدان آنها تلاش مي كنند تا خسارت وارده به ثانوس در جنگ بي نهايت را برگردانند.

اين فيلم در اكتبر 2014 با عنوان Avengers: Infinity War - Part 2 اعلام شد ، اما بعداً مارول اين عنوان را حذف كرد. برادران روسو در آوريل 2015 به عنوان كارگردان پيوستند ، ماركوس و مك فيلي براي نوشتن فيلمنامه يك ماه بعد وارد برنامه شدند. اين فيلم به عنوان نتيجه گيري از داستان MCU تا آن مرحله عمل مي كند و قوس هاي داستان را براي چندين شخصيت اصلي به پايان مي رساند. خلاصه داستان چند لحظه از فيلم هاي قبلي است و بازيگران و تنظيمات را از كل امتيازات و همچنين موسيقي فيلم هاي قبلي باز مي گرداند. فيلمبرداري در آگوست 2017 در استوديوي Pinewood Atlanta در Fayette County ، جورجيا آغاز شد و با جنگ Infinity War پشت سر هم فيلمبرداري كرد و در ژانويه 2018 به پايان رسيد. فيلمبرداري اضافي در مناطق مترو و مركز شهر آتلانتا ، نيويورك ، اسكاتلند و انگليس انجام شد. . اين عنوان رسمي در دسامبر 2018 فاش شد. با بودجه تخميني 356 ميليون دلار ، يكي از گرانترين فيلمهاي ساخته شده است.

انتقام جويان: پايان بازي بسيار مورد انتظار بود و ديزني با بزرگترين كمپين بازاريابي مارول از اين فيلم حمايت كرد. اولين بار در 22 آوريل 2019 در لس آنجلس به نمايش درآمد و در 26 فوريه آوريل به عنوان بخشي از مرحله سه MCU با نمايش تئاتر در ايالات متحده منتشر شد. اين فيلم به دليل كارگرداني ، بازيگري ، امتياز موسيقي ، سكانس هاي اكشن ، جلوه هاي تصويري و وزن احساسي مورد ستايش قرار گرفت و منتقدان اوج فيلم 22 فيلم را تحسين كردند. اين فروش در سراسر جهان تقريباً 2.8 ميليارد دلار درآمد كسب كرد و در كل نمايش تئاتر Infinity War تنها در يازده روز پيشي گرفت و ركورد هاي زيادي را در گيشه شكست ، از جمله تبديل به پردرآمدترين فيلم تمام ادوار. اين فيلم جوايز و نامزدهاي بي شماري از جمله نامزدي بهترين جلوه هاي بصري در آكادمي 92 ، سه نامزد 25 امين جوايز منتقدان (برنده دو جايزه) و نامزدي جلوه هاي ويژه بصري در هفتاد و سومين دوره جوايز فيلم آكادمي انگليس را دريافت كرد.

طرح

بيست و سه روز پس از آنكه تانوس از دستكش بي نهايت براي از هم پاشيدن نيمي از زندگي در جهان استفاده كرد ، [N 1] كارول دنورس توني استارك و سحابي را از اعماق فضا نجات داده و آنها را به زمين بازگرداند ، جايي كه آنها با انتقام جويان باقيمانده متحد مي شوند - بروس بنر ، استيو راجرز ، ثور ، ناتاشا رومانوف و جيمز رودز — و راكت. آنها با قرار دادن Thanos در يك سياره خالي از سكنه ، قصد دارند از Infinity Stones براي معكوس كردن "Snap" استفاده كنند ، اما Thanos نشان داد كه او براي جلوگيري از استفاده بيشتر ، Stones را نابود كرده است. خشمگين ، ثور سر از تنسوس جدا مي كند.

پنج سال بعد ، اسكات لانگ از قلمرو كوانتوم فرار مي كند. [N 2] در محوطه انتقام جويان ، او براي رومانوف و راجرز توضيح داد كه پنج ساعت تجربه كرده است ، نه سال ، در حالي كه گرفتار شده است. آنها با استناد به نظريه قلمرو كوانتوم مي توانند به مسافرت در زمان بپردازند ، از استارك مي خواهند تا به آنها كمك كند سنگهاي گذشته را بدست آورند تا اقدامات Thanos در زمان حال را خنثي كنند. استارك از فكر كردن ، درمورد همسرش ، پپر پاتس ، و دخترش ، مورگان ، امتناع مي ورزد ، اما پس از مرگ در مورد مرگ پيتر پاركر ، اين كار را رها مي كند. استارك ، راكت و بنر كه از آن زمان هوش خود را با قدرت هالك ادغام كرده اند ، يك ماشين زمان مي سازند. يادداشت هاي بنر تغيير گذشته بر حال آنها تأثير نمي گذارد. در عوض هر تغييري واقعيتهاي متناوب شاخه اي ايجاد مي كند. او و راكت از خانه جديد پناهندگان آسگارديان در نروژ - نيو آسگارد - براي استخدام ثور ، كه اكنون اضافه وزن دارد و به شدت مشروب مي نوشد ، به دليل ناكامي در جلوگيري از توقف تانوس ، نااميد شدند. در توكيو ، رومانوف كلينت بارتون را استخدام مي كند ، كه اكنون به دنبال از هم پاشيدگي تانوس در خانواده اش هوشيار است.

بنر ، لانگ ، راجرز و استارك در سال 2012 به شهر نيويورك سفر مي كنند. [N 3] بنر از Sanctum Sanctorum بازديد مي كند و باستان را متقاعد مي كند كه Stone Time را به او بدهد. در برج استارك ، راجرز سنگ ذهن را بازيابي مي كند ، اما تلاش استارك و لنگ براي سرقت سنگ فضايي با شكست مواجه مي شود و به لوكي 2012 اجازه مي دهد با آن فرار كند. راجرز و استارك به S.H.I.E.L.D سفر مي كنند. دفتر مركزي در سال 1970 ، جايي كه استارك نسخه قبلي سنگ فضايي را بدست مي آورد و با پدرش هوارد روبرو مي شود. راجرز Pym Particles را از Hank Pym مي دزد تا در بازگشت به زمان حال استفاده كند و جاسوسان عشق پگي كارتر را از دست داده اند.

در همين حال ، راكت و ثور در سال 2013 به آسگارد سفر مي كنند و Reality Stone را از جين فاستر استخراج مي كنند [N 4] و چكش Thor Mjolnir را بازيابي مي كنند. بارتون و رومانوف در سال 2014 به ورمير سفر مي كنند ، جايي كه نگهدارنده Soul Stone ، جمجمه سرخ ، نشان مي دهد كه تنها با فدا كردن كسي كه دوستشان دارد مي توان به دست آورد. رومانوف خود را فدا مي كند ، و به بارتون اجازه مي دهد سنگ روح را بدست آورد. سحابي و رودز در سال 2014 به موراگ سفر مي كنند و قبل از اينكه پيتر كوئيل بتواند Power Stone را بدزدند. [N 5] رودس با Power Stone به زمان حال بازگشت ، اما وقتي پيوندهاي سايبرنتيك با ساير افراد قبلي خود ارتباط برقرار مي كنند ، سحابي ناتوان مي شود و اجازه 2014 مي دهد Thanos تا از سرنوشت خود به دست انتقام جويان مطلع شود. Thanos سحابي 2014 را جايگزين سحابي امروزي مي كند.

با متحد شدن در زمان حال ، انتقام جويان Stones را در يك دستكش فناوري كه Stark ، Banner و Rocket ايجاد كرده اند قرار مي دهند. بنر ، مقاوم ترين در برابر اشعه گاماي استونز ، براي استفاده از دستكش انتخاب مي شود و تجزيه را از بين مي برد. در همين حال ، 2014 سحابي از ماشين زمان براي انتقال 2014 ثانوس و كشتي جنگي او به زمان حال استفاده مي كند ، جايي كه او به مجموعه انتقام جويان كه به دنبال سنگ ها است حمله مي كند. سحابي امروزي گامورا را به خيانت به ثانوس 2014 متقاعد مي كند اما قادر به قانع كردن سحابي 2014 نيست و مجبور به كشتن او مي شود. در مواجهه با استارك ، ثور و يك راجرز زبردست مجولنير ، ثانوس آنها را بزرگتر مي كند و ارتش خود را از كشتي جنگي خود احضار مي كند تا Stones را بازيابي كند ، قصد دارد از آنها براي تخريب جهان و ايجاد جهان جديد استفاده كند. استيون استرنج به همراه ساير جادوگران ، انتقام جويان و نگهبانان كهكشان ، جنگجويان و ارتش هاي واكاندا و آسگارد براي جنگ با ثانوس و ارتشش به آنجا مي آيد. Danvers مي رسد و كشتي جنگي Thanos را منهدم مي كند ، اما Thanos بر او غلبه مي كند و دستكش را مي گيرد. استارك استونز را مي دزد و از آنها براي از هم پاشيدن ثانوس و ارتشش ، به قيمت جان خود ، استفاده مي كند.

ثور پس از تشييع جنازه استارك ، والكيري را به عنوان حاكم جديد نيو آسگارد منصوب مي كند و به نگهبانان پيوست. راجرز Infinity Stones و Mjolnir را به جدول زماني اصلي خود بازمي گرداند و در گذشته باقي مي ماند تا با كارتر زندگي كند. در حال حاضر ، يك راجرز مسن سپر و گوشته خود را به سام ويلسون منتقل مي كند.

قالب

    رابرت داوني جونيور در نقش توني استارك / مرد آهني: [3] [4]
    طبق گفته كارگردانان جو و آنتوني روسو ، داوني تنها بازيگري بود كه كل فيلمنامه اين فيلم را دريافت كرد. [5] كريستوفر ماركوس و استيون مك فيلي نويسندگان فيلمنامه مي دانستند كه مرگ استارك هم به عنوان "[حركت] به سوي از خودگذشتگي" و هم به عنوان پايان "فصل" استارك اجتناب ناپذير است. آنها احساس كردند كه مرگ او پس از اعطاي "زندگي كامل بازنشستگي" به او حاصل شده است ، و افزودند: "اين زندگي است كه او در تلاش بوده است ... آنها ازدواج كردند ، يك بچه داشتند ، عالي بود. اين مرگ خوبي است. "مثل يك تراژدي احساس مي شود. اين يك زندگي قهرمانانه و تمام شده است." [6] جو روسو توضيح داد كه استارك "هميشه مي دانست كه مي خواهد بميرد ، زيرا او هرگز نمي تواند اين تصور را در خود حفظ كند كه از جهان محافظت نمي كند" و افزود كه "استارك از همه انتقام جويان بود زيرا" استارك از همه دلهره آورتر است ... به خاطر قلبش. "[7] روس ها خواستار تأييد داوني براي قوس استارك بودند كه آنها از زمان كاپيتان آمريكا ساخته بودند: جنگ داخلي (2016). [8]
    كريس ايوانز در نقش استيو راجرز / كاپيتان آمريكا: [6]
    ماركوس راجرز را كسي توصيف كرد كه "در حال حركت به سوي نوعي منافع شخصي روشنگرانه" است. هم او و هم مك فيلي مي دانستند كه قصد دارد "رقص" اي را كه به پگي كارتر در فيلم Captain America: The First Avenger (2011) قول داده بود بدست آورد ، در حالي كه مكفي گفت: "او يك زندگي را به تعويق انداخت تا به وظيفه خود عمل كند. به همين دليل من اين كار را نكردم" فكر مي كنم ما هرگز قصد كشتن او را داشتيم. زيرا اين قوس نيست. قوس اين است كه ، من سرانجام مي توانم سپر خود را بگذارم زيرا من آن را به دست آورده ام. "[6] پاتريك گورمن مرجع مجموعه اي را براي يك استيو پير ارائه داد. راجرز. [9] [10]
    مارك روفالو به عنوان بروس بنر / هالك: [11]
    در اين فيلم ، بنر موفق شده است دو طرف خود را با آزمايش گاما متعادل كند و به او اين امكان را مي دهد تا هوش خود را با قدرت و قامت جسمي هالك تركيب كند ، [12] بر اساس هويت كتاب كميك "پروفسور هالك". [13] در مقايسه با قهرمانان ديگر ، كه به دليل از دست دادن در برابر Thanos بي انگيزه شده بودند ، بنر تنها شخصيتي است كه اميدوار است ، و آنتوني روسو توضيح مي دهد ، "بنر تنها شخصيتي است كه در واقع براي آينده اي درخشان ساخته مي شود ، سعي دارد چيزي كاملاً جديد بسازد. و چيز كاملا جديدي پيدا كنيد ... بنر كسي است كه قهرمانانه تر است به اين معنا كه اراده خود را براي ادامه تلاش حفظ كند. "[14] اين نتيجه گيري يك قوس شخصيت است كه در Thor: Ragnarok (2017) تاسيس شد و ادامه يافت انتقام جويان: جنگ بي نهايت. [15]

كريس همسورث در نقش ثور: [16]
ثور اكنون پس از نابودي چكش خود ، Mjolnir ، در Thor: Ragnarok ، يك تبر عرفاني معروف به Stormbreaker دارد. [17] در اين فيلم ، ثور به حاكمي با اضافه وزن و مستي پناهندگان آسگارد در تونزبرگ ، نروژ تبديل شده است. همسورث با اشاره به اين تغيير شديد شخصيت ، گفت: "من فقط يك عقيده داشتم. من مي خواستم اين بار كار متفاوتي انجام دهم. هر فيلمي كه مي خواستم ، به ويژه آخرين زوج و آنها در آن بودند" ، و اضافه كرد ، "ما ساعتها و روزها فيلمبرداري كرديم و بحث كرديم كه چقدر مي توانيم فشار بياوريم (ثور) و چه كارهايي مي توانيم متفاوت انجام دهيم." [18] آنتوني روسو اضافه كرد ، "حتي اگر با فيلم جسمي او در فيلم لذت ببريد وضعيت ، اين يك شوخي نيست. اين تظاهر به جايي است كه او در سطح شخصيت قرار دارد و ما فكر مي كنيم اين يكي از جنبه هاي قابل جبران او است. منظور من اين است كه نوعي پاسخ بسيار معمول به افسردگي و درد است. "[19 ] داستان ثور قوس مورد علاقه او بود و مي گفت: "بخشي از جادوي كريس به عنوان يك بازيگر كمدي فداكاري وي براي عمق شخصيت در يك سطح بسيار جدي است ... وقتي اين كمدي از مكاني مي آيد بسيار انحرافي و براندازانه است. تعهد كامل و پيچيدگي عاطفي. "[20] همسورث براي انجام ترانس حدود سه ساعت مو و آرايش كرد سازند ، كه همچنين او را ملزم به پوشيدن كت و شلوار مصنوعي بزرگ سيليكوني مي كند. او خود را سر صحنه "لبوفسكي ثور" خواند. [21] در ابتدا ، قرار بود كه ثور در ميانه Endgame به "خود قلقلك شده قديمي" خود بازگردد ، اما همسورث با موفقيت به نفع حفظ هيكل جديد ثور استدلال كرد. [21]
اسكارلت جوهانسون در نقش ناتاشا رومانوف / بيوه سياه: [22] [4]

در ابتداي فيلم ، رومانوف همچنان به فرماندهي چندين تيم از اطراف كهكشان در مقر انتقام جويان ادامه مي دهد ، كه جو روسو توضيح داد دليل آن ناتواني او در ادامه حركت از عدم موفقيت در جلوگيري از ثانوس است ، و مي گويد ، "او همه تلاش خود را مي كند تا سعي كنيد جامعه را به هم نزديك كنيد ... او هنوز ناظر روي ديوار است. "[23] در مورد تصميم رومانوف كه خود را فداي بارتون كرد تا سنگ روح را بدست آورد تا همه را به عقب برگرداند ، جو روسو اظهار داشت كه اين بخشي از يك تم بزرگتر در مورد تمايل به فداكاري ، در مقايسه با تمايل به محافظت در جنگ بي نهايت. او مي گويد ، "وقتي او به آن صحنه [سنگ روح] رسيد ، من فكر مي كنم كه او مي فهمد كه تنها راه براي بازگشت جامعه اين است كه او خود را فدا كند." [23] مك فيلي اظهار داشت ، "سفر او ، در ذهن ما ، اگر او بتواند انتقام جويان را پس بگيرد ، به پايان رسيده بود. او از چنين زمينه اي توهين آميز ، وحشتناك و كنترل ذهن برخوردار است ، بنابراين وقتي به Vormir مي رسد و فرصتي براي بازگرداندن خانواده دارد ، اين چيزي است كه او تجارت مي كند براي. "[6] براي آماده شدن براي فيلم ، يوهانسون تحت يك رژيم تمريني با شدت بالا ، كه شامل پليومتريك ، وزنه برداري المپيك ، و ژيمناستيك ، و همچنين يك رژيم غذايي محدود به زمان خوردن ، همه تحت نظارت مربي قديمي خود ، اريك جانسون ، كه از زمان Iron Man 2 (2010) با او كار كرده بود ، فيلمي كه شخصيت او را معرفي كرد. [24]
جرمي رنر در نقش كلينت بارتون / هاوكي: [25]
مك فيلي چرخش تاريك بارتون را به عنوان "نمونه خوبي از افرادي كه پس از ضربه محكم و ناگهاني داستان هاي بسيار قويتر داشتند" توصيف كرد. ؛ اما ، به جاي آن ، به Endgame منتقل شد ، ماركوس توضيح داد كه "قصد دارد وحشيگري آنچه را كه [Thanos] انجام داد ، كمرنگ كند." از چند صحنه در فيلم كه در هنگام تماشاي آن باعث پاره شدن من مي شود ، زيرا من به خانواده خودم فكر مي كنم ... و سپس شما فكر مي كنيد چه اتفاقي براي شما مي افتد ، به عنوان يك پدر. ويرانگر. "[14]
دون چيدل در نقش جيمز "رودي" رودز / ماشين جنگي: [26]
چيدل تعلق جديد رودز به عنوان انتقام جويان را چنين توصيف كرد: "اينقدر در ارتش با يك پا برخورد نمي كند. او خيلي بيشتر از آنچه در گذشته در كنار انتقام جويان بود". [27] اين در جهان بيني غريزي و واقع گرايانه تر رودز منعكس شده است. در ميان برخورد خارق العاده ، با چيدل توضيح مي دهد ، "او مطمئناً" آنچه "اتفاق مي افتد" [نگرش] بيش از شايد بقيه آنها باشد ، با توجه به سابقه او. اما اين يك آزمايش است آتش ، و او به سرعت با آنچه [تهديد] است سازگار شد ، نه آنچه كه آرزو مي كند باشد. [27]

پل راد در نقش اسكات لنگ / مرد مورچه اي: [4]
لنگ توسط دوقلوها Bazlo و Loen LeClair به عنوان يك كودك ، توسط جكسون A. Dunn در سن 12 سالگي و توسط لي مور در 89 سالگي به تصوير كشيده شده است. [28] اين آخرين فيلم مور قبل از مرگ او در آگوست 2018 بود. [29] ماركوس توضيح داد كه افزودن لانگ به اجراي سفر در فيلم كمك مي كند و مي گويد: "ما در فيلم دوم به او دسترسي داشتيم و اين واقعيت كه او يك زير مجموعه كامل از فناوري را به ارمغان مي آورد كه ارتباطي با مفهوم ديگري از زمان مانند هديه تولد بود. "[30]
بري لارسون در نقش كارول دانورس / كاپيتان مارول: [31] [32]
ماركوس اظهار داشت كه قدرت دانورز در مقياسي است كه قبلاً در MCU وجود نداشته و شخصيت او را به راجرز تشبيه كرده است ، "كه نوعي شخصي است كه حق دارد و مي داند كه آنها حق دارند و واقعاً نمي خواهد آن را بشنود. وقتي به آنها بگوييد اشتباه مي كنند ". [33] وقتي كه دنورز وقت اكران در فيلم را ندارد ، به اين دليل كه McFeely استدلال كرد "نه داستاني كه ما سعي مي كنيم بيان كنيم - آن انتقام جويان اصلي است كه با ضرر روبرو است و به نتيجه مي رسد و او خون تازه و تازه است." [6] لارسون قبل از شروع كار بر روي فيلم انفرادي اش Captain Marvel (2019) كه اولين بار اكران شد ، از صحنه هاي خود براي Endgame فيلمبرداري كرد. كارگردانان كاپيتان مارول ، آنا بودن و رايان فلك براي فيلمبرداري صحنه هاي او در Endgame حضور داشتند و به شخصيت Danvers در فيلم بركت دادند. [34]
كارن گيلان در نقش سحابي: [35]
سحابي پس از اينكه قبلاً در فيلم هاي قبلي MCU به عنوان يك آنتاگونيست يا ضد قهرمان معرفي شده بود ، در فيلم دچار يك قوس رستگاري مي شود و در آنجا كارهاي گذشته خود را جبران مي كند ، از جمله مواجهه با نسخه قبلي خود ، با گيلان اضافه مي كند كه "به چهره قبلي خود خيره شده و كاملاً واضح است كه او تا چه اندازه از آن فرد عصباني ، تلخ و پر پيچ و خم فاصله دارد. او شروع به برقراري ارتباط با ديگران و يافتن برخي از بخشش ها مي كند." [36] گيلان حدس مي زد كه سحابي يك نقش وقتي او فهميد كه Infinity War و Endgame از The Infinity Gauntlet اقتباس مي شود ، كه او قبلاً هنگام بازي در نقش سحابي در Guardians of the Galaxy (2014) بازي كرده بود ، نقش برجسته اي در فيلم داشت. [36] گيلان چندين صحنه را با داوني در افتتاحيه فيلم به اشتراك گذاشت و اين دو بيشتر صحنه هاي خود را با هم بداهه ساختند. [36]

دانايي گوريرا در نقش اوكوي [37]
بنديكت وونگ در نقش وونگ [38]
جون فاورو در نقش هوگن مبارك [39]
بردلي كوپر در نقش موشك: [40]
شان گان در هنگام فيلمبرداري ، با بازي و بيانات خود ، بعنوان مرجع حركتي شخصيت ، دوباره ايستاده راكت بود. [41] با حضور راكت در فيلم ، يك قوس داستاني ادامه مي يابد كه توسط جيمز گان نويسنده ، كارگردان و تهيه كننده اجرايي Endgame در دو فيلم اول نگهبانان كهكشان تاسيس شد ، در جنگ بي نهايت و پايان بازي ادامه يافت و در آينده پيش بيني مي شود Guardians of the Galaxy Vol. 3. [42]
گوينت پالترو در نقش Pepper Potts: [39] پاتس بر اساس زره نجات از زرهي مجهز به زره پوش ساخته شده توسط استارك براي او استفاده مي كند. [43] [44] پالترو گفت اين آخرين حضور اصلي وي در MCU خواهد بود. [45]
جاش برولين در نقش ثانوس: [46] [47]
جو روسو گفت كه پس از موفقيت ثانوس در فيلم Avengers: Infinity War ، او اكنون "كارش تمام شده است. او اين كار را انجام داده است. او بازنشسته شده است." به دليل شخصيتي كه قبلاً داراي سنگهاي Infinity بود ، تا اينكه تهيه كننده اجرايي Trinh Tran پيشنهاد كرد كه آنها در اولين اقدام فيلم Thanos را بكشند. [6] ماركوس توضيح داد كه مرگ زودهنگام اين شخصيت "برنامه Thanos را تقويت مي كند. او تمام شد ... مثل اين بود:" اگر من بايد بميرم ، اكنون مي توانم بميرم ". در جنگ Infinity War ، جايي كه او شخصيت اصلي در نظر گرفته شد ، همانطور كه مك فيلي توضيح داد: "ما بايد به خود اجازه مي داديم كمي از شرور عقب نشيني كنيم. فكر نمي كنم كسي در نيمه اول فيلم قصد داشته باشد ،" اوه كاش يك شرور وجود داشته باشد. شما در حال از دست دادن و دفع زمان هستيد و فكر مي كنيد اين يك نوع انتقام جويان عليه طبيعت است. " سازندگان فيلم سينمايي نسخه جوانتر Thanos را به نام "Warrior Thanos" ملقب كردند. [14] علاوه بر تهيه صدا براي شخصيت ، برولين ضبط حركت را روي صحنه انجام داد. [49] جو روسو براي برخي از صحنه هاي مقابل سحابي براي تانوس ايستاده بود. [50]

 

 

فيلم انتقامجويان

بررسي فيلم حافظه كتاب

۷ بازديد

Booksmart يك فيلم كمدي بزرگسالان آمريكايي است كه در سال 2019 به كارگرداني اوليويا وايلد (در اولين كارگرداني بلند خود) ، از فيلمنامه اميلي هالپرن ، سارا هاسكينز ، سوزانا فاگل و كتي سيلبرمن ساخته شده است. در آن Beanie Feldstein و Kaitlyn Dever به عنوان دو دختر دبيرستاني فارغ التحصيل بازي مي كنند كه تصميم گرفتند بالاخره قوانين را نقض كنند و در آخرين روز كلاس هاي خود مهماني برگزار كنند. جسيكا ويليامز ، ويل فورته ، ليزا كودرو و جيسون سودئيكيس نيز بازي مي كنند. ويل فرل و آدام مك كي مدير اين فيلم را از طريق Gloria Sanchez Productions توليد كردند.

فيلم حافظه كتاب

 

اين فيلم اولين نمايش جهاني خود را در South by Southwest در 10 مارس 2019 انجام داد و به طور تئاتر توسط United Artists Release در ايالات متحده در 24 مه 2019 اكران شد و مورد تحسين منتقدان قرار گرفت و بيش از 24 ميليون دلار فروش داشت. براي اجراي خود ، فلدشتاين نامزد بهترين بازيگر زن - كمدي يا موزيكال در هفتاد و هفتمين دوره جوايز گلدن گلوب شد. [5]

طرح

بزرگسالان دبيرستان امي و مولي از دوران كودكي بهترين دوستان بوده اند ، اما از نظر همتايان خود پرمدعا هستند. امي بيرون است و دختري به نام رايان را له مي كند. مولي از او مي خواهد قبل از فارغ التحصيلي با رايان رابطه برقرار كند. در آستانه فارغ التحصيلي ، مولي با همكلاسي هايي كه در حمام درباره او صحبت مي كنند روبرو مي شود. او به آنها مي گويد كه وارد ييل شده است ، اما آنها فاش مي كنند كه ، با وجود مهماني ، آنها نيز وارد كالج هاي معتبر و استخدام شغل مي شوند. مولي با عصبانيت به امي مي گويد كه بايد از دوران تحصيل در دبيرستان لذت بيشتري مي بردند. او پيشنهاد مي كند كه آنها به يك مهماني فارغ التحصيلي كه توسط همكلاسي نيك برگزار مي شود بروند و ايمي با اكراه موافقت مي كند.

مولي كه متوجه شد هيچ يك از آنها نشاني حزب را نمي دانند ، با جارد تماس مي گيرد ، يك همكلاسي ثروتمند كه او را دوست دارد. او آنها را با يك قايق تفريحي به مهماني خود مي آورد. فقط دوست جيجي ديوانه وار او در آنجا است و او قبل از پريدن از قايق تفريحي به دختران توت فرنگي مي دهد. امي به آنها پيشنهاد مي كند كه به خانه خود بروند ، اما مولي "مالالا" (كد آنها براي انجام بدون قيد و شرط كاري كه ديگري مي خواهد انجام دهد) تماس مي گيرد. دختران با Lyft تماس مي گيرند و شوكه مي شوند كه توسط رئيس آنها ، جوردن براون انتخاب مي شوند.

براي آماده سازي امي براي رابطه جنسي بالقوه با رايان ، مولي اصرار دارد كه آنها پورنوگرافي را تماشا مي كنند ، كه به طور تصادفي از طريق بلندگوهاي ماشين پخش مي شود. براون آنها را در خانه اي كه فكر مي كنند خانه عمه نيك است رها مي كند اما به نظر مي رسد خانه همكلاسي آنها جورج است كه ميزبان يك مهماني رمز و راز قتل است. آنها با جيجي روبرو مي شوند كه فاش مي كند توت فرنگي ها با داروهاي توهم زا قدرتمندي پوشيده شده اند. امي و مولي سفر بدي را تجربه مي كنند و توهم مي كنند كه عروسك هاي پلاستيكي مد خواهر جورج هستند. آنها موفق مي شوند از خانه جورج فرار كنند ، اما جيگي فاش مي كند كه مولي مخفيانه نيك را دوست دارد.

علي رغم اينكه مي خواهد به خانه خود برود ، ايمي اصرار دارد كه آنها فشار مي آورند تا مولي بتواند درمورد نيك فشار بياورد. دختران به كتابخانه مي روند و در آنجا جعبه هاي پيتزا را در يك فيلم آنلاين از مهماني نيك مشاهده مي كنند و آدرس را از مرد تحويل دهنده پيتزا مي گيرند. امي به طور تصادفي تلفن خود را در اتومبيل خود رها مي كند و باتري تلفن مولي فقط به اندازه كافي دوام مي آورد تا بتواند با معلم مورد علاقه آنها خانم ميس فاين تماس بگيرد كه به آنها لباس تغيير مي دهد و به مهماني نيك مي روند.

هنگامي كه در مهماني شركت مي كنند ، امي و مولي با كمال تعجب متوجه مي شوند كه از آنها به گرمي استقبال مي شود. مولي و نيك بر سر آبجو پونگ معاشقه مي كنند و ايمي سرانجام وقت را با رايان مي گذراند. متأسفانه ، امي به زودي رايان را پيدا مي كند كه با نيك رابطه برقرار مي كند. دلشكسته و مأيوس از رفتن ، او مولي را پيدا كرده و "مالالا" خودش را صدا مي كند ، كه مولي - كه نيك را با رايان نديده است - امتناع مي كند زيرا فكر مي كند كه هنوز با نيك فرصت دارد. امي با عصبانيت فاش مي كند كه فقط خرج نمي كند تابستان در بوتسوانا اما يك سال فاصله كامل را در آنجا مي گذراند زيرا او از اينكه مولي هميشه سعي مي كند زندگي خود را كنترل كند ناراحت است.

اين دو دوست در مقابل كل حزب با هم بحث مي كنند. امي مي دود به دستشويي ، همكلاسي اش را در آنجا پيدا مي كند. آنها در ابتدا بحث مي كنند تا اينكه امي او را مي بوسد. جارد ظاهر مي شود و او و مولي گفتگويي صميمانه دارند كه چگونه هيچ كس در مدرسه آنها را نمي شناسد. امي و هوپ شروع به رابطه جنسي مي كنند ، اما امي از اميد استفراغ مي كند. پليس ها مي رسند و همه پراكنده مي شوند. مولي كه قادر به يافتن امي نبود ، توسط تريپل A ، يك دانش آموز محبوب با شهرت بي ادب ، به خانه رانده مي شود و آنها بر سر كليشه هايي كه هر دو تحمل كرده اند پيوند مي خورند.

در هنگام فارغ التحصيلي ، مولي تلفن خود را بررسي مي كند و متوجه مي شود كه همكلاسي هايش از ايمي براي ايجاد انحراف در مهماني تعريف مي كنند و به همه اجازه مي دهد در حالي كه دستگير مي شوند از پليس فرار كنند. مولي به ديدار ايمي در زندان مي رود و از اقدامات دستكاري شده خود عذرخواهي مي كند و آنها باهم آشتي مي كنند. يادگيري مرد تحويل دهنده پيتزا يك قاتل زنجيره اي است ، آنها اين اطلاعات را براي آزاد كردن امي تجارت مي كنند و ماشين جارد را براي فارغ التحصيلي مي برند. مولي روي صحنه جارد را مي بوسد و سخنراني بداهه اي مي كند و با استقبال شديد روبرو مي شود.

چند روز بعد ، در حالي كه مولي به آمي كمك مي كند تا خود را براي سفر به بوتسوانا آماده كند ، هوپ ديدار مي كند تا شماره تلفن خود را به امي بدهد. مولي امي را به فرودگاه مي رساند و در آنجا خداحافظي اشك آورانه اي دارند. در حالي كه مولي دور مي شود ، ايمي جلوي ماشينش مي پرد و مي گويد قبل از پرواز وقت وقت گذراني دارد. او پيشنهاد مي كند كه پنكيك بگيرند و مولي با شور و نشاط قبول مي كند.
قالب

بين فلدشتاين در نقش مولي ديويدسون
    كيتلين دور در نقش امي آنتلسر
    جسيكا ويليامز در نقش خانم خوب
    ليزا كودرو در نقش شارمين مورچه
    ويل فورته در نقش داگ آنتلسر
    جيسون سودئيكيس در نقش رئيس اردن براون
    بيلي لورد در نقش جيجي
    ديانا سيلورز در نقش اميد
    اسكايلر گيسوندو در نقش جارد
    مولي گوردون در نقش آنابل ، "Triple A"
    نوح گالوين در نقش جورج
    آستين كروت در نقش آلن
    ويكتوريا روئسگا در نقش رايان
    ادواردو فرانكو در نقش تئو
    نيكو هيراگا در نقش برنزه
    ميسون گودينگ در نقش نيك هولند
    مايك اوبراين در نقش پيت پيتزا گاي
    بلوز بورك در نقش سيندي
    كريستوفر آويلا در نقش راب
    استفاني استايلز در نقش آليسون
    آدام سيمون كريست در نقش ديك
    گيدئون لنگ در نقش پرش
    مايا رودلف به عنوان صداي انگيزشي [6]

توليد
توسعه

نسخه اوليه فيلمنامه ، كتاب هوشمند توسط اميلي هالپرن و سارا هاسكينز ، در سال 2009 منتشر شد و در ليست سياه 2009 قرار گرفت ؛ [7] در سال 2014 سوزانا فاگل در فيلمنامه تجديد نظر كرد ، يك شخصيت اصلي را به عنوان لزبين بازنويسي كرد و داستان را اصلاح كرد بنابراين دختران براي مهماني ها به دنبال دوست پسر نيستند ، اما به مهماني بعد از جشن مي روند. [8]

به دنبال تجديد نظرها ، آناپورنا پيكچرز فيلمنامه را خريداري كرد و براي تهيه آن به سراغ گلوريا سانچز پروداكشنز رفت. گلوريا سانچز 'جسيكا الباوم فيلمنامه را به اوليويا وايلد فرستاد ، وي فيلمنامه را خواند و دو روز بعد از آن ابراز تحسين كرد. [8] مگان اليسون ، چلسي برنارد ، ديويد ديستنفلد ، ويل فرل ، آدام مك كي و الباوم به عنوان تهيه كننده فيلم فعاليت مي كنند. [9] كتي سيلبرمن ، نويسنده فيلم نامه ، براي تجديد نظر در بهار 2018 و به روزرساني داستان ، استخدام شد. [8] [10] سيلبرمن مفهوم جديدي را كشف كرد:

    اگر اين دو دوست فهميدند كه همه دبيرستان را اشتباه انجام داده اند چه؟ چه مي شد اگر آنها مي فهميدند كه همه كساني كه فكر مي كردند فقط مهماني رفته اند و دوران دبيرستان خود را هدر داده اند ، دقيقاً مانند آنها به مدارس Ivy League مي روند؟

به گفته سيلبرمن ، "مانوي اوليويا براي همه ما اين بود كه دبيرستان جنگ است". [11] وايلد همچنين "سفر به مواد مخدر كه دختران به عروسك هاي باربي تبديل مي شوند" را تصور مي كرد و به سيلبرمن اين مسئوليت را مي داد كه كجا آن را در داستان بگنجاند. [12]
ريخته گري

در فوريه 2018 ، كيتلين دور و بين فلدشتاين به جمع بازيگران فيلم پيوستند. [13] در ماه مه 2018 ، بيلي لورد و اسكايلر گيسوندو به جمع بازيگران فيلم پيوستند. [14] [15] در همان ماه ، جيسون سودئيكيس ، ليزا كودرو ، جسيكا ويليامز ، ويل فورته ، مايك اوبراين ، ميسون گودينگ ، نوح گالوين ، ديانا سيلورز ، آستين كروت ، ادواردو فرانكو ، مولي گوردون و نيكو هيراگا به جمع بازيگران فيلم پيوستند. [ 16]

در ابتدا از سيلورز خواسته شد براي رايان آزمايش كند ، اما احساس كرد كه ظاهر او براي شخصيت ايده آل نيست و به جاي آن براي Hope تست داد. [17] وايلد همچنين از فلدشتاين و دور خواست كه براي ايجاد يك رابطه مشترك با هم زندگي كنند. [18] اين دو بازيگر به مدت ده هفته در لس آنجلس هم اتاقي بودند. [19] وايلد همچنين از بازيگران خواست كه فيلمنامه را بخوانند و در صورت يافتن گفتگويي "غير واقعي ... [و] بازنويسي آن با صداي خود" را نشان دهند. [19] سيلبرمن پس از انتخاب بازيگران به نوشتن ادامه داد ، زيرا آسان يافتن گفت و گو براي متناسب كردن فلدشتاين و دور را پيدا كرد. [10] سيلبرمن خصوصاً زبان مكمل شخصيت ها را به فلدشتاين ، كه مرتباً "نفس نمي كشم" در اينستاگرام ارسال مي كرد ، اعتبار داد. [12]
فيلمبرداري

عكسبرداري اصلي در ماه مه سال 2018 در اطراف دره سن فرناندو آغاز شد. [20] [21]

وايلد و طراح توليد كتي بايرون اتاق خواب هاي ديده شده در فيلم را تزيين كردند ، از جمله با غنائم و تصاوير زنان برجسته آمريكايي ميشل اوباما و روت بدر گينسبورگ. [12]

سكانس عروسك هاي متحرك طي پنج ماه توسط تيمي متشكل از سي نفر ساخته شد. وايلد در سريال Bojack Horseman صداپيشگي كرده بود و براي ساخت دنباله با ShadowMachine استوديوي انيميشن پشت Bojack تماس گرفت. به دليل بازنويسي فيلمنامه ، قسمتهايي از صحنه متحرك شامل رومبا و صحنه اي كه استفراغ زرق و برق دار را نشان مي داد ، از فيلم بريده شد. [22]

بررسي فيلم Little Women (فيلم 2019)

۱۱ بازديد

Little Women (به انگليسي: Little Women) يك فيلم درام آمريكايي در دوره آمدن سال 2019 به نويسندگي و كارگرداني گرتا گرويگ است. هفتمين اقتباس سينمايي از رماني به همين نام در سال 1868 توسط لوئيزا مي آلكوت است. شرح زندگي خواهران مارس - جو ، مگ ، امي و بث - در كنكورد ، ماساچوست ، طي قرن نوزدهم است. در آن بازيگران گروهي متشكل از Saoirse Ronan ، اما Watson ، Florence Pugh ، Eliza Scanlen ، Laura Dern ، Timothée Chalamet ، Meryl Streep ، Tracy Letts ، Bob Odenkirk ، James Norton ، Louis Garrel و Chris Cooper حضور دارند.

سوني پيكچرز ساخت اين فيلم را در سال 2013 آغاز كرد ، امي پاسكال براي توليد در سال 2015 وارد آن شد و سال بعد Gerwig استخدام شد تا فيلم نامه آن را بنويسد. گرويگ با استفاده از ساير نوشته هاي آلكات ، فيلمنامه را در سال 2018 نوشت. وي در همان سال به عنوان كارگردان انتخاب شد و فيلم دومين كارگرداني فيلم بود. فيلمبرداري از اكتبر تا دسامبر 2018 در ايالت ماساچوست انجام شد ، و ويرايش از روز بعد از پايان فيلمبرداري آغاز شد.

اولين بار زنان كوچك در موزه هنرهاي مدرن در شهر نيويورك در 7 دسامبر 2019 به نمايش درآمدند و در 25 دسامبر 2019 توسط انتشارات سوني پيكچرز با نمايش تئاتر در ايالات متحده منتشر شد. اين فيلم مورد تحسين منتقدان قرار گرفت ، [5] با تمجيد ويژه از فيلمنامه و كارگرداني گرويگ و همچنين بازيگران بازيگران ، و 216 ميليون دلار در سراسر جهان فروش داشته است. اين فيلم از جمله افتخارات فراوانش ، شش نامزدي اسكار از جمله بهترين فيلم ، بهترين بازيگر زن (رونان) ، بهترين بازيگر نقش مكمل زن (پيگ) و بهترين فيلم نامه اقتباسي را به دست آورد و برنده بهترين طراحي لباس شد. همچنين پنج برنده نامزدي جايزه فيلم آكادمي بريتانيا ، با برنده بهترين طراحي لباس ، و دو نامزد جايزه گلدن گلوب شد.

طرح

در سال 1868 ، جو مارچ ، معلمي در شهر نيويورك ، نزد آقاي داشوود ، سردبير كه با انتشار داستاني كه نوشته است ، موافقت مي كند ، مي رود. خواهر كوچك او ، امي ، كه با خاله مارچ در پاريس است ، با دوست و همسايه دوران كودكي خود ، لوري ، در يك مهماني شركت مي كند. امي از رفتار مست لوري عصباني مي شود و باعث مي شود او را به خاطر گذراندن وقت با تاجر ثروتمند فرد واگ مسخره كند. در نيويورك ، جو وقتي صدمه مي بيند كه فريدريش بائر ، پروفسوري كه شيفته او شده است ، به طور سازنده از نوشتن او انتقاد مي كند و باعث مي شود دوستي آنها پايان يابد. جو پس از اينكه از نامه اي فهميد كه بيماري خواهر كوچكترش بث بدتر شده است ، به خانه خود به كنكورد ، ماساچوست بازگشت.

در يك مهماني با خواهر بزرگترش ، مگ ، هفت سال قبل ، جو با لوري دوست مي شود. صبح كريسمس ، "مارمي" مادر دختران ، آنها را ترغيب مي كند كه صبحانه خود را به همسايه فقيرشان خانم هومل و فرزندان گرسنه اش بدهند. آنها پس از بازگشت به خانه ، ميز پر از غذايي را پيدا مي كنند كه همسايه و پدربزرگ لوري ، آقاي لورنس ، به آنها داده است. مارمي سپس نامه اي از پدرشان را كه در جنگ داخلي آمريكا مي جنگد ، مي خواند. جو مرتباً براي خواندن با خاله مارچ ديدار مي كند ، اميدوار است كه خاله مارچ او را به اروپا دعوت كند.

وقتي مگ ، جو ، لوري و جان - مربي معلم لوري و شوهر نهايي مگ - به تئاتر مي روند ، امي حسود نوشته هاي جو را مي سوزاند. صبح روز بعد ، ايمي كه مي خواهد جو ناراحت را جبران كند ، او و لوري را به درياچه اي كه هر دو اسكيت بازي مي كنند تعقيب مي كند. آنها پس از سقوط ايمي از طريق يخ ، آنها را نجات مي دهند. آقاي لورنس متوجه رفتار آرام بث مي شود و او را به نواختن پيانوي دختر فقيدش در خانه اش دعوت مي كند. مگ بعد از خريد پارچه اي گران قيمت كه توانايي خريد آن را ندارند ، در حال حاضر با جان مي نشيند و در طي آن ناراحتي خود را از فقير بودن ابراز مي كند. لوري براي عذرخواهي از رفتارهايش به ديدار ايمي مي رود و از او مي خواهد كه با فرد ازدواج نكند بلكه در عوض با او ازدواج كند. اگرچه عاشق لوري است ، اما از اينكه هميشه در رده دوم جو قرار دارد ناراحت است. با وجود اين ، او پيشنهاد فرد را رد مي كند.

آقاي لورنس پيانوي خود را به بث در گذشته هديه مي دهد و متوجه مي شود كه او از هوملس به بيماري مخملك مبتلا شده است. براي جلوگيري از بيماري ، امي به نزد عمه مارچ فرستاده مي شود و او به او توصيه مي كند با ازدواج خوب زندگي خانواده اش را تأمين كند. جان مگ را ترغيب مي كند تا پارچه را در حال حاضر به لباس تبديل كند تا خوشحال شود. مگ نشان مي دهد كه آن را فروخته است و او را از خوشبختي خود به عنوان همسرش اطمينان مي دهد. بث به موقع براي كريسمس بهبود مي يابد و در گذشته پدرشان نيز به خانه برمي گردد. پس از بدتر شدن حال ، بث مي ميرد. در روز عروسي مگ در گذشته ، جو سعي مي كند او را متقاعد كند كه فرار كند ، اما مگ ابراز خوشحالي خود را براي ازدواج با جان. خاله مارچ سفر اروپايي خود را اعلام مي كند اما به جاي جو امي را مي برد. پس از عروسي ، لوري از جو خواستگاري مي كند كه او را رد مي كند و توضيح مي دهد كه خودش را ازدواج نكرده نمي بيند.

مارمي نشان مي دهد كه ايمي در حال بازگشت با خاله مارس بيمار در حال حاضر از اروپا است. جو تعجب مي كند كه آيا او خيلي سريع نتوانست لوري را رد كند و برايش نامه نوشت. امي كه براي رفتن آماده مي شود ، به لوري مي گويد كه او پيشنهاد فرد را رد كرده است. آنها در سفر به خانه بوسه مي زنند و بعداً ازدواج مي كنند. جو و لوري توافق مي كنند كه فقط دوست باشند و پس از آن نامه اي را كه به او نوشت دور مي اندازد. جو شروع به نوشتن يك رمان بر اساس زندگي او و خواهرانش مي كند و فصل هاي اول را براي آقاي داشوود تحت تأثير قرار نمي دهد. بهار با حضور در خانه مارس كه راهي كاليفرنيا بود ، جو را غافلگير مي كند.

در نيويورك ، آقاي داشوود پس از درخواست دخترانش براي دانستن چگونگي پايان داستان ، موافقت مي كند كه رمان جو را منتشر كند ، اما او سرانجام حاضر نمي شود قهرمان اصلي بدون ازدواج بماند. جو براي دلجويي از او ، رمان خود را با شخصيت اصلي داستان ، پايان مي دهد ، و مانع از رفتن بائر به كاليفرنيا مي شود. او با موفقيت با آقاي داشوود در زمينه كپي رايت و حق امتياز مذاكره مي كند. بعد از مرگ خاله مارچ ، جو خانه اش را به ارث مي برد و آن را به عنوان مدرسه اي باز مي كند ، جايي كه مگ ، امي و بهار همه در آنجا تدريس مي كنند. جو چاپ رمان خود را با عنوان زنان كوچك مشاهده مي كند.

قالب

    Saoirse Ronan در نقش Josephine "Jo" March
    اما واتسون در نقش مارگارت "مگ" مارچ
    فلورانس پوگ در نقش امي مارچ
    اليزا اسكلن در نقش اليزابت "بث" مارس
    لورا درن در نقش مارمي مارچ
    تيموتي چلامت در نقش تئودور "لوري" لورنس
    مريل استريپ در نقش خاله مارچ
    تريسي Letts در نقش آقاي داشوود
    باب اودنكرك در نقش پدر مارس
    جيمز نورتون در نقش جان بروك
    لوئيز گارل در نقش فردريش باهر
    كريس كوپر در نقش آقاي لورنس
    جين هوديشل در نقش هانا
    رافائل سيلوا به عنوان دوست فردريش
    داش باربر در نقش فرد وان
    هادلي رابينسون در نقش سالي گاردينر مفات
    ابي كوين در نقش آني موفات
    مريان پلانكت در نقش خانم كيركه
    ادوارد فلچر به عنوان نوكر آقاي لورنس
    ساشا فرولووا در نقش خانم هومل

توليد
توسعه و ريخته گري

در اكتبر 2013 ، اعلام شد كه اقتباس سينمايي جديدي از رمان زنان كوچك توسط لوئيزا مي آلكوت در حال ساخت در Sony Pictures است ، اوليويا ميلچ فيلمنامه را نوشت و رابين سوئيكورد و دنيس دي نووي به عنوان تهيه كننده بازي كردند. [6] در مارس 2015 ، ايمي پاسكال به عنوان تهيه كننده اقتباس جديد پيوست و سارا پولي براي نوشتن فيلمنامه و كارگرداني بالقوه آن استخدام شد. [7] در نهايت ، درگيري پولي هرگز فراتر از بحث هاي اوليه نبود. [8] در آگوست 2016 ، گرتا گرويگ براي نوشتن فيلمنامه استخدام شد. [9] در ژوئن 2018 ، گرويگ علاوه بر نويسندگي فيلمنامه ، به عنوان كارگردان فيلم نيز معرفي شد. [10] او در مورد برنامه هاي سوني براي اقتباس از اين كتاب در سال 2015 شنيده بود و از نماينده خود خواست كه او را با استوديو در تماس بگذارد و قبول كند كه اگرچه "براي كارگرداني اين فيلم در ليست كسي نيست" ، اما اين كاري بود كه آرزو داشت انجام دهد ، چگونه اين كتاب او را به نويسندگي و كارگرداني ترغيب كرد. [11] زنان كوچك علاوه بر اينكه اولين فيلم استوديويي Gerwig بود كه كارگرداني كرده ، دومين كار انفرادي كارگرداني وي بود. [12] [13]

همچنين در ژوئن 2018 اعلام شد كه مريل استريپ ، اما استون ، سائوريس رونان ، تيموتي چلامت و فلورانس پوگ در نقش هاي نامعلومي انتخاب شده اند. [14] گرويگ با رونان و چالامت در اولين فيلم انفرادي كارگرداني خود ، ليدي برد ، كار كرده بود [15] در حالي كه او پس از ديدن بازي در فيلم ليدي مكبث ، به دنبال انتخاب بازيگر پوگ بود. [16] اليزا اسكانلن ، كه گرويگ در ميني سريال اشياp تيز (Sharp Objects) بازي مي كرد ، [17] ماه بعد به بازيگران پيوست. [18] جيمز نورتون و لورا درن در ماه آگوست انتخاب شدند. [19] [20] در همان ماه ، اما واتسون به جمع بازيگران پيوست و جايگزين استون شد كه به دليل درگيري هاي برنامه ريزي شده با تبليغ فيلم The Favorite مجبور به ترك تحصيل شد. [21] در سپتامبر ، لوئيس گارل ، باب اودنيرك و كريس كوپر در نقش هاي مكمل به بازيگران پيوستند. [22] [23] [24] New Regency Pictures به عنوان سرمايه گذار اضافي فيلم در ماه اكتبر اعلام شد. [25]
نوشتن

گرويگ نوشتن فيلمنامه را در سفر به بيگ سور ، كاليفرنيا پس از مراسم اسكار 2018 آغاز كرد و از نامه ها و دفتر خاطرات آلكات و همچنين "نقاشي هاي زنان جوان در قرن نوزدهم" به عنوان الهام استفاده كرد. [17] وي همچنين از داستانهاي ديگر آلكوت براي گفتگوها الهام گرفت. [26] گرويگ خطوط گفتگوي زيادي را كه "روي همديگر خوانده مي شود" نوشت. [27] علاوه بر اين ، وي اظهار داشت كه يك مونولوگ در فيلم از مكالمه اي كه با استريپ در مورد "چالش هاي زنان در دهه 1860 ". [28] براي "تمركز فيلم بر روي [شخصيتهاي آن] در بزرگسالي" ، گرويگ يك جدول زماني غيرخطي را به كار برد. [29] پايان با رمان با به تصوير كشيدن "لذت هاي يك عاشقانه درون داستاني درباره آلكوت كه جاه طلبي هاي هنري خود را تحقق مي بخشد" متفاوت است ، گرويگ معتقد بود كه با توجه به اينكه آلكات "بايد انتظارات روايي دوران را برآورده كند" ديد واقعي آلكوت را ارج مي نهد. [30] [31]

فيلم زنان كوچك