یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۰۳

Bad Boys

نقد فيلم

نقد فيلم پسران بد

۴ بازديد

Bad Boys يك فيلم كمدي اكشن آمريكايي در سال 1995 به كارگرداني مايكل بي ، در اولين كارگرداني كارگرداني وي است كه توسط دون سيمپسون و جري بروكهايمر تهيه شده است و با بازي در نقش مارتين لارنس و ويل اسميت به عنوان دو كارآگاه مواد مخدر ميامي ، ماركوس برنت و مايك لودري. با وجود بررسي هاي مختلط ، Bad Boys از نظر تجاري موفقيت آميز بود و پيروي از فرقه را بدست آورد. اين مجموعه فيلم Bad Boys را تشكيل داد ، كه شامل دو دنباله ، Bad Boys II (2003) و Bad Boys for Life (2020) است.

دوستان مادام العمر ماركوس بورنت (مارتين لارنس) و مايك لولري (ويل اسميت) كارآگاهان ميامي هستند كه در تحقيق از 100 ميليون دلار هروئين كشف شده مافيايي ، كه از يك طاق پليس امن سرقت شده است ، تحقيق مي كنند. امور داخلي گمان مي كند كه اين يك كار داخلي بوده است و تهديد مي كند كه كل بخش را تعطيل خواهد كرد مگر اينكه آنها طي مدت پنج روز داروها را بازيابي كنند. مايك از يكي از آگاهان و دوست دختر سابق ماكسين "مكس" لوگان (كارن الكساندر) مي خواهد تا به دنبال افرادي باشد كه تازه ثروتمند باشند و به همين دليل مشكوك هستند. او خودش و بهترين دوستش جولي مت (Téa Leoni) مي شود كه توسط ادي Dominguez (امانوئل Xuereb) ، پليس سابق كج استخدام شد. اين مهماني به زودي توسط رئيس داروي فرانسوي Dominguez ، Fouchet (Tchéky Karyo) و hechchmen هاي او Casper ، Ferguson و نوح قطع مي شود. دومينگوز و مكس كشته مي شوند ، در حالي كه جولي موفق به فرار مي شود. جولي با صداقت از ايستگاه پليس تماس مي گيرد ، جولي اصرار دارد كه فقط با مايك كه دور است صحبت كند. كاپيتان كونراد هوارد (جو پانتوليانو) با دانستن اينكه هرگز با مايك ملاقات نكرد ، ماركوس را مجبور به جعل هويت مايك براي صحبت با او كرد. در آپارتمان او ، ماركوس و جولي توسط بعضي از .... هاي فوشت مورد حمله قرار مي گيرند كه يكي از آنها ماركوس را به قتل مي رساند. هنگامي كه آنها با مايك ازدواج مي كنند ، ماركوس و مايك مجبور به دفاع از يكديگر مي شوند ، زيرا مايك در اقامتگاه برنت زندگي مي كند در حالي كه ماركوس با جولي در آپارتمان مايك اقامت دارد. اين دو براي ادامه حضورش در حضور جولي تلاش مي كنند و او به سرعت شروع به ظن حقيقت مي كند. جولي با نگاهي به عكس هاي عظيم ، نوح را به عنوان يكي از مبهم ها معرفي مي كند. اين سه نفر به باشگاه جهنم ، يكي از پاتوق هاي شناخته شده نوح مي روند. ماركوس پس از مشاهده ، در هنگام درگيري در حمام ، ناخودآگاه كاسپر را مي كشد. جولي سعي مي كند فوش را بكشد اما ماركوس او را متوقف مي كند. در تعقيب اتومبيل ، مايك نو را مي كشد. اين سه نفر موفق به فرار مي شوند ، اما توسط يك هليكوپتر خبري در دوربين گرفتار مي شوند و گزارش بعدا توسط خانواده ماركوس مشاهده مي شود ، كه به آنها گفته شد ماركوس به طور موقت به كليولند منتقل شده است.

مايك و ماركوس با خبرچين قديمي خود جوجو (مايكل ايمپريولي) آشنا مي شوند و در مورد مكان شيميداني كه داروهاي دزديده شده را مي خرد آشنا مي شوند. اين سه نفر به آپارتمان مايك باز مي گردند ، جايي كه همسر ماركوس ترزا با آنها در تماس است و اين ظن جولي را تأييد مي كند كه آنها از يكديگر جعل كرده اند. باند فوشه جولي را نشان مي دهد و آدم ربايي مي كند. اداره مايك و ماركوس توسط امور داخلي تعطيل است. علي رغم اينكه دوباره منصوب شد ، هوارد دستور را به تأخير مي اندازد و به مايك و ماركوس فرصت بيشتري مي دهد تا پرونده را حل كنند. آنها به پروفايل ديتابيس پليس خصوصي Dominguez دسترسي پيدا مي كنند و ياد مي گيرند كه وزير پليس Francine دوست دختر سابق Dominguez است كه پس از بدست آوردن عكس هاي برهنه از او توسط Fouchet مورد سرزنش قرار مي گيرد. ماركوس ، مايك و دو كارآگاه ديگر به نام هاي سانچز و روزي (نستور سرانو و جوليو اسكار مكوسو) به سمت فرودگاه اجرايي ميامي-اوپا لاكا حركت مي كنند. آنها پس از يك تيراندازي شديد ، بقيه جوجه هاي كوچك Fouchet ، از جمله كاسپر و فرگوسن را مي كشند و جولي را نجات مي دهند. آنها يك فوشه فراري را تعقيب مي كنند و ماشين وي را به سد بتوني سوق مي دهند. در حالي كه Fouchet سعي مي كند فرار كند ، مايك Fouchet را در پا شليك مي كند و او را با ضربات اسلحه دستگير مي كند. پس از يك مكالمه پرتنش با ماركوس ، فوش به طور ناگهاني اسلحه كشيد اما قبل از اينكه بتواند ماركوس را بكشد ، به قتل مي رسد كه توسط مايك به قتل رسيده است ، به قتل مي رسد. ماركوس خسته شده جولي را به همراه مايك ترك مي كند و به خانه مي رود ، مشتاقانه براي ديدار مجدد با همسرش.